به گزارش خبر ۲۴؛ خاورمیانه در آستانه سال ۲۰۲۶، بیش از هر زمان دیگری به میدان اصطکاک راهبردها تبدیل شده است؛ جایی که یک بازیگر، یعنی رژیم صهیونیستی، همچنان در پی تعمیم بحران و کشاندن منطقه به جنگی فراگیر است و بازیگر دیگر، ایالات متحده، برخلاف گذشته، در حال محاسبه هزینههای این ماجراجویی است. تحلیلی که خبرگزاری آمریکایی «یوپیآی» منتشر کرده، ناخواسته پرده از همین شکاف برمیدارد؛ شکافی که امروز به یکی از متغیرهای تعیینکننده آینده منطقه بدل شده است.
اسرائیل؛ از بازدارندگی تا بحران مشروعیت
رژیم صهیونیستی پس از بیش از یک سال جنایت مستمر در غزه، نهتنها به اهداف اعلامی خود نرسیده، بلکه با بحرانی چندلایه مواجه شده است؛ فرسایش توان نظامی، فروپاشی تصویر اخلاقی در افکار عمومی جهان و انزوای فزاینده حقوقی. آنچه کابینه راست افراطی نتانیاهو تحت عنوان «اسرائیل بزرگ» دنبال میکند، در عمل چیزی جز تعمیم ناامنی، اشغال مستمر و تولید مقاومت نیست. گزارش یوپیآی بهروشنی نشان میدهد که حتی در محافل آمریکایی نیز این پروژه دیگر یک «دارایی راهبردی» تلقی نمیشود.
آمریکا؛ حامی خسته، نه شریک بیقید
برخلاف روایت مطلوب تلآویو، واشنگتن به این جمعبندی رسیده که جنگیدن «به جای اسرائیل» نه سودی برای منافع آمریکا دارد و نه افکار عمومی داخلی آن را میپذیرد. فشار ترامپ برای آتشبس در غزه، هرچند از سر انساندوستی نیست، اما نشانهای روشن از تغییر محاسبه هزینه–فایده است. آمریکا امروز ثبات بازار انرژی، مهار تنش منطقهای و جلوگیری از ورود به یک جنگ پرهزینه جدید را اولویت میداند؛ اولویتی که مستقیماً با عطش جنگطلبانه نتانیاهو در تعارض است.
ایران؛ تثبیتشده
ادعای تضعیف ایران، بیش از آنکه واقعیت میدانی باشد، بازتاب جنگ روایتهاست. حتی تحلیلگران غربی اذعان دارند که ایران نه شکست خورده و نه ابزارهای بازدارندگی خود را از دست داده است. توان موشکی و پهپادی، عمق منطقهای و عقلانیت راهبردی در پرهیز از جنگ تمامعیار، ایران را به بازیگری تبدیل کرده که میتواند همزمان «بازدارنده» و «غیرتحریککننده» باشد. این همان نقطهای است که پروژه اسرائیل برای کشاندن آمریکا به تقابل مستقیم با تهران را با شکست مواجه کرده است.
غزه؛ نقطه افشای دروغ امنیت
جنگ غزه بیش از هر چیز، اسطوره امنیت اسرائیل را فرو ریخته است. استفاده عریان از نسلکشی، محاصره غذایی و تخریب زیرساختهای غیرنظامی، نهتنها مقاومت را خاموش نکرده، بلکه شکاف عمیقی در حمایت جهانی از تلآویو ایجاد کرده است. حتی لابی صهیونیستی در آمریکا، به اذعان تحلیلگران، دیگر توان سابق را ندارد؛ بهویژه در میان نسل جوان یهودیان که سیاستهای اسرائیل را غیرقابل دفاع میدانند.
آیندهای پرتنش، اما نه به خواست اسرائیل
جمعبندی گزارش یوپیآی، ناخواسته به یک واقعیت کلیدی اشاره میکند؛ خاورمیانه به سمت «بیثباتی مدیریتشده» حرکت میکند، نه جنگ فراگیر. آتشبسهای شکننده ادامه خواهند یافت، اما پروژه توسعهطلبانه اسرائیل، اگر با الحاق سرزمینی و تعمیق اشغال همراه شود، میتواند منطقه را وارد یک چرخه فرسایشی طولانیمدت کند؛ چرخهای که اینبار، نه آمریکا حاضر است هزینهاش را بدهد و نه افکار عمومی جهان آن را تحمل میکند.
در این میان، آنچه بیش از همه عیان است، افول تدریجی «مصونیت سیاسی اسرائیل» و تثبیت واقعیتی جدید در منطقه است: اسرائیل دیگر بازیگر تعیینکننده بیهزینه نیست و مقاومت، برخلاف تمام روایتهای رسمی، نه حذف شده و نه به حاشیه رانده شده است.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟