اختصاصی خبر۲۴؛ رضا دهقانی؛
با اعلام ارتش یمن مبنی بر آغاز مرحله چهارم عملیات محاصره دریایی علیه رژیم اشغالگر، نبرد نظامی وارد فصلی جسورانهتر شده است، در چارچوب تشدید تدریجی حملات یمنیها که با آغاز تجاوز اسرائیل به غزه شروع شد و در مراحل بعدی با گسترش هدفها به صورت حسابشده ادامه یافت. در این مرحله با یک معادله تنبیهی جامع طرف هستیم؛ اکنون عملیاتها از حمله به کشتیهایی که مستقیماً به بنادر اشغالی رفتوآمد دارند، فراتر رفته و هر شرکتی را که با این بنادر همکاری تجاری دارد، صرفنظر از ملیت یا مقصد کشتیهایش، هدف قرار میدهد.
روز دوشنبه (6 مرداد) سرتیپ یحیی سریع در اطلاعیهای گفت که «ما تصمیم گرفتهایم عملیات نظامی خود را تشدید کنیم و مرحله چهارم محاصره دشمن را آغاز کنیم».
به گفته وی مرحله چهارم شامل هدف قرار دادن تمام کشتیهایی است که شرکتهای آنها در بنادر فلسطین اشغالی فعالیت میکنند. او با اشاره به عملیاتهای جدید تاکید کرد، کشتیهای شرکتهای متخلف، صرف نظر از مقصدشان، هر کجا که موشکها و پهپادهای ما برسند، هدف قرار خواهند گرفت.
سرتیپ سریع خطاب به طرفهایی که با رژیم صهیونیستی همکاری میکنند اضافه کرد، اگر کشورها میخواهند از این تشدید تنش جلوگیری کنند، باید به دشمن فشار بیاورند تا تجاوز خود را متوقف کند و محاصره نوار غزه را لغو کند.
در این خصوص باید گفت در این مرحله جدید، رصد و هدف قرار دادن کشتیهای متعلق به بزرگترین شرکتهای کشتیرانی جهان مانند مرسک، CME، هاپگ لوید، اورگرین و غیره در دستور کار قرار گرفته است. تهدید محدود به کشتیهای در مسیر به سمت بنادر اشغالگر نیست، بلکه هر کشتی متعلق به شرکتهایی که به صورت تجاری با این بنادر تعامل دارند، در هر نقطهای که باشند، هدف قرار میگیرد. از این رو رصد واقعی کشتیهای فعال در خطوط تامین بین بنادر شرق مدیترانه و بنادر اشغالی و همچنین نفتکشهای مرتبط با تامین روزانه رژیم اشغالگر آغاز شده است.
صنعاء همچنین تلاش دارد عملیات خود را با مستندسازی لحظات غرق شدن کشتیها ثبت کند، از جمله کشتیهایی که به سمت بندر ایلات در حرکت بودند. هرچند این بندر چند ماه است که به دنبال محاصره دریایی یمنیها تعطیل شده وهیچ فعالیتی ندارد، اما هدف مرحله چهارم گسترش ممنوعیت حرکت کشتیها به بندرهای حیفا و اشدود است که یک تحول استراتژیک در عمق دریای مدیترانه به شمار میرود.
در این مرحله باید تأکید کرد که نهاد نظامی اسرائیل با طرفی مواجه است که از الگوهای سنتی استقرار یا هدفگیری پیروی نمیکند. به گونهای که ساختار غیرمتمرکز عملیاتی ارتش و انصارالله و اتکای آن به توپوگرافی یمن، اثربخشی حملات هوایی را کاهش میدهد، به طوریکه واکنش نظامی اسرائیل بیشتر جنبه نمادین و تنبیهی دارد تا بازدارنده.
در این خصوص «یونی بن مناخیم» نویسنده اسرائیلی، میگوید نبود پایگاههای نظامی دائمی یا تاسیسات حساس مشخص برای هدفگیری در یمن و همچنین کارآمدی دستگاههای امنیتی صنعاء، باعث شده تلاشهای اسرائیل بدون دستاورد عملی بیشتر جنبه هراسافکنی در میان یمنیها داشته باشد.
همچنین آمریکا که در ماههای گذشته تلاش کرده بود حملات پیشدستانهای علیه اهدافی در یمن انجام دهد، در بازدارندگی صنعاء یا متوقف کردن عملیات دریایی آن ناکام مانده است. موج اول حملات آمریکایی هیچ تاثیر استراتژیکی به یاد ماندنی نداشت و گاهی موجب تقویت روایت صنعاء در داخل یمن شد که خود را قربانی تجاوز به دلیل موضع سیاسیاش نسبت به غزه میداند.
نکته قابل توجه اینجاست که صنعاء با وجود اختلاف بزرگ در توان نظامی نسبت به واشنگتن یا تلآویو، توانسته الگوی عملیاتی مستمری حفظ کند و حتی در مراحل مختلف سطح تشدید را بالا ببرد که نشان میدهد بازدارندگی آمریکایی دیگر برای مقابله با بازیگران غیرمتعارف منطقه کافی نیست.
همزمان با این روند نظامی، تحولی سیاسی شکل گرفته که نمیتوان آن را نادیده گرفت. دولتی که در صنعاء سالها به عنوان غیرقانونی یا شورشی توصیف میشد، اکنون مشروعیتی عملکردی و میدانی بر اساس توانایی تاثیرگذاری واقعی در موازنههای درگیری نه فقط در یمن بلکه در منطقه به دست آورده است. موفقیت در تحمیل معادله بازدارندگی دریایی و تعهد به گفتمان سیاسی منضبط که هرگز صرفا تبلیغات نبوده، برای آنها جایگاه سیاسی و رسانهای گستردهتری در پروندههای فراتر از مرزهای ملی فراهم کرده است.
این تحولات الزاماً به معنای شناسایی رسمی بینالمللی نیست، اما به واقعیتی سیاسی جدید اشاره دارد که در منطقه شکل میگیرد، بازیگران اصلی آن نیروهایی هستند که به واسطه انباشت قدرت داخلی، انسجام گفتمانی و کارایی عملیاتی خود صعود کردهاند، نه به دلیل مصالحه یا حمایت بینالمللی.
در مرحلهای که فشار بر غزه افزایش یافته، صنعاء به عنوان طرفی که بدون عقبنشینی به تشدید میدانی مستقیم علیه رژیم اشغالگر ادامه میدهد، ظاهر شده و این در حالی است که پیش از این تمامی تلاشهای اسرائیل و آمریکا برای مهار آن ناکام بوده است. بنابراین آغاز مرحله چهارم اخیر تنها نشانگر اراده نظامی نیست، بلکه نشان می دهد یمنیها این توانایی راهبردی را برای گسترش دامنه عملیاتهای خود که رژیم را فرسایش میدهد و معادلات جدیدی را در عمق دریا تحمیل میکند، دارند و همه اینها در حالی که واکنش متقابل موثری، مشاهده نمیشود.
در پایان باید گفت که اگر این روند ادامه یابد، موازنههای درگیری دریایی در شرق مدیترانه احتمالاً وارد مرحلهای پرتنشتر خواهد شد که با بمباران هوایی قابل کنترل نیست.