به گزارش خبر۲۴ و به نقل از زیست پلاس، در خلال ظهور خدمات اینترنتی و ابداعات فناورانه در جامعه ما، بسیاری از والدین بطور فزاینده درباره امنیت فرزندانشان در رابطه با کاربری فناوری و اینترنت نگران هستند. فقدان دانش و مهارت در زمینه فناوری و خدمات اینترنتی، دلیل اصلی این نگرانیها این است که والدین در پرورش نسل قرین با موبایل و اینترنت در فرهنگ دیجیتال امروزی، احساس درماندگی میکنند. علیرغم مزایای فناوری و خدمات اینترنتی در زندگی روزانه ما، خطر بالقوه قربانی شدن فرزندانمان در دنیای مجازی همواره وجود دارد (پالفری و گاسر، 2008). این خطرات شامل قرارگرفتن در معرض محتوای نامناسب و آسیبزا مثل خشونت جنسی، نژادپرستی و ایجاد تنفر (لیوینگستون، 2008)، جرائم سایبری و دستکاری تبلیغاتی در فضای مجازی (لیوینگستون، 2008؛ میشل و دیگران، 2010)، تجاوز به حریم خصوصی (لیوینگستون و دیگران، 2012)، خطرات سلامت و بهزیستی همخوان با کاربری نامناسب اینترنت و فناوری (لیونگ، 2008) و غیره میباشد. متاسفانه، شکاف نسلی بین والدین و فرزندانشان وجود دارد. گاهی، والدین، بیش از فرزندانشان در کاربرد اینترنت و فناوریها بیتجربه، کم دانش و فاقد اطمینان هستند. لذا بطور کامل تهدیدهای همراه با کاربری اینترنت و فناوری را درک نمیکنند (سابرحمانیام و دیگران، 2012). متعاقباً سبکهای فرزندپروری بکار رفته توسط والدین در فرهنگ دیجیتال، گاهی ناظر به این تهدیدها بکار نرفتهاند. این مسئله اشاره دارد که والدین از نیازهای سواد دیجیتال و آموزش شهروندی دیجیتال و همچنین از اهمیت فرزندپروری مجازی برای پرورش نسل موبایل و اینترنت در فرهنگ دیجیتال آگاه نیستند.
مراحل مهم دنیای دیجیتال
بمنظور فهم فرهنگ دیجیتال، والدین باید بطور کامل درباره مفهوم تبدیل شدن به «شهروند دیجیتال[1]» آگاهی داشته باشند. 4 مرحله مختلف دنیای دیجیتال شامل شکاف دیجیتال[2]، شکافزدایی دیجیتال[3]، سواد دیجیتال[4] و شهروندی دیجیتال (ریبل، 2012).
مرحله 1. شکاف دیجیتال
محمد و دیگران (2012) بیان میکنند که رییس جمهور سابق ایالات متحده بیل کلینتون، برای اولین بار عبارت شکاف دیجیتال را در سال 1994 برای تفکیک بین افراد دارای خدمات اینترنت و افراد فاقد اینترنت بکار برد. شکاف دیجیتال میتواند بعنوان چالشهای اقتصادی توصیف شود که افراد، خانوارها، کسب و کارها و نواحی جغرافیایی برای دسترسی، کاربری یا آموختن خدمات اینترنتی و فناوری با آن مواجه هستند (محمد و دیگران، 2012؛ و ریبل، 2012).
عواملی که به شکاف دیجیتال مربوط هستند، غالبا شامل سطح تحصیلات، درآمد، سن و جنسیت میباشند. بعلاوه، نقص در کاربری اینترنت و فناوری بنظر میرسد که نقصی رقابتی در فرهنگ دیجیتال باشد (مالکی، 2003). محمد و دیگران (2012) برجسته ساختند که عامل دیگری نیز که به شکاف دیجیتال ارتباط دارد، زیرساختهای ضعیف در حوزه ارتباط از راه دور و دسترسی به برق در نواحی جغرافیایی میباشد.
مرحله 2. شکافزدایی دیجیتال
تامین خدمات اینترنت و فناوری برای نواحی جغرافیایی که تحت عنوان شکاف دیجیتال درنظر گرفته میشوند، شکافزدایی دیجیتال نامیده میگردد (ریبل، 2012). همچنین این مرحله شامل مشارکت تمام افراد و جوامع در ارتقاء کاربری اینترنت و فناوری برای غلبه بر محرومیت در فرهنگ دیجیتال میباشد (محمد و دیگران، 2012). مطالعاتی در زمینه شکافزدایی دیجیتال و علوم اجتماعی مثل درگیر کردن شهروند در دنیای دیجیتال (الفرت و دیگران، 2005)، شکافزدایی دیجیتال در مدارس (منسز و مونیمو، 2010) و فقر و شکافزدایی دیجیتال (اسکاس و دیگران، 2007) وجود دارد.
مرحله 3. سواد دیجیتال
پارک (2013) و منسز و دیگران (2010) سواد دیجیتال را توانایی استفاده از خدمات اینترنت و فناوری تعریف کرده و آن را پیش نیاز مشارکت در فرهنگ دیجیتال و کسب دانش و مهارت در قرن 21 دانسته اند. لذا، سواد دیجیتال بر مهارت و مشارکت در کاربرد اینترنت و فناوری تمرکز دارد. اهمیت مهارت و مشارکت در سواد دیجیتال تمام جنبههای جامعه ما مثل آموزش و یادگیری (کفاش و دیگران، 2010)، ارتباطات اجتماعی (اوهارا، 2013) و اشتغال (سرنکو و دیگران، 2012) را دگرگون ساخته است.
مرحله 4. شهروندی دیجیتال
شهروندی دیجیتال میتواند بعنوان هنجارهای رفتار مسئولانه و مناسب دررابطه با کاربری اینترنت و فناوری توصیف شود. ریبل (2012) مفهوم شهروندی دیجیتال را ارائه کرده است. او 9 عنصری که شهروندی دیجیتال را مشخص میسازد نام برده است؛ شامل: دسترسی دیجیتال، تجارت دیجیتال، ارتباطات دیجیتال، سواد دیجیتال، آیین دیجیتال، قانون دیجیتال، حقوق و وظایف دیجیتال، سلامت و بهزیستی دیجیتال و نهایتا امنیت دیجیتال. این 9 رکن، پایههای آموزشی ضروری برای ایجاد شهروند دیجیتال مسئول میباشند. تحقیقات دیگر (اوهلر، 2012؛ لیوینگستون و دیگران، 2012؛ اوهارا، 2013) بر اهمیت آموزش در شهروندی دیجیتال برای اجتناب از رفتار نادرست در کاربری اینترنت و فناوری تاکید کرده اند. لذا، آموزش شهروندی دیجیتال باید در جامعه ما بمنظور ایجاد شهروندان مسئول دیجیتال، پرورش یابد.
در نتیجه مهم است که والدین سواد دیجیتال و شهروندی دیجیتال را بمنظور درک و فهم فرهنگ دیجیتال میان فرزندانشان آموزش ببینند. هرچند، سبکهای فرزندپروری در فرهنگ دیجیتال مسئله اصلی در زمینه چگونگی برخورد با فرزندان در واقعیت امروزی باقی مانده است.
سبکهای فرزندپروری در دنیای فیزیکی
درزمینه روابط والد-فرزند، مک کوبی و مارتین (1983) مطرح کرده اند که 4 سبک فرزندپروری: مقتدرانه، مستبدانه، سهلانگارانه و طردکننده، و نیز دو بعد فرزندپروری: پاسخگوبودن و مطالبهگری، وجود دارد.
مک کوبی و مارتین (1983) و بامریند (2005) مطرح کردهاند که والدین دارای مطالبهگری و پاسخگویی بالا سبک فرزندپروی مقتدرانه را بکار میبرند؛ والدین دارای مطالبهگری بالا و پاسخگویی پایین سبک فرزندپروری مستبدانه داشته، والدین دارای مطالبهگری پایین و پاسخگویی بالا سبک فرزندپروری سهلانگارانه و نهایتاً والدین دارای مطالبهگری و پاسخگویی پایین سبک فرزندپروری طرد کننده یا غفلتآمیز دارند. لذا، والدین باید سبکهای فرزندپروری مورد استفاده خود را بشناسند.
- سبک فرزندپروری مقتدرانه که در آن فرزندان به سمت مستقل بودن هدایت شده و تشویق میشوند تا خودشان تصمیم بگیرند اما درعین حال محدودیتهایی در تصمیمات و اعمال خاص وجود دارد.
- سبک فرزندپروری مستبدانه که در آن والدین محدودکننده انتظار دارند فرزندان بدون کمترین میزان ارتباط باز با والدین، از قواعد و انتظاراتشان پیروی کنند.
- سبک فرزندپروری سهلگیرانه که والدین در زندگی اجتماعی فرزندانشان حضور داشته، برایشان حد و مرزهایی در نظر میگیرند اما درعین حال به نیازهایشان نیز بسیار پاسخگو هستند.
- سبک فرزندپروری طردکننده که والدین در زندگی اجتماعی فرزندانشان دخالتی نداشته و عقاید و هیجاناتشان را نادیده میگیرند.
این سبکهای فرزندپروری رفتارهای خاصی را تعیین خواهند کرد که والدین باید برای تعامل با فرزندانشان بکار ببرد و بر احترام دوسویه، بروندادهای فرزندپروری، تعارض-اجتناب و غیر تبیهی تاکید دارد.
تهدیدهای اینترنت و سبکهای فرزندپروری
کاربرد اینترنت و فناوری میان نسل موبایل و اینترنت، تحت تاثیر سبکهای فرزندپروری بکاررفته توسط والدین میباشد (لیوینگستون، 2008). هرچند، والدین باید دیدگاه درستی درباره چگونگی اثرگذاری تهدیدهای اینترنت روی فرزندانشان درارتباط با کاربری اینترنت و قناوری توسط فرزندانشان داشته باشند. لذا، والدین باید در ذهن داشته باشند که تهدیدهای اینترنتی میتوانند در 5 حوزه متفاوت طبقهبندی شوند:
- تهدیدهای مبتنی بر فناوری که برنامهها، شبکهها و ابزارهای کاربر نهایی مثل کدهای بدافزار[5]، هک کردن (اینترنت) بی سیم[6] و مهندسی معکوس (چو[7]، 2011).
- تهدیدهای مبتنی بر انسان که کاربران نهایی را بمنظور ایجاد آسیبهای هیجانی، روانشناختی یا مالی هدف قرار میدهد، مثل کلاهبرداری آنلاین، قلدری مجازی، تعقیبگری مجازی[8] و اشتراکگذاری بیشازحد اطلاعات شخصی (میشل و دیگران، 2012).
- تاثیرات رفتاری و روانشناختی بر انسان در نتیجه سوء کاربرد، سوء استفاده یا استفاده افراطی از خدمات اینترنت و فناوری مثل اعتیاد اینترنتی، نوموفوبی[9] (هراس از بدون موبایل بودن) و اعتیاد به داده[10] (لیونگ، 2008).
- محتواهای بسیار آسیبزا و نامناسب مثل محتوای هرزه نگارانه یا خشن که میتواند روی جنبههای رفتاری و روانشناختی انسان تاثیر بگذارد (مش، 2009).
- آسیبزدن به سلامتی و بهزیستی دررابطه با کاربری اینترنت و فناوری مثل بی خوابی، سندرم مچ دست و پرخوری (براون و دیگران، 2011).
با فهم این جنبههای اینترنت که میتواند فرزندان را درگیر سازد، والدین احتمالا سبکهای فرزندپروری درستی را انتخاب کرده و راه حلهای مناسب – فناوریمحور، انسانمحور یا هردو – را بکار میبرند. لذا، راهبردهای عملی برای والدین جهت ترکیب سبکهای فرزندپروری در فرهنگ دیجیتال، 5 رویکرد متفاوت به تهدیدهای اینترنتی و کاربرد راه حل مناسب در پرورش نسل موبایل و اینترنت بسیار مطلوب است.
5 راهبرد برای فرزندپروری مجازی موثر
تحقیقات زیادی درباره سبکهای فرزندپروری در پیشینه پژوهشی وجود دارد (لیوینگستون، 2008؛ لیوینگستون و دیگران، 2012؛ مک کوبی و مارتین، 1983 و بامریند، 2005). هرچند، محققان ابعاد فرزندپروری متمرکز بر مطالبهگری و پاسخگو بودن را در رابطه والد-کودک علیه تاثیر کاربری اینترنت و فناوری توسط فرزندانشان مورد بررسی قرار داده اند. لذا باید درباره شکافهای موجود جهت ترکیب شبکهای فرزندپروری، 5 رویکرد متفاوت به تهدیدهای اینترنت و کاربرد راه حلهای مناسب برای این تهدیدهای اینترنتی بیشتر بحث شود.
5 راهبرد متفاوت وجود دارد که در سه مرحله مختلف پیادهسازی تقسیم بندی میشوند:
- برنامه اول پیادهسازی – توسعه شایستگیهای فرزندپروری مجازی.
- برنامه دوم پیادهسازی – یافتن راه حل مناسب.
- برنامه سوم پیادهسازی – استقرار رابطه والد-کودک.
1.برنامه اول پیادهسازی: توسعه شایستگیهای فرزندپروری مجازی
عبارت فرزندپروری مجازی برمیگردد به مهارت در سواد دیجیتال و شهروندی دیجیتال همراه با نشان دادن سبکهای فرزندپروری مناسب در فرهنگ دیجیتال. در رابطه با شکلدهی والدین مجازی، راهبردهایی وجود دارد: ذهنیت درستی را انتخاب کنید، استفاده از فناوری را بررسی کرده و آگاهی تان را افزایش دهید.
راهبرد 1. انتخاب ذهنیت درست
راهبرد اول بر سبکهای فرزندپروری در فرهنگ دیجیتال تمرکز دارد. والدین باید بدانند که طبق این دو بعد: (سواد فرزندپروری) و (سواد دیجیتال و شهروندی دیجیتال)، در قالب کدام نوع والدین قرار میگیرند.
والدین میتوانند در فرهنگ دیجیتال، یکی از 4 نوع والد زیر باشند:
- والدین سهلگیر؛ درصورتی که والدین سواد فرزندپروری بالایی داشته اما سواد و شهروندی دیجیتالشان پایین باشد – معمولا کاربری اینترنت و فناوری را نادیده میگیرند.
- والدین مجازی؛ درصورتی که والدین سواد فرزندپروری و سواد و شهروندی دیجیتال بالایی داشته باشند- سبک فرزندپروری مطلوب در فرهنگ دیجیتال.
- والدین غافل؛ درصورتی که والدین سواد فرزندپروری و سواد و شهروندی دیجیتال پایینی داشته باشند- سبک فرزندپروری بی مسئولیت.
- والدین رایانه باز[11]؛ درصورتی که والدین سواد فرزندپروی پایین اما سواد دیجیتال و شهروندی دیجیتال بالایی داشته باشند – معمولا با فرزندانشان رابطه کمیدارند.
درواقع، والدین ممکن است زمینههای متفاوت باورها واعمال مذهبی، ارزشهای فرهنگی، اقتصادی، سن و حرفه را دارا باشند. لذا ماتریس والدین فرصتی برای آنها فراهم میآورد تا دریابند که چه نوع والدینی در فرهنگ دیجیتال هستند و برای تبدیل شدن به والدین مجازی، نیاز به چه بهبودیهایی در سوادشان دارند.
راهبرد 2- بررسی استفاده از فناوری
وقتی سبکهای فرزندپروری در فرهنگ دیجیتال شناسایی شد، راهبرد دوم بر مشارکت در سواد دیجیتال و شهروندی دیجیتال تمرکز دارد. این راهبرد استفاده مثبت از فناوری و اینترنت را بعنوان ابزارهای آموزشی، ابزارهای تولیدگری و صفحههای اجتماعی مفید برای فرزندان برجسته میسازد. والدین باید استفاده از فناوری را جهت تجربه فرهنگ دیجیتال حین سازگاری فرزندان در زندگی اجتماعی شان، بررسی نمایند. لذا، والدین کاربری اینترنت و فناوری، شبکههای اجتماعی آنلاین، بازیابی اطلاعات و اشتراک گذاری و چیزهای دیگر را درک خواهند کرد.
راهبرد 3- افزایش آگاهی
از طرف دیگر، این راهبرد بر جنبه تاریک کاربری اینترنت و فناوری تمرکز دارد و شامل معایب اینترنت و فناوری است که میتواند دربرگیرنده مجرمین سایبری، نگرانی در زمینه حریم خصوصی، تاثیرات رفتاری و روانشناختی، نگرانیهای سلامتی و بهزیستی و محتواهای نامتناسب باشد و هدف آن افزایش آگاهی امنیتی میان والدینی است که مشارکت فرزندانشان در فرهنگ دیجیتال تهدیدهای بالقوه ای را بهمراه دارد.
هرچند این تهدیدها درصورتی که والدین از علل ریشهای آنها مطلع باشند، قابل مدیریت هستند. صرفا دارا بودن سواد دیجیتال و آموزش شهروندی دیجیتال کافی نیست. لذا، والدین باید فعالانه و دائماً در افزایش آگاهیشان در زمینه امنیت کاربری اینترنت و فناوری درگیر باشند.
1.برنامه دوم پیادهسازی: یافتن راه حل مناسب
فرزندپروری در فرهنگ دیجیتال به دو بعد مطالبهگری و پاسخگو بودن که در قسمت قبلی مورد بحث قرار گرفت محدود نیست (مک کوبی و مارتین، 1983؛ بامریند، 2005؛ لیوینگستون، 2008 و پارک، 2013). بلکه نیاز به فهم راه حل مناسب برای تهدیدهای اینترنتی دارد. بعلاوه، تهدیدهای اینترنتی 5 دیدگاه متفاوت دارند که درصورت عدم توجه به راه حل مناسب میتواند بطور بالقوه برای کودکان در فرهنگ دیجیتال مضر باشد. لذا برنامه دوم پپیادهسازی شامل دو راهبرد است: ایمنسازی فناوری و ایمنسازی کاربر (زیستافزار / بعد انسانی فضای مجازی[12]). بدون مشارکت در آموزش شهروندی دیجیتال و سواد دیجیتال، والدین نمیتوانند این راهبردها را بازشناسی نمایند.
راهبرد 4- ایمنسازی فناوری
در پژوهشهای قبلی (لیوینگستون، 2008؛ لیوینگستون و دیگران، 2012؛ ریبل، 2012؛ و پارک، 2013)، صرفاً کاربری اینترنت و فناوری را بررسی کردند. در مقابل، این راهبرد بر امنیت مرتبط با فناوری متمرکز است، از جمله در ابزارهای کاربر نهایی (رایانه، تبلت، تلفن هوشمند)، سیستم عامل (برنامههای رایانه ای که ابزارهای کاربر نهایی را راه اندازی میکند)، برنامههای نرم افزاری (برنامههای رایانه ای که تکالیف خاصی را برای کاربران نهایی فراهم میکند)، خدمات اینترنت (شبکه اجتماعی، ایمیل، ذخیره آنلاین) و دادههای کاربر نهایی.
خوشبختانه، این موارد میتوانند توسط راه حلهای مبتنی بر فناوری مثل مدیریت رمزعبور، مدیریت patch ، و نرم افزار آنتی ویروس تضمین شود. هرچند والدین باید کودکان خود را تشویق کنند تا این راه حلهای مبتنی بر فناوری بکار گرفته شوند. لذا، فقط حفاظت از کودکان در فرهنگ دیجیتال از طریق نظارت بر کاربری اینترنت و فناوری شان کافی نیست.
راهبرد 5- ایمنسازی کاربر
همانقدر که ایمنسازی فناوری (نرم افزار و سخت افزار) مهم است، ایمن سازی کاربر نیز اهمیت دارد. عبارت کاربر برمیگردد به کاربر نهایی (کودکان). هرچند حوزه امنیتی مرتبط با فناوری بکار گرفته شده اما کاربران نهایی کماکان بطور بالقوه در معرض موارد زیر هستند:
- مزاحمت بدافزاری توسط مجرمین سایبری و بهره کشی تجاری.
- ارتباط آنلاین با سایر کاربران نهایی بدرفتار مثل، قلدرهای مجازی، بچه بازها و تعقیبکنندههای مجازی.
- آسیبزدن به سلامتی و بهزیستی بخاطر کاربری نامناسب فناوری و اینترنت.
- بدرفتاری شخصی در کاربری اینترنت و فناوری.
این راهبرد بر افزایش آگاهی درباره هنجارها و رفتارهای مناسب در کاربری اینترنت و فناوری تمرکز دارد و فرزندپروری واقعی که بر عقل سلیم، ارزشهای فرهنگی و باورهای مذهبی تاکید دارد را تکمیل میکند، بطوریکه والدین سبکهای فرزندپروری مشابهی را در فرهنگ دیجیتال بکار خواهند برد. هرچند دانش و مهارت در سواد دیجیتال و شهروندی دیجیتال نیز در تضمین ایمنی کاربران نهایی لازم است.
بنابراین باید والدین را درباره اجرای راه حل امنیتی برای کاربران نهایی و نیز خود فناوری آموزش دهیم تا بر تهدیدهای اینترنتی غلبه کنند. در ذهن داشته باشید که اجرای راه حلهای مبتنی بر فناوری موجب ایجاد محیط ایمن آنلاین برای خانواده نمیشود. کاربران نهایی نیز باید مورد محافظت قرار گیرند، زیرا راه حل امنیتی مبتنی بر فناوری مکانیسم حفاظتی برای اشتباهات کاربر نهایی و بدرفتاری در فرهنگ دیجیتال ندارد.
- برنامه سوم پیادهسازی- استقرار رابطه والد-کودک
این راهبردها برای استقرار رابطه والد-کودک گسترش یافته اند. برنامه اول (انتخاب ذهنیت درست، بررسی کاربرد فناوری و افزایش آگاهی) بر توسعه شایستگیهای فرزندپروری تاکید دارد؛ برنامه دوم (ایمنی فناوری و ایمنی کاربر نهایی) بر یافتن راه حلهای مناسب برای تهدیدهای اینترنتی تاکید دارد و برنامه سوم بر ایجاد ارتباط موثر بین والدین و فرزندانشان تمرکز دارد.
ارتباط موثر از طریق مجموعه معانی مشترک بین والدین و فرزندان مستقر میشود. این معانی مشترک برمیگردد به رفتار همدلانه که توسط والدین در فرهنگ دیجیتال توام با تحول شایستگیهای فرزندپروری (برنامه اول) و شناخت راه حل مناسب (برنامه دوم) نشان داده شده است. لذا، رابطه فرزند-کودک زمانی تقویت خواهد شد که والدین هنجارهای رفتار مناسب و مسئولانه را در رابطه با کاربری اینترنت و فناوری بدانند. لذا، رابطه خوب با فرزندان بمنظور ایجاد محیط خانوادگی ایمن آنلاین شکل خواهد گرفت.
جمعبندی
بطور خلاصه، این مقاله مفهومی سعی داشت تا راهبردهای عملی را برای والدین جهت مقابله با چالشهای پرورش نسل موبایل و اینترنت ارائه کند. سبکهای فرزندپروری در فرهنگ دیجیتال ممکن است از سبکهای فرزندپروری دنیای واقعی فرق داشته باشد، زیرا سبک فرزندپروری دیجیتال نیاز به دو بعد اساسی دارد: (سواد فرزندپروری) و (سواد دیجیتال و سواد شهروندی). بعلاوه، 5 راهبرد برای فرزندپروری موثر 6 سوال اساسی برای والدین ایجاد میکند:
- راهبرد 1. آیا سبک فرزندپروری درستی را در فرهنگ دیجیتال اتخاذ کرده ام؟
- راهبرد 2. چگونه در فرهنگ دیجیتال مشارکت میکنم؟
- راهبرد 3. رویکرد من نسبت به تهدیدهای اینترنتی چیست؟
- راهبرد 4. چگونه میتواند از تهدیدهای مبتنی بر فناوری ایمن باشم؟
- راهبرد 5. چگونه میتوانم از تهدیدهای مبتنی بر انسان ایمن باشم؟
- راهبرد 6. چگونه رابطه والد-فرزند ایجاد کنم؟
مزایای این راهبردها این است که والدین میتوانند ذهنیت شان را تغییر داده و سبکهای فرزندپروری شان را در فرهنگ دیجیتال شکل دهند، در آموزش شهروندی دیجیتال و سواد دیجیتال مشارکت کنند، 5 رویکرد متفاوت به تهدیدهای اینترنتی را بشناسند، راه حل مناسب برای این تهدیدها فراهم کنند و رابطه والد-فرزندی خوبی در زمینه کاربری اینترنتی و فناوری شکل دهند.
[1]. digital citizens
[2]. digital divide
[3]. digital inclusion
[4]. digital literacy
[5]. malicious codes
[6]. wireless hacking
[7]. reverse engineering
[8]. cyberstalking
[9]. nomophobia
[10] . Dataholic
[11]. Geek parents
[12]. meatware