به گزارش خبر۲۴،حمله اخیر ترامپ تست زنی جدیدی بود تا چنانچه ایران پاسخ متناسب و متوازن و البته بازدارنده ای به این تجاوزات انجام ندهد گام های بعدی را برای ساقط کردن نطام اسلامی، ایجاد شورش های گسترده در کشور، تجزیه ایران و گام هایی نظیر آن بردارد.در واقع آمریکا و رژیم صهیونیستی به این سطح از مخاصمه مسلحانه قطعا رضایت نمی دادند و چنانچه پایگاه العدید قطر آمریکا در منطقه غرب آسیاست با حملات موشکی مورد حمله قرار نمی گرفت، حتما باید منتظر اقدامات تجاوزکارانه گسترده تر از این کشور و رژیم جعلی بودیم.به اصطلاح عامیانه جلوی ضرر را از جایی گرفتیم که منفعت شد و حال که طی سالها و ماههای گذشته محاسبات ایالات متحده را به این گزاره محدود شده بود که “با حمله مستقیم ایالات متحده و حتی رژیم صهیونیستی، ایران بدلیل عدم وجود اراده کافی برای مقابله به مثل، توانایی رویارویی نخواهد داشت و از درون دچار فروپاشی خواهد شد” با پاسخ مناسب به ایالات متحده نشان دادیم که محاسبات مذکور اشتباه بوده و ایران اراده کافی و توان نظامی حیرت آوری برای تقابل مناسب با هر تجاوزی را دارد. به واقع با حملات مفید و بدون ملاحظات سیاسی مرسوم ایران توانست از وخیم تر شدن اوضاع جلوگیری نماید؛ اینکه در همان ۲۴ ساعت اولیه تجاوز رژیم به تمامیت ارضی کشورمان جماعت بسیار محدودی فورا گفتگو و مذاکره را برای پایان مناقشه ضروری عنوان کردند، این پیام ضعف و زبونی به غرب مخابره شد که ایران اراده کافی را برای مقابله به مثل و دفاع مشروع طبق منشور نخواهد داشت، اما کیفیت پاسخ دهی نیروهای مسلح با تدبیر رهبر معظم انقلاب در همان ساعات اولیه تجاوز رژیم و پس از آن پاسخ مناسب به تجاوز ایالاتمتحده نشان داد، کلیت نظام با حمایت مردم پاسخ قاطع و بدون هرگونه ملاحظه ای را اولویت می داند.
پاسخ مناسب و متوازن آتش تجاوز را موقتا خاموش کرد
بدون تردید آنجایی که ایالات متحده و رژیم صهیونیستی قاطعیت توام با عقلانیت البته در عمل و نوع مواجهه نظامی ایران مشاهده کنند، قطعا محاسبات ذهنی آنها تغییر خواهد کرد و از تهاجم و تجاوز عقب نشینی می کنند؛ کمااینکه در صحنه واقعیت جنگ تحمیلی ۱۲ روزه همین شرایط حادث شد.اینکه گفته شد، تا مادامی که ترامپ و نتانیاهو به این تلقی نرسند که هر تهاجم و تجاوزی برای آنها هزینه های هنگفت و غیرقابل جبران دارد، از تجاوز به خاک و حقوق ایرانیان دست بر نخواهند داشت، برداشت درست و مبتنی بر شناخت کامل از تفکرات و رویکردهای تئوری پردازان آمریکایی _ صهیونیستی بود. در مقابل رفتار نظامی امریکا و صهیونیست، تهاجم و حملات گسترده نظامی (و نه حملات پراکنده) صورت گرفت و استراتژیستهای نظامی آنها به این باور رسیدند که هر در مقابل هر تجاوزی یک منطقه حیاتی سرزمین های اشغالی یا پایگاه نظامی آمریکا در منطقه منهدم می شود، بنابراین جهت پیشگیری از وخیم تر شدن اوضاع آتش بس را به ادامه تخاصم ترجیح دادند.به بیان بهتر، آمریکا_صهیونیست در مواجهه با ایران بدون ذره ای نگرانی و با آسایش خاطر تمام اصول حقوق بین الملل، حقوق بشر و حقوق بین الملل بشر دوستانه را نادیده گرفتند چون به یقین رسیده بودند که ایران اراده کافی برای پاسخ متوازن را ندارد و آنها می توانند ظرف مدت کتاهی به تمام خواسته های خود در تقابل با ایران برسند و بدوت تردید.چنانچه محاسبات آنها اشتباه از آب در نمی آمد چه بسا، به این حد از تجاوز و گستاخی بسنده نمی کردند و دامنه اقدامات آنها علیه غیرنظامیان گسترده تر می شد.از اظهارات ترامپ بعد از حمله به تأسیسات هستهای کشورمان چنین برمیآمد که او جنگ را ادامه خواهد داد. هدف او و نتانیاهو چیزی جز خلع سلاح کامل ایران، تسلیم و تبدیل شدن آن به دولتی عقیمشده نبود اما بعد از حمله به پایگاه العدید قطر، لحن و ادبیات دونالد ترامپ متفاوت شد و فورا به مقامات ارشد قطر پیشنهاد آتش بس را داد.بدون شک اگر محاسبات جنگی ترامپ و نتانیاهو با موشک هایی که قدرت انفجار، نقطه زنی و قابلیت رادارگریزی تغییر نمی کرد، به این حد از تجاوز قانع نبودند و الان هم کشور درگیر جنگ تحمیلی بود. اگر پاسخ تجاوز اخیر ترامپ، بنا بر اصل تناسب و توازن داده نمیشد و هزینه های حمله برای دولت وی افزایش نمی یافت، باید منتظر وخیم تر شدن اوضاع بودیم؛ به واقع باید محاسبات ترامپ و نتانیاهو دچار تغییرات اساسی شوند تا جنگ خاتمه پیدا کند.