گزارش اختصاصی خبر۲۴،امین نوروزی.
بعد از گذشت یک دهه از مذاکرات هسته ای فشرده میان ایران و ۵+۱ که نهایتا منتهی به انعقاد برجام شد می گذرد و بجز چند ماه ابتدایی آن که گشایش های محدود و موقتی روانی، مالی و تا حد اندکی تجاری اتفاق افتاده بود در بقیه ایام جامعه ایرانی شاهد بدتر شدن اوضاع اقتصادی و معیشتی و تجاری بوده است.
به دیگر سخن برجام نه تنها مشکلات اقتصادی، مالی و تجاری ایران را حل نکرد و گشایش معیشتی برجام جامعه ایرانی به همراه نیاورد بلکه طی ۱۰ سال هزینه های هنگفتی به کشور نیز وارد کرد به طوری که نه تنها سطح و گستره تحریم ها کاهش پیدا نکرد بلکه افزایش چشم گیری نیز پیدا کرد و از سوی دیگر ۶ قطعنامه تعلیق شده شورای امنیت علیه ایران نیز بعد از گذشت ۹ سال و اندی به روز رسانی شد. برجام حتی کشور را درگیر یک جنگ نظامی کرد که مقدمه آن گزارش هایی بود که گروسی دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی بواسطه عدول ایران از بندهای برجام منتشر کرد، به دیگر معنا نه تنها برجام سایه جنگ را از کشور دور نکرد بلکه بلعکس کشور را درگیر جنگی خانمان سوز کرد که ادله و پیش زمینه حقوقی آن را داور برجام فراهم کرد.
سانسور خسارات بی حد و حصر
به همان میزان که هزینه های و پیامدهای برجام به گسترده و غیر قابل شمارش هست، به همان میزان خالقان و حامیان آن گستاخ اند، چرا که به جای طلب پوزش از جامعه ایرانی بابت هزینه های مالی، سیاسی و نظامی و روانی که برای جامعه ایرانی به ارمغان آورده اند، از هر تریبونی جهت رسیدن به خواسته های جناحی خود استفاده می کنند بدون آنکه به گذشته نیم نگاهی بیندازند و مشاهده کنند که چه ضربات جبران ناپذیری بواسطه «مذاکره بی قید و شرط» به کشور و مردم وارد کرده اند.
در طول روزهای پس از جنگ ۱۲ روزه خالقان وضع موجود و رسانه های وابسته به آنها که برجام را به عنوان یک سند تاریخی در کارنامه خود دارند، بدون آنکه کمترین توجهی به خسارات غیرقابل جبران رویکردهای خود ست کم طی ۱۰ سال اخیر داشته باشند، کماکان از ضرورت مذاکره مستقیم با آمریکا سخن به میان می آورند!
اینکه مشکلات کشور از ریل مذاکره با ایالات متحده آمریکا قابل حل است، کماکمان نقل محفل رسانه های جریان مرود اشاره است، به طوری که در طول یک هفته بارها شخصیت ها و رسانه های این جریان از حاکمیت به عنوان یک مطالبه مطرح می کنند که باید مجدداً خط مذاکره با غرب فعال شود.
به عنوان نمونه روزنامه شرق در سرمقاله شماره روز گذشته همانند رهبران این جریان روی یک نکته پافشاری می کند که مذاکره با امریکا و امتیازدهی به این کشور راه اول و آخر مرتفع کردن مشکلات کشور است بدون آنکه کمترین اشاره ای به این نکته داشته باشد که آمریکا در حین مذاکرات به اسرائیل دستور حمله مستقیم به تمامیت ارضی کشور را صادر کرد و نهایتا با موشک بی ۵۲ مستقیماً وارد کارزار شد و به نطنز و فردو نیز حمله کرد.
در بخشی از یادداشت روزنامه شرق آمده است: «نظام چارهای ندارد جز اینکه امکان رسیدن به توافقی با آمریکا را جدیتر بررسی کند. واقعبینی ایجاب میکند که موقعیت آمریکا بهعنوان قدرتی در نظر گرفته شود که همچنان از نظر اقتصادی و نظامی بلامنازع است .»
این روزنامه در ادامه می نویسد: «نشانهای که حاکی از احتمال افول آن حداقل در دورهای که به کار ما بیاید، باشد، وجود ندارد. در دولت اول ترامپ نیز امکان رسیدن به توافقی با او در محدوده خط قرمزهای ایران در مورد نظر او مبنی بر «اصلاح برجام» وجود داشت. فرصت تفاهم در دولت بایدن هم از دست رفت. با توجه به برنامههای ماجراجویانه اسرائیل، محتمل است که آمریکا ضمن مخالفت با اقدام نظامی دیگری از جانب اسرائیل در شرایط کنونی، عمده تمرکز خود را بر تشدید تحریمها قرار خواهد داد.» و در انتها تاکید می کند: «از آنجا که چنین سیاستی میتواند بر مشکلات اقتصادی-اجتماعی در ایران بیفزاید، دلیلی ندارد که ایران امکان حل مشکلات با آمریکا از طریق مذاکرات مستقیم و جامع را نیازماید.»
حماقت بی پایان
به راستی واضعان وضع موجود در کنار رسانه های پرشمار خود در مورد افکار عمومی جامعه ایرانی به چه نتیجه ای و برآوردی رسیده اند که کماکان تلاش می کنند روی یک وعده قدیمی و مضحک پافشاری کنند که با مذاکره می توان مشکلات کشور را حل کرد حتی مشکل آب آشامیدنی و حیط زیست و امثالهم را نیز می توان حل و فصل کرد!
مگر نه این است که در هنگامه چند انتخابات ریاست جمهوری گذشته با همین ابزار بخشی از جامعه ایرانی را فریب داده و موفق شدند بر اریکه قدرت در پاستور تکیه بزنند و با هر شیوه و دستورالعملی که دلخواه آنها بود توانستند مذاکرات چندین ساله را به سرانجام برساند و بواسطه آن هیچ کدام از وعده های داده شده رنگ تحقق به خود نگرفت، پس اصرار و پافشاری این جماعت بر روی مذاکره با آمریکا، چه دلیلی بجز حماقت می تواند داشته باشد؟
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟