گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ زنگزور طرحی است که به گفته کارشناسان، بیش از آنکه صلحساز باشد، بستری برای پیشروی ناتو به قلب قفقاز جنوبی و قطع پیوندهای ژئوپلیتیکی ایران با شمال است.
پیشینه و ریشههای پروژه زنگزور
-منشأ آمریکایی–صهیونیستی: طرح اولیه در اوایل دهه ۹۰ میلادی توسط سناتور پل گوبل مطرح شد و هدف اصلی آن، ایجاد اتصال زمینی آذربایجان به نخجوان بود.
-موانع ۳۴ ساله: تنها مقاومت ایران و روسیه مانع اجرایی شدن طرح شد. در این دوره، پروژه هفت نسخه مختلف داشت اما به مرحله عملیاتی نرسید.
-برندسازیهای جدید: در نسخه کنونی، این کریدور با عناوینی چون «چهارراه صلح»، «کریدور ترامپ» یا «کریدور سیونیک» معرفی میشود تا ماهیت واقعی آن پنهان بماند.
ابعاد ژئوپلیتیکی و اهداف راهبردی ناتو
-قطع اتصال ایران به ارمنستان، گرجستان و دریای سیاه و تضعیف کریدور شمال–جنوب.
-ایجاد مسیر عبور برای جریانهای عبری، تورانی، تکفیری و ناتویی از مرزهای شمالغرب ایران.
-استقرار زیرساخت چندلایه زمینی، هوایی و فضایی در یک کریدور ۴۲ کیلومتری، تحت مدیریت کنسرسیوم آمریکایی–ناتویی.
-مهندسی سیاسی ارمنستان و آذربایجان برای عضویت همزمان در ناتو و تغییر موازنه امنیتی قفقاز.
رفتار و موضع روسیه
روسیه که در گذشته با حضور فعال، مانع این پروژه بود، اکنون درگیر بحران اوکراین و در حالت انفعال نسبی قرار دارد. اجرای این طرح، بهطور اجتنابناپذیر به صحنه جدیدی از تقابل مستقیم روسیه و ناتو در قفقاز جنوبیمنجر خواهد شد.
پیامدهای امنیت ملی برای ایران
۱. از دست رفتن مرز استراتژیک با ارمنستان و انقطاع مسیر به قفقاز و اروپا.
2. تضعیف جایگاه ژئوپلیتیکی ایران در کریدور شمال–جنوب و کاهش نفوذ منطقهای.
3. ورود مستقیم ناتو به مرزهای شمالغربی ایران با قابلیت عملیات ترکیبی .
4. تشدید فشار ژئوپلیتیکی بر ایران، روسیه، چین و هند بهعنوان چهار هدف اصلی مهار در این پروژه.
سناریوهای پیشرو
– سناریوی اول: اجرای کامل پروژه زنگزور: استقرار دائمی ناتو، تغییر نقشه تجاری و امنیتی منطقه.
– سناریوی دوم: مهار کامل طرح توسط ایران و متحدان: حفظ موازنه قوا و جلوگیری از «اوکراینیسازی قفقاز».
-سناریوی سوم: اجرای محدود با مصالحه تاکتیکی: مدیریت موقت بحران اما با حفظ تهدید ساختاری.
جعبهابزار راهبردی ایران برای مقابله
۱. دیپلماسی چندضلعی و همپوشان:
-ائتلاف فعال با روسیه، چین، هند و کشورهای آسیای میانه برای مخالفت رسمی و عملی با طرح.
-استفاده از مجامع منطقهای مانند سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیابرای فشار دیپلماتیک.
۲. اقدام میدانی و امنیتی پیشدستانه:
– تقویت زیرساختهای مرزی ایران–ارمنستان و افزایش ظرفیت حملونقل به دریای سیاه.
– توسعه همکاریهای دفاعی و اطلاعاتی با ارمنستان و گرجستان.
۳. جنگ روایتها و عملیات شناختی:
– افشای ماهیت واقعی کریدور بهعنوان طرح عبری–ناتویی در رسانههای منطقهای و بینالمللی.
– برجستهسازی خطر «جریانهای تکفیری و تروریستی» در سایه این پروژه.
۴. دیپلماسی بازدارنده قرمز:
– اعلام رسمی خطوط قرمز ایران در قفقاز و هشدار درباره عواقب امنیتی طرح.
– استفاده از ظرفیت حقوق بینالملل برای حفظ مرزهای موجود و جلوگیری از واگذاری حاکمیت.
در مجموع باید گفت، پروژه زنگزور، صرفاً یک مسیر ارتباطی ۴۲ کیلومتری نیست، بلکه یک معبر ژئواستراتژیک برای تغییر توازن قدرت در قفقاز جنوبی به نفع ناتو و علیه محور مقاومت است. ایران اگرچه در ۳۴ سال گذشته توانسته با ابزار دیپلماسی و نفوذ منطقهای این پروژه را متوقف کند، اما نسخه کنونی آن با پشتوانه مستقیم آمریکا و همکاری همزمان آذربایجان و ارمنستان، تهدیدی چندلایه و فوری است.
مواجهه موفق با این سناریو، نیازمند ترکیب همزمان دیپلماسی چندسطحی، اقدامات میدانی بازدارنده، و جنگ روایتهاست تا هم اجرای پروژه متوقف شود و هم هزینه سیاسی آن برای مجریان افزایش یابد.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟