به گزارش خبر۲۴، ادعایی که نه تنها مبتنی بر واقعیتهای میدانی و اطلاعاتی نبوده، بلکه فضای سیاست خارجی آمریکا را به سمت جنگ روایتها و سیاستگذاریهای غیرواقعبینانه سوق داده است.
ترامپ؛ سردمدار داستانسرایی
استیون ای. کوک، پژوهشگر ارشد شورای روابط خارجی آمریکا، در یادداشتی تحلیلی در نشریه فارن پالیسی تاکید کرده است که ترامپ و بسیاری از سیاستمداران آمریکایی به جای تکیه بر دادههای واقعی و تحلیلهای مستند، روایتهایی متناسب با منافع و باورهای شخصی خود ارائه میدهند. این رویه سبب شده است واشنگتن دچار تناقضهای جدی در تحلیل وضعیت ایران شود و سیاستهای اتخاذشده نتواند مبتنی بر واقعیتهای میدانی و اطلاعاتی باشد.
تناقض روایتها
پس از ادعای ترامپ درباره «نابودی کامل» برنامه هستهای ایران، رسانهها و نهادهای اطلاعاتی آمریکا روایتهای کاملاً متضادی ارائه دادند. برخی موفقیت استراتژیک این حملات را برجسته کردند و برخی دیگر آن را بینتیجه یا حتی خطرناک خواندند. با این حال، گزارشهای سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) و رسانههایی مانند نیویورک تایمز و سیانان نشان میدهد که این ادعاها بیش از چند ماه تأخیر در برنامه هستهای ایران به نتیجه نرسیدهاند.
پیامدهای خطرناک روایتسازی برای سیاستگذاری واشنگتن
کوک هشدار میدهد که داستانسراییهای سیاسی درباره ایران، واشنگتن را از اتخاذ سیاستهای واقعبینانه و راهبردی باز میدارد. فضای سیاسی آمریکا که به جای بحثهای عمیق و منطقی، گرفتار ژستهای رسانهای و جنگ روایتها شده است، توانایی تصمیمگیری دقیق و علمی را تضعیف کرده است. وی اشاره میکند که حتی جناحهای رقیب نیز حاضر نیستند روایتهای خود را زیر سؤال ببرند و این بیمیلی باعث میشود سیاست آمریکا در قبال ایران به جای پیشرفت، درگیر سردرگمی و ناپایداری شود.
تناقض عملی و روایی در رویکرد ترامپ
یکی از تناقضهای اساسی که کوک به آن اشاره میکند، تداوم پیشنهاد مذاکره از سوی ترامپ است، در حالی که ادعا میکند تأسیسات هستهای ایران نابود شدهاند. این تناقض، نشاندهنده عدم انطباق گفتار و عملکرد در سیاست خارجی آمریکا است و نشانهای از ضعف در استراتژی کلی واشنگتن در قبال ایران.
لزوم بازگشت به واقعیت و تحلیلهای علمی
کوک در پایان گزارش خود تاکید میکند که آمریکا برای طراحی سیاستهای مؤثر در خاورمیانه، باید از سیاستزدگی و روایتسازی فاصله گرفته و به واقعیتهای پیچیده و متغیر منطقهای و اطلاعاتی بپردازد. بدون این بازگشت به واقعیت، واشنگتن نه تنها قادر به حل چالشهای ایران نخواهد بود، بلکه ریسکهای ژئوپلیتیکی منطقه نیز افزایش خواهد یافت.
در پایان باید گفت، ادعای نابودی کامل تأسیسات هستهای ایران از سوی ترامپ نمونهای آشکار از داستانسرایی سیاسی است که بر پایه دادههای واقعی بنا نشده است. این نوع رویکرد، علاوه بر تضعیف اعتبار آمریکا در عرصه بینالمللی، باعث سردرگمی در سیاستگذاریها و بیثباتی در منطقه میشود. کارشناسان برجسته همچون استیون کوک هشدار میدهند که تنها با واقعبینی و اتکا به تحلیلهای علمی میتوان سیاستی کارآمد و پایدار در قبال ایران طراحی کرد.