به گزارش خبر۲۴،در حالی که افکار عمومی منطقه غرب آسیا همچنان درگیر پیامدهای جنگ غزه و حملات اخیر به سوریه و لبنان است، کارشناسان و تحلیلگران ترکیهای نیز با زبان هشدار، رژیم صهیونیستی را عامل اصلی بیثباتی و جنگهای دائمی منطقه معرفی کردهاند. برآیند این تحلیلها بر این محور استوار است که تا زمانی که موجودیت سیاسی اسرائیل به عنوان یک پروژه ژئوپلیتیکی غربی پابرجاست، نمیتوان به پایان درگیریها در منطقه امیدوار بود.
۱. اسرائیل؛ خطر وجودی، نه صرفاً نظامی
«ابراهیم قرهغول»، از نویسندگان پرنفوذ رسانههای نزدیک به دولت ترکیه، با تأکید بر اینکه خطر اسرائیل صرفاً در حملات نظامی خلاصه نمیشود، آن را یک «بیماری ایدئولوژیک» و «اختلال ژنتیکی امنیتی» معرفی میکند. به باور او، نقشه ذهنی و تمدنی صهیونیسم، مبتنی بر نابودی پیرامون و سلطه بر سرزمینهای بیصاحب تعریف شده و لذا تنها با زور میتوان این رژیم را متوقف کرد. وی بهصراحت هشدار داده که اهداف آینده تلآویو، نه فقط غزه و لبنان بلکه حتی استانبول، آناتولی و صحرای سینا را نیز شامل میشود.
۲. تلآویو و سناریوی تجزیه سوریه
«بدالقادر سلوی»، دیگر نویسنده جریان حامی دولت ترکیه، از یک سناریوی صهیونیستی پرده برداشته که هدف آن، تجزیه سوریه به چهار دولت کوچک (برای دروزیها، علویها، کردها و اهل سنت) است. این سناریو نه تنها نظم ملی سوریه را از بین میبرد، بلکه امکان بازسازی یک جبهه واحد ضد اسرائیل را به حداقل میرساند و زمینهساز انشقاقهای داخلی بلندمدت خواهد بود.
۳. اتحاد اقلیتها؛ استراتژی صهیونیستی بلندمدت
تحلیلگران روزنامه اپوزیسیون «قرار» از جمله «طاها آکیول» و «یوسف ضیا گومرت»، با اشاره به سیاست دیرینه تلآویو مبنی بر اتحاد با اقلیتهای قومی و مذهبی، تاکید میکنند که اسرائیل بهدنبال ساختن شبکههایی از اقلیتها در کشورهای مختلف منطقه است تا از طریق آنان بر جغرافیای امنیتی و فرهنگی منطقه کنترل یابد. این تحلیلها به اظهارات «گدعون ساعر»، وزیر خارجه سابق رژیم صهیونیستی نیز استناد کردهاند که بر همگرایی استراتژیک با کردها و دروزیها تأکید داشته است.
۴. چرایی حمله به سوریه عادیسازیشده
گزارشها نشان میدهد که حتی با فرض پذیرش روابط دیپلماتیک توسط حکومت فعلی سوریه، اسرائیل باز هم حملات خود را متوقف نکرده است. به گفته گومرت، این اقدام نشانه آن است که تلآویو نگران آینده تقویتیافته جامعه سوریه و امکان بازسازی یک مقاومت اجتماعی ضدصهیونیستی است. از نظر او، «یک سوریه ضعیف و تجزیهشده» برای اسرائیل مطلوبتر از «یک حکومت متحد اما همکار» خواهد بود.
گفتمان نابودی اسرائیل، یک تحلیل واقعگرایانه
در یک نگاه راهبردی، بازخوانی این تحلیلها از زبان نخبگان ترکیهای نشان میدهد که گفتمان حذف اسرائیل از نقشه جغرافیای سیاسی منطقه، دیگر صرفاً یک شعار انقلابی یا آرمانگرایانه نیست، بلکه بهمثابه یک ضرورت استراتژیک برای بقا و ثبات منطقه در حال گفتمانسازی جدید است. رژیمی که بقای خود را در جنگ و تفرقه تعریف کرده، نمیتواند زیستبوم مشترک ملتهای منطقه را تحمل کند.