گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ او در گفتوگویی تأکید کرد که ایران ضربه سختی به اسرائیل وارد کرد و در صورت درگیری مجدد، با بهرهگیری از درسهای این جنگ، رژیم صهیونیستی را «در هم خواهد کوبید». مرشایمر دلیل تفاوت روایت غربی با واقعیت میدانی را سانسور گسترده رسانههای غربی به نفع اسرائیل عنوان کرده است.
از دستپاچگی ترامپ تا برتری فزاینده ایران
مرشایمر در مصاحبه با پادکست «مکس اوته» در آلمان که از طریق کانال یوتیوب «فایننشالوایز» پخش شد، به چند نکته کلیدی اشاره کرد:
– خسارت چشمگیر به اسرائیل: بر خلاف روایت رسانههای غربی، اسرائیل متحمل خسارات سنگینی شد. در روزهای پایانی جنگ، ذخیره موشکهای پدافندی اسرائیل در حال اتمام بود و ایران رفتهرفته ابتکار عمل را به دست گرفته بود.
– یادگیری و برتری فنی: نیروهای مسلح ایران در بهکارگیری موشکهای بالستیک، کروز و پهپاد برای نفوذ به سامانههای پدافندی دشمن، روز به روز کارکشتهتر و ماهرتر شدند.
– انبار عظیم موشکی: اسرائیل و آمریکا دریافتند که ایران زرادخانه عظیم و بازدارندهای از موشکهای بالستیک دارد که میتواند به آسیب زدن ادامه دهد.
– دلیل واقعی آتشبس: مرشایمر تصریح کرد دستپاچگی دولت ترامپ برای پایان دادن به جنگ، ناشی از دو عامل بود: نخست، ترس از تلفات و خسارات بیشتر به متحد خود، و دوم، تهدید ایران مبنی بر بستن تنگه هرمز که میتوانست «لرزه به تن آمریکا بیندازد» و اقتصاد جهانی را ویران کند.
جنگ ۱۲ روزه؛ نقطه عطف در معادلات منطقه
گفتههای این تحلیلگر برجسته آمریکایی، که سالها از مدافعان سرسخت نظریه واقعگرایی تهاجمی در سیاست خارجی بوده، چند حقیقت بزرگ را آشکار میکند:
۱. افول هیمنه نظامی صهیونیستها: اعتراف به اتمام ذخیره پدافندی و خسارت چشمگیر، پرده از آسیبپذیری عمیق رژیمی برمیدارد که دههها خود را «قلعه غیرقابل نفوذ» منطقه معرفی کرده بود.
۲. شکست پروژه رسانهای غرب: مرشایمر صراحتاً اشاره میکند که رسانههای آلمانی و غربی «رسانه آزاد» نیستند و هنگام صحبت از اسرائیل، روایت رسمی تلآویو را «طوطیوار» تکرار میکنند. این، تأییدی قاطع بر وجود یک ژورنالیسم دستوری و سانسور شده در خدمت منافع صهیونیسم است.
۳. کارآمدی استراتژی بازدارندگی ایران: موفقیت موشکی ایران در این جنگ، قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی را از یک ادعا به یک واقعیت غیرقابل انکار برای دشمن تبدیل کرد. تهدید به بستن تنگه هرمز به عنوان یک ابزار راهبردی موثر، آمریکا را نیز به وحشت انداخت.
۴. عدم وجود افق صلح: مرشایمر با بدبینی به آینده خاورمیانه نگاه میکند. ادامه تجاوزات اسرائیل در لبنان و سوریه، طرحهای پاکسازی نژادی در غزه و کرانه باختری، و اصرار نتانیاهو بر عدم تشکیل کشور فلسطینی، همگی نشان از ذات توسعهطلبانه و نژادپرستانه این رژیم دارد. او تأکید میکند که اسرائیل به مرور زمان «متخاصمتر و نژادپرستتر خواهد شد» و امیدی به میانهروی در آن نیست.
تحلیل مرشایمر روایتی رسمی اما محرمانه از وحشت در اتاقهای جنگ تلآویو و واشنگتن را بازگو میکند. جنگ ۱۲ روزه نه یک درگیری محدود، که آزمایشگاهی برای سنجش توازن قوای جدید در منطقه بود. نتیجه این آزمایش، شکست پروژه «ضربت شوستر» صهیونیستها و اثبات کارآمدی دکترین دفاعی-تهاجمی ایران بود. این اعترافات از زبان یک چهره شاخص غربی، نشان میدهد که اکنون حتی در نظریهپردازیهای غربی نیز، ایران به عنوان یک بازیگر تعیینکننده و دارای قدرت بازدارندگی مؤثر شناخته میشود. آینده خاورمیانه نه با تکرار رفتارهای تجاوزکارانه گذشته، که با پذیرش این واقعیت جدید و نقش بیبدیل مقاومت رقم خواهد خورد. رژیمی که تنها با زبان زور و اشغال سخن میگوید، امروز در برابر زور بازدارنده و مشروعیتی که از مردم میجوشد، به بنبست رسیده است.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟