محسن پاک آیین طی یادداشتی نوشت:
در این ارتباط نکات زیر حائز اهمیت است.
۱. این قطعنامه حامی طرحی است که موجودیت رژیمصهیونیستی در اراضی اشغالی را بهعنوان یک دولت تأیید میکند. این امر برای ایران قابلقبول نیست، چراکه با موجودیت اسرائیل بهعنوان یک دولت مخالف است و اعطای بخشی از سرزمین فلسطین به اسرائیل را نمیپذیرد. در عین حال، این قطعنامه زمینههای اجرایی ندارد و مشخص نیست پس از ارجاع به شورای امنیت چگونه میتواند از سد وتوی آمریکا عبور کند.
۲. قطعنامه ارائهشده از سوی فرانسه و عربستان به سازمان ملل، بهرغم اینکه ظاهر آن حمایت از تشکیل یک دولت به نام «دولت فلسطین» را نشان میدهد اما بهدنبال خلعسلاح حماس و دادن اختیار به دولت مستقر در منطقه خودمختار فلسطین به ریاست محمود عباس است. این دولت خودمختار، دولتی مورد اعتماد غرب بوده و هیچگونه تلاشی برای مقابله با نسلکشی مردم فلسطین توسط رژیمصهیونیستی انجام نداده و مورد اعتماد مردم فلسطین هم نیست.
۳. تشکیل هردولت مستقل درسرزمینهای اشغالی باید مبتنی براراده واقعی ساکنان اصلی آن ــ مسلمانان، یهودیان و مسیحیان ــ بوده و از طریق طرح پیشنهادی ایران بر مبنای برگزاری یک همهپرسی آزاد و فراگیر باشد. جزئیات طرح ایران در سند S/۲۰۱۹/۸۶۲ پ در سازمان ملل متحد ثبت شده است. در این طرح پیشنهاد شده همه ساکنان اراضی اشغالی، اعم از مسلمان، یهودی، مسیحی و حتی آوارگانی که در خارج از فلسطین، در اردن یا کشورهای آمریکای لاتین هستند، حق رأی داشته باشند و با شرکت در همهپرسی، نظام آینده در اراضی اشغالی را تعیین کنند. این یک روش عادلانه است و پیشتر نیز در آفریقای جنوبی در زمان آپارتاید اجرا شده و نتیجه داده است؛ پس ازمبارزات مردم آفریقای جنوبی علیه رژیم آپارتاید، مردم به لغو این رژیم رأی دادند و یک نظام عاری ازآپارتاید را ایجاد کردند.این روش در اراضی اشغالی فلسطین نیز قابلیت اجرا دارد و لذا ایران با درنظرگرفتن تحفظات خود با قطعنامهای که با پشتوانه رویکرد سیاسی کشورهای غربی مانند فرانسه شکل گرفته مخالف است واعتقاد داردصلح عادلانه تنها از طریق پایان دادن به اشغال وتحقق کامل استقلال و حاکمیت کشور فلسطین حاصل میشود.
۴. در پاسخ به این سؤال که طرح ایران ضمانت اجرایی ندارد؛ باید گفت زمینه اجرای طرح ایران بهمراتب قویتر از تاسیس دو دولت در اراضی اشغالی است. طرح دو دولت از زمان تأسیس رژیمصهیونیستی در سال ۱۹۴۸ مطرح بوده ولی به دلیل مخالفت اسرائیل و حمایت غرب بهخصوص آمریکا، اجرا نشده است. درواقع رژیم جعلی اسرائیل در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ با تصویب قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل و تقسیم فلسطین تحت قیومیت بریتانیا به دو کشور یهودی (اسرائیل) و عرب (فلسطین) تأسیس شد. در ۱۴ می ۱۹۴۸ همزمان با پایان قیومیت قطعی بریتانیا بر فلسطین، دولت اسرائیل اعلام موجودیت کرد و در جنگهای چهارگانه با اعراب، مانع تشکیل دولت فلسطین شد. این سؤال را باید از کشورهای غربی پرسید که چرا هنوز طرح دو دولت را دنبال میکنند در حالی که میدانند رژیمصهیونیستی این طرح را نمیپذیرد و آمریکا هم در شورای امنیت تاسیس دولت فلسطین را وتو خواهد کرد.
۵. برای تشکیل یک دولت چهارعنصر اساسی یعنی قلمرو، جمعیت، حکومت وحاکمیت لازم است اما رژیمصهیونیستی قلمرو، حکومت و حاکمیت فلسطین را نمیپذیرد و با نسلکشی دراین سرزمین و تلاش برای کوچ اجباری فلسطینیان، درصدد حذف عنصر جمعیت نیز هست. دولتهای حامی راهحل دو کشوری، بهویژه فرانسه، ابتدا باید رژیم اسرائیل را به پذیرش چهار مؤلفه تشکیل دولت فلسطین وادار سازند و سپس از طرح دو کشوری پشتیبانی کنند. در مجموع قطعنامه پیشنهادی فرانسه دارای رویکردی صرفا سیاسی است و کشورهای غربی بهجای این قبیل طرحهای نمایشی، باید اقدامات عملی مانند تعلیق روابط تجاری، سیاسی و نظامی با اسرائیل را برای حمایت واقعی از فلسطین و مردم بیپناه غزه، دنبال کنند. نمیتوان همزمان فروش سلاح به رژیم اشغالگر ادامه یابد و در کنار آن طرح غیرقابل اجرای دو دولت مطرح شود.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟