گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ سعید همتی،
آخرین نمونه از تلاش های تروئیکای اروپا برای تنگ تر شدن حلقه فشار و تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران را می توان نامه این کشور به شورای امنیت برای فعال سازی مکانیسم ماشه دانست؛ نامه ای که می تواند به استناد یک حفره حقوقی برجام، ۶ قطعنامه گذشته علیه ایران به روز رسانی خواهد شد.
سه کشور اروپایی در جنگ ۱۲ روزه آمریکا و اسرائیل علیه ایران، نه تنها حملات نامشروع را محکوم نکردند بلکه پابه پای اسرائیل برای شکست ایران تلاش کردند و امروز که تلاش های مشترک آنها با ایالات متحده برای فائق آمدن بر جامعه ایرانی کارگر نبوده، با فعال سازی اسنپ بک تلاش می کنند اهداف بر زمین مانده را محقق نمایند.
بدیهی است به استناد محتوای ۶ قطعنامه صادره شورای امنیت علیه ایران، فعال سازی مکانیسم ماشه تاثیر آنچنانی علیه ایران نداشته و تاثیرات بسیار ناچیز علیه اقتصاد و روابط تجاری و بین المللی ایران خواهد داشت. با اینحال بازخوانی رفتار اتحادیه اروپا دست کم طی ۱۰ سال اخیر نشان می دهد که مدارا با اروپا هیچ نفع عقلایی برای ایران نداشته و تنها به جری تر شدن آنها و تنگ تر شدن حلقه های فشار و تهدید علیه ایران خواهد انجامید.
اگر چه پس از توافق هستهای تهدیدات لفظی مقامات غربی و منطقهای به شکل تصاعدی افزایش یافته اما نباید پروژه ایران هراسی به روز رسانی شده را فقط در الفاظ و ادبیات ضد ایرانی محدود کرد ؛ فراتر از آنکه باید به قطعات پازلی توجه داشت که آمریکا، کشورهای اروپایی و شیوخ منطقه به ویژه در ماههای اخیر با هدف توسعه بخشیدن به پروژه ایران هراسی درکنار هم قرار دادهاند. اروپاییها اعم از انگلیس ، فرانسه و آلمان در پروژه ایران هراسی با متهم کردن ایران به حمله موشکی به فرودگاه ریاض (ماکرون: به نظر میرسد موشکی که از یمن به عربستان شلیک شد، ایرانی باشد. ۱۹آبان۹۶) و درخواست برای رسیدگی شورای امنیت به مسئله ایران نشان دادند که بالاتر از«معرفی کردن ایران به عنوان ناقض صلح و امنیت بینالملل»در تلاش برای ایجاد یک فرایند حقوقی در عرصه بینالمللی هستند، شبیه همان فرایندی که علیه فعالیت هستهای ایران طی شد و به صدور شش قطعنامه شورای امنیت علیه کشورمان انجامید و دولت یازدهم نهایتا ضرورت دید میز مذاکره را تنها راهکار مناسب ارزیابی کند.
همگام با ترامپ برای فشار به ایران
سطح تفاهم و همگرایی سه کشور اروپا با ایالات متحده امریکا در تقابل با ایران از آغاز مذاکرات هستهای میان ایران و ۱+۵ دچار تغییر نشده و کمافی سابق ادامه دارد. اروپا از ۱۸ اردیبهشت ماه ۹۷ (روز خروج امریکا از برجام) تا امروز نیز ماهیت ضدایرانی خود را حفظ کرده است و تنها در این مقطع زمانی درباره شیوه چگونگی تهاجم به منافع ملی ایران با شخص ترامپ دچار اختلاف نظر شد و اساس و ضرورت «تضعیف جمهوری اسلامی ایران» و وادارسازی ایران به ارائه امتیازاتی را که ایالات متحده انتظار دارد، مهمترین هدف خود میداند.
اروپا در دوران ترامپ کمافی سابق تعهدات یازدهگانه خود را که به تیم مذاکره کننده ایرانی با هدف مانع سازی از خروج ایران از برجام وعده داده بود را اجرایی نکرد، رفتار ایران را ناقض صلح و امنیت عنوان کرد و پرونده نقض قطعنامه ۲۲۳۱ توسط ایران را به شورای امنیت برد، تلاش فراوانی برای پذیرش شروط دوازده گانه ترامپ توسط کشورمان کرد، روابط تجاری-اقتصادی خود با ایران را به قبل از امضای برجام بازگرداند و قریب ۳۰ ماه با تعهد شفاهی و بدون ضمانت اجرا به نام «اینستکس» ایران را وادار به اجرای یکجانبه برجام مکلف کرد.
همگامی اروپا برای تشدید فشارهای علیه ایران به دولت های جمهوری خواه در آمریکا محدود نبوده است به طوری که به عنوان نمونه، حضور جو بایدن در کاخ سفید اروپا را امیدوار کرده تا به سبک و سیاق زمان اوباما با اعمال فشارهای نو، به توافقات جدیدی در قالب پیمان هستهای و موشکی و منطقهای با ایران برسد ،هدفی که در آن مقطع زمانی با روی کارآمدن دولت شهید رئیسی ناتمام باقی ماند. در همان زمان اینکه وزیر خارجه آلمان بعد از تماس با جو بایدن میگوید: «آلمان هم مانند واشنگتن با نقش بیثباتکننده ایران در خاورمیانه، برنامه موشکی این کشور و تهدیدهایش علیه اسرائیل مشکل دارد.»
عبارت اینچنینی که بارها توسط مقامات ارشد دولت های اروپایی عنوان شده است، ناشی از تلقی مشترک اروپا و امریکا درباره ایران است. اینکه یکی صدرالعظم آلمان میگوید «باید با ایالات متحده و ایران درباره اینکه آیا امکان گسترش این توافق، به نحوی که بتوان مسائل دیگر را در آن گنجاند وجود دارد یا خیر، گفتگو کرد» به معنای آن است که اروپا بار دیگر نقش فعال خود جهت تشدید فشارها به ایران در همراهی با دولت امریکا را بازنمایی می کند. عمدهترین نقش اروپا «رویه سازی حقوقی برای معرفی ایران به عنوان ناقض صلح و امنیت بین المللی» بر اساس منشور سازمان ملل متحد است که همانطور که اشاره شد طی روزهای اخیر به جدی ترین شکل ممکن توسط آنها دنبال می شود.
اتهامات حقوق بشری همیشگی علیه ایران
همواره یکی از مهمترین پرونده های روی میز اروپایی ها برای فشار به ایران «پرونده حقوق بشری » بوده است که حتی تا به امروز نیز هیچ گاه از دستور کار آنها خارج نشده است. سه کشور اروپایی همواره با اقدامات فشرده و هدفمند و اتخاذ روشهای «سندسازی مکتوب و شفاهی»، «متهم کردن ایران به نقض حقوق بشر در تریبونهای رسمی»، «گزارش دهی به گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل» و «دیدار رسمی هیئتهای دیپلماتیک این کشورها با فعالان حقوق بشر در داخل کشور» بستری را برای وضع قطعنامههای در اتحادیه اروپا صورت داده است با این هدف که به «صدور قطعنامههای حقوق بشری علیه ایران» در شورای حقوق بشر و سایر نهادهای بین المللی منجر شود کمااینکه در مقطعی تلاش شد به صدور قطعنامههای ضد ایرانی کمیته سوم حقوق بشر سازمان ملل و مجمع عمومی سازمان ملل منتهی شود.
با تمام این دشمنی ها جامعه ایرانی شاهد مدارای بدون نتیجه، اروپایی هستند که هیچ گاه برای اعمال تحریم و تهدید علیه جامعه ایرانی کم فروشی نکرده است و برای وضع سه ضلع «تحریم، تهدید و تهمت زنی» به ایران یار غار امریکایی ها بوده است. امروز در شرایطی فعالیتهای ضدایرانی اروپا با محوریت« تکمیل فرایند حقوقی جهت احیای ۶ قطعنامه ضدایرانی» که ملاطفت های دست کم ۱۰ سال اخیر با هم پیمانان آمریکا حاوی دستاورد نبوده و استمرار آن علاوه بر احیای قطعنامه های گذشته، می تواند به تشدید دفاعی و موشکی نیز تسری پیدا کند.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟