به گزارش خبر۲۴،موضع چین در قبال رژیم صهیونیستی طی سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ دچار تحولی تدریجی و عمیق شده است؛ تحولی که بازتابی از تجدید آرایش راهبردی پکن در چارچوب چشماندازی گستردهتر نسبت به نقش این کشور در غرب آسیا و جهان بهشمار میرود.
دیگر نمیتوان رویکرد چین را صرفاً در قالب بیطرفی یا تعادل سنتی توصیف کرد، چرا که اکنون این کشور موضعگیریهایی صریحتر و شفافتر، بهویژه در زمینه مسئله فلسطین و روابط با ایران، اتخاذ کرده است؛ موضعگیریهایی که حاصل عوامل راهبردی، اقتصادی، امنیتی و حتی فشارهای داخلی و نشاندهنده بلندپروازی این کشور برای ایفای نقشی پیشرو در نظم بینالمللی است.
پس از جنگ غزه در اواخر سال ۲۰۲۳، مشخص شد که پکن دیگر به همان ادبیات آشنای «دعوت به آرامش» اکتفا نمیکند، بلکه سخنانی تندتر و مواضعی سیاسیتر در پیش گرفته که از موضعی حقوقبشرانه و انسانی، روایت فلسطینی را پذیرفته و با صراحت بیشتری رژیم اشغالگر را هدف انتقاد قرار داده است؛ چه در تریبونهای سازمان ملل، چه در رسانههای رسمی و چه در گفتمان روبهگسترش دانشگاهی. این تحول در محکومیتهای مستقیم نسبت به کشتارهای غزه، انتقاد از آمریکا بهدلیل حمایت سیاسیاش از اسرائیل از طریق وتوهای مکرر و پشتیبانی پیوسته از طرحهای آتشبس با تأکید بر راهحل دودولتی نمود یافته است.
در همین حال، روابط چین با ایران نیز به سطحی کیفیتر ارتقا یافته است. پکن اکنون تهران را شریکی مهم در برابر فشارهای غرب میبیند و آن را یکی از اهرمهای قابل اعتنا برای تنظیم توازن در خاورمیانه تلقی میکند. این موضوع در دفاع آشکار چین از حق حاکمیت ایران و برنامه هستهای صلحآمیز آن و همچنین محکومیت حملات رژیم صهیونیستی به زیرساختهای ایران، کاملاً مشهود است. همچنین نشانههایی از همکاریهای نظامی–فنی میان دو کشور، از جمله خبرهایی از تحویل سامانههای پیشرفته پدافند هوایی، دیده شده که از هماهنگیای فراتر از عرصه اقتصادی حکایت دارد؛ هماهنگیای که حوزههایی همچون امنیت سایبری، هوش مصنوعی و انرژی را نیز در بر میگیرد.
چین همچنین بهصراحت حملات مکرر اسرائیل به خاک سوریه را محکوم کرده و آن را نقض آشکار حقوق بینالملل و حاکمیت یک عضو سازمان ملل دانسته است؛ موضوعی که حاکی از انسجام گفتمان منطقهای جدید پکن است.
امنیت انرژی و رقابت کریدورهای تجاری
رقابت اقتصادی و امنیت انرژی، دو عامل کلیدی در سختتر شدن مواضع چین هستند. از یک سو، پروژه کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) که با حمایت آمریکا و مشارکت اسرائیل پیش میرود، بهطور مستقیم ابتکار «کمربند و جاده» (BRI) چین را تهدید میکند. این کریدور نه تنها جایگزین احتمالی مسیرهای تجاری تحت نفوذ پکن خواهد شد، بلکه حضور استراتژیک چین در بنادر حیاتی مانند حیفا را نیز تضعیف میکند.
از سوی دیگر، وابستگی چین به نفت خلیج فارس (که حدود 25 درصد از نیاز انرژی این کشور را تأمین میکند) باعث شده تا پکن ایران را به عنوان شریکی راهبردی در ثبات منطقه بپندارد. دفاع چین از برنامه هستهای ایران و محکومیت حملات اسرائیل به تأسیسات ایرانی، تنها جنبه سیاسی ندارد، بلکه ضامن امنیت انرژی چین است.
باز هم پای تایوان در میان است
با این حال، مهمترین عامل در تحول رویکرد چین نسبت به رژیم صهیونیستی را باید در گسترش روابط این رژیم با تایوان جستوجو کرد؛ امری که از نگاه پکن عبور خطرناکی از اصل «چین واحد» محسوب میشود، بهویژه با توجه به افزایش همکاریهای امنیتی و فناورانه میان طرفین و رفتوآمد هیئتهای بلندپایه پارلمانی از کنست به تایپه.
قابل توجه اینکه تایوان بیش از 60 درصد از نیمههادیهای جهان را تولید میکند؛ در مقابل، اسرائیل در زمینه نرمافزار، امنیت سایبری و هوش مصنوعی پیشرفتهای قابل توجهی داشته، این ترکیب باعث ایجاد همکاری متقابل شده است.
شرکتهایی مانند TSMC در فلسطین اشغالی سرمایهگذاری کردهاند و شرکتهای اسرائیلی مانند Nova، Radware، Taboola و OurCrowd دفاتر خود را در تایوان گشودهاند. در مقابل نیز شرکتهای تایوانی نظیر Winbond و Asus در اسرائیل حضور یافتهاند.
اسرائیل و تایوان، بهویژه پس از جنگ اکتبر ۲۰۲۳، در حوزههایی مانند دفاع موشکی، هشدار زودهنگام، امنیت سایبری و عملیات روانی تبادل تجربیات داشتهاند. یکی از اعضای کلیدی پروژه Iron Dome اسرائیل با مقامات تایوان دیدار کرده و تجربیاتش را به اشتراک گذاشته است.
در فوریه ۲۰۲۴، نمایندگان پارلمانی تایوان مجله «انجمن پارلمانی تایوان-اسرائیل» را تأسیس کردند تا تبادلات در زمینه فرهنگ، فناوری و آموزش را تقویت کنند.
چین در واکنش به این روند، موضعی دیپلماتیک ولی تند اتخاذ کرد و در کنار کاهش تدریجی حمایت سیاسی از تلآویو، از مسئله فلسطین بهعنوان اهرمی چندوجهی استفاده کرد؛ اهرمی با ابعاد اخلاقی، سیاسی و حاکمیتی.
از سوی دیگر واکنش چین به تحولات اخیر تنها به عرصه سیاسی محدود نشده، بلکه ابعاد اقتصادی نیز داشته است. سرمایهگذاری مستقیم چین در اسرائیل در سال ۲۰۲۴ نسبت به سال قبل بهویژه در بخشهای های-تک حدود 40 درصد کاهش یافته است، همچنین، اگرچه چین رسماً از تحریم شرکتهای اسرائیلی سخن نمیگوید، اما برخی از این شرکتها (به ویژه فعالان در سرزمینهای اشغالی) با موانع غیررسمی در بازار چین مواجه شدهاند. در مقابل، پکن به سرعت در حال جایگزینی فناوریهای اسرائیلی با توسعه داخلی و همکاری با متحدان منطقهای مانند امارات و عربستان است.
در این چارچوب، میتوان رویکرد جدید چین را واکنش منطقی به مجموعهای از تحولات جهانی و منطقهای دانست، نه تغییری ناگهانی و بدون زمینه قبلی. چین از ابزارهای گوناگونی برای تبیین این موضع بهره برده است: از تریبونهای بینالمللی گرفته تا رسانههای رسمی و فضای دانشگاهی و حتی تحرکات مردمی که همگی نشان از وجود راهبردی فراگیر و چندلایه دارند که میان گفتمان رسمی، بسیج داخلی و مشروعیت حقوقی پیوند برقرار میکند.
با وجود لحن تندتر در انتقاد از سیاستهای رژیم اشغالگر، چین همچنان به یک گفتمان منسجم پایبند مانده که از ورود نظامی پرهیز میکند و خواستار راهحلهای سیاسی چندجانبه است؛ امری که بیانگر تلاش پکن برای ارائه چهرهای متعادل و عقلانی در برابر محور آمریکا–اسرائیل است، بیآنکه در دام صفبندیهای تقابلی گرفتار شود.
رضا دهقانی