به گزارش خبر۲۴،تروریسم فقط با گلوله و انفجار زاده نمیشود، گاهی با تیتر، واژه و حذف عامدانه حقیقت، بازتولید و تطهیر میشود. آنچه دوشنبه شب ۲۴ آذرماه در جاده فهرجزاهدان رخ داد، صرفا یک «حادثه امنیتی» یا «درگیری مسلحانه» نبود؛ یک جنایت تروریستی تمامعیار بود که به شهادت چهار انسان بیگناه، از جمله یک نوجوان ۱۶ ساله بلوچ و اهل سنت انجامید. در این میان یک نکته بسیار مهم وجود دارد و آن اینکه شبکه صهیونیستی «اینترنشنال» اینبار نیز در اقدامی مسبوق به سابقه ترجیح داد نه از «تروریسم» بگوید، نه از «شهادت»، نه از «نوجوان بلوچ اهل سنت»؛ بلکه با ادبیاتی حسابشده، عاملان جنایت را «افراد مسلح» نامید و صورت مسئله را بهکلی وارونه جلوه داد.
-
اندازه متن
+
دوشنبه شب، تعدادی از عناصر گروهک تروریستی جیشالظلم به پست ایست و بازرسی در جاده فهرجزاهدان حمله کردند. این پست با هدف ارتقای امنیت عمومی و صیانت از آرامش مردم جنوب و شرق استان کرمان برپا شده بود؛ موضوعی که مرکز اطلاعرسانی پلیس کرمان نیز صراحتاً بر آن تأکید کرد. اما پاسخ تروریستها به امنیت، گلوله بود. در این حمله، سه تن از مأمورین نیروهای انتظامی و امنیتی کشور به شهادت رسیدند و در کنار آنان، یک شهروند نوجوان بلوچ نیز قربانی این جنایت کور شد.بررسیها نشان داد نوجوان شهید، منصور لجهای، ۱۶ ساله، بلوچ و اهل سنت بوده است؛ نوجوانی که سلاحی در دست نداشت. شهادت منصور، بار دیگر این حقیقت تلخ را آشکار کرد که قربانی اول تروریسم، مردم بیدفاع همان مناطقی هستند که گروهکها مدعی دفاع از آناناند.
در کنار این نوجوان، سعید هادیپور، از نیروهای نیروی انتظامی نیز در درگیری با این گروهک تروریستی به شهادت رسید؛ مأموری که تنها دو ماه از تولد فرزندش میگذشت. این تصویر، فقط یک قاب احساسی نیست؛ سندی است از عمق جنایتی که تروریستها مرتکب میشوند و رسانههای همسو با آنان تلاش میکنند آن را عادی، مبهم یا حتی قابل توجیه جلوه دهند.اما در این میان، نقش شبکه اینترنشنال چیست؟ چرا این شبکه بار دیگر ترجیح داد بهجای نامبردن صریح از گروهک تروریستی جیشالظلم، از تعبیر خنثی و بزکشده «افراد مسلح» استفاده کند؟ چرا هیچ اشارهای به شهادت یک نوجوان ۱۶ ساله بلوچ و اهل سنت نشد؟ پاسخ این پرسشها را باید در کارنامه سیاه این شبکه در تطهیر تروریسم ضدایرانی جستوجو کرد.
اینترنشنال پیش از این نیز بارها و بارها، گروهکهای تروریستی فعال در جنوب شرق کشور را با ادبیات رسانهای خاص، از جایگاه «جنایتکار» به «کنشگر مسلح» ارتقا داده است. حذف واژه «تروریست»، حذف هویت قربانیان، و تمرکز یکجانبه بر روایت مطلوب گروهکها، بخشی از یک پروژه رسانهای هدفمند است؛ پروژهای که نهتنها واقعیت را تحریف میکند، بلکه عملاً در خدمت ماشین ترور، آدمکشی و ناامنی قرار میگیرد.وقتی رسانه ای عامدانه از اشاره به «شهادت یک نوجوان اهل سنت بلوچ» خودداری میکند، دیگر نمیتوان آن را به بیدقتی حرفهای نسبت داد. این یک انتخاب سیاسی و امنیتی است. انتخابی برای پنهانکردن این حقیقت که تروریسم، پیش از هر چیز، مردم بومی همان مناطق را میکُشد؛ همان بلوچها، همان اهل سنت، همان خانوادههایی که این شبکهها مدعی دفاع از حقوقشان هستند.تناقض آشکار اینجاست: اگر قربانی، شهروندی در اروپا یا سرزمینهای اشغالی بود، همین شبکهها تا هفتهها از «کودک قربانی ترور» میگفتند؛ اما وقتی یک نوجوان بلوچ اهل سنت در ایران به دست گروهکی وابسته به جریانهای تکفیری و مورد حمایت سرویسهای بیگانه و از جمله موساد و سیا به شهادت میرسد، سکوت یا تحریف جای همدردی را میگیرد.
این سند یکبار دیگر ثابت کرد که اینترنشنال، بازوی رسانهای پروژه ناامنسازی ایران است. بزک تروریستها، پاککردن صورت جنایت، و تغییر جای جلاد و قربانی، همان کاری است که گلوله در میدان انجام میدهد، با این تفاوت که اینبار، اسلحه «خبر» است. شراکت این شبکه با تروریستها، شراکتی رسمی و مکتوب نیست، اما در عمل، نتیجهای جز همدستی در جنایت ندارد.شهادت منصور لجهای، نوجوان ۱۶ ساله بلوچ، و نیروهای امنیتی کشور، بار دیگر این پرسش را پیش روی افکار عمومی میگذارد و آن اینکه، رسانهای که حتی حاضر نیست نام یک نوجوان قربانی ترور را بیاورد، چگونه میتواند مدعی حقیقتگویی و دفاع از حقوق بشر باشد؟ پاسخ روشن است. حقوق بشرِ اینترنشنال، گزینشی، سیاسی و صهیونیستی است؛ و در این معادله، خون نوجوان بلوچ اهل سنت هم ارزش تیتر ندارد.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟