گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ سعید همتی،
مقامات قطری نباید به آمد و شدهای دیپلماتیک آمریکایی ها به کشور خود سرمست و دلخوش باشند چرا که امضای کری و قول روبیو تضمین نیست و همانطور که مقامات آسرائیلی تصریح کرده اند احتمال حمله مجدد به این کشور و حتی سایر کشورهای عرب زبانی که اجلاس دوحه را بدون هیچ تصمیم عقلانی و بازدارنده ای به پایان رساندند در آینده نزدیک وجود دارد.
بیانیه پایانی اجلاس دوحه با حضور مقامات ارشد کشورهای مسلمان در واکنش به تجاوز رژیم صهیونیستی به کشور قطر نشان داد کشورهای عربی با انبوهی از ادعاهای رنگارنگ و دارایی های سرشار و خیره کننده نفتی و صدها میلیارد دلار تسلیحات وارداتی از ایالات متحده و سایر کشورها طی سالیان اخیر، نه تنها اراده ای برای تجاوزات آشکار رژیم به خاک قطر و سایر کشورهای عربی نظیر سوریه و لبنان و فلسطین را ندارند بلکه جرات و جسارت حداقلی در برخورد با رژیم دست پرورده آمریکا نیز ندارند. این کشورها در واقع توانی برای تامین امینت خود در برابر هر گونه تجاوزی حتی در پایین ترین سطح ممکن را نیز ندارند چه برسد به آنکه با کشور اسرائیل وارد نبرد هفتگی و ماهانه شوند.
اجلاس خنثی اجلاس دوحه که احتمالاً با هدف خالی نبودن عریضه توسط مقامات عربی صادر شده است به قدری مضحک و دم دستی بود که توسط بسیاری از نخبگان و فعالان رسانه ای دنیا مورد تمسخر قرار گرفته است و حتی رسانه های وابسته به کشورهای غربی نیز تصمیم متخذه اجلاس را مایه ناامیدی از رویارویی کشورهای قطر عربستان و امارات و سایر کشورها دانسته و آن را بی آبروی این کشورها در عرصه بین المللی توصیف کرده اند.
هاآرتص: بیانیهها چیزی جز سخنانی پوچ نبودند
همزمان با اجلاس، نشریه صهیونیستی هاآرتص در یادداشتی با تاکید بر اینکه همزمان با برگزاری این اجلاس غزه سثوط کرد، نوشت: «در اجلاس دوحه، پادشاهان و شاهزادگان کشورهای ثروتمند حوزه خلیج فارس، همچنین سران چهار کشور هممرز با اسرائیل – مصر، اردن، سوریه و لبنان – و نیز کشورهای اسلامی پرنفوذی مانند ترکیه و ایران حضور داشتند. همه مؤلفههای قدرت و نفوذ – سیاسی، نظامی و اقتصادی – در آنجا حضور داشتند.»
این نشریه ادامه می دهد : «در این اجلاس، شعارهای اخلاقی فراوانی سر داده شد و محکومیتهای زیادی صورت گرفت، اما هیچ اراده واقعی برای اقدام مؤثر بهمنظور توقف عملیاتهای اسرائیل در نوار غزه وجود نداشت. در عوض چند روز دیگر، پرچم اسرائیل بار دیگر در میدان فلسطین در مرکز غزه برافراشته خواهد شد.»
روزنامه اعتماد وابسته به جریان غربگرای داخلی نیز با تاکید بر اینکه «اعراب در یک اشتباه تاریخی، برای امنیتشان سراغ حامی بیچون و چرای اسرائیل (آمریکا) رفتند» از رویکرد کشورهای عربی انتقاد کرد آنهم در شرایطی که این روزنامه در کنار سایر مقامات و رسانه های وابسته به جریان غربگرای داخلی طی سالهای اخیر بارها حاکمیت را مورد هجمه و هجوم قرار داده اند به این بهانه که چرا نباید مثل کشورهای عربی به جای توسعه در صنایع نظامی و دفاعی روابط خود با امریکا و اسرائیل را بهبود دهیم!
این رسانه ها همانند رهبران جریان متبوع خود بارها از لزوم تغییر در دکترین نظامی کشور سخن به میان آورد و نظریه بحث برانگیز «دنیای فردا دنیای موشک نیست و دنیای گفتگوست» از پیشرفت های ظاهری کشورهای عربی به نیکی یاد می کرد. این روزنامه در ادامه مینویسد: «وقتی در اولین دیدار، ترامپ جلوی دوربینها با احترام صندلی نتانیاهو را کشید تا وی زحمت جابهجایی صندلی را به خود ندهد، سیاستمداران از دوحه تا ریاض تا منامه و قاهره باید کاملا تفهیم میشدند که هدیه یک کاخ پرنده و قراردادهای صدها میلیارد دلاری با واشنگتن هنگام تعارض با منافع تلآویو، کوچکترین اثری برای امنیتشان نخواهد داشت. اگر همین حالا اسرائیل حتی به مکه و مدینه حمله نمیکند فقط به خاطر این است که فعلا سودی برایش ندارد. اعراب در یک اشتباه تاریخی و پس از حدود ۸۰ سال تعارض و تحمل و تعامل با اسرائیل، هنوز آنچنان که باید پدیده صهیونیستها را نشناختهاند! جالب آنکه آنها برای امنیتشان سراغ حامی بیچون و چرای اسرائیل رفتند و ندانستند که در برابر این رژیم توان و اجازه استفاده از یک ضدهوایی معمولی را هم ندارند چه رسد که بخواهند به سوی هواپیماهای اف- ۱۶ متجاوز موشک شلیک کنند!»
تظاهر ترامپ به سرزنش نتانیاهو برای دلجویی از قطر
بعد از حمله رژیم صهیونیستی به قطر مقامات ارشد آمریکا تلاش کردند نخست خود را بی اطلاع از چنین حمله ای نشان دهند و در ادامه شخص ترامپ تظاهر به سرزنش نتانیاهو کرد و در گفتگوهای رسمی چنین موضوع را مورد تاکید قرار داد. با اینحال و در تناقضی آشکار، زوهدی جاسر، فرمانده سابق نیروی دریایی آمریکا، در اظهاراتی قطر را همدست ایران و مخالف متحدان غربی معرفی کرد و تاکید کرد، قطر با گروههای رادیکال اسلامی مانند طالبان و داعش در تماس است و مذاکرات صلح اغلب در این کشور برگزار میشود.
جاسر تصریح می کند که وابستگی اقتصادی قطر به گاز طبیعی ایران، نقش این کشور را به عنوان همدست تهران در حمایت از حماس در ۷ اکتبر نشان میدهد و الجزیره هم با پوشش ضدغرب و ضدآمریکا، ۶۰ میلیون عرب را تحت تأثیر قرار میدهد.
ادعاهای این مقام نظامی سابق ایالات متحده در حالی است که آکسیوس در گزارشی می نویسد : «ترامپ پیش از حمله اسرائیل به قطر مطلع بود، این اولین دفعهای نیست که مقامات ترامپ مکالمات با اسرائیل را تحریف میکنند. ترامپ نه نگفت. اگر میخواست جلوی آن را بگیرد، میتوانست. در عمل، این کار را نکرد. مقامات اسرائیلی می گویند که کاخ سفید فیلم بازی میکند!»
نگرانی آمریکا از به خطر افتاد اهداف بلند مدت
اما مقامات ارشد دولت ترامپ کماکان مصر هستند تا از قطر دلجویی کرده و اجازه ندهند حمله اسرائیل به این کشور باعث نزدیکی قطر به ایران و ایجاد همگرایی حداقلی بین اعراب در مواجهه با اسرائیل و حتی ایالات متحده و در سطحی بالاتر مانع از اجرای طرح عادی سازی روابط کشورهای عرب زبان با رژیم صهیونیستی در آینده شود.
دیدار امیر قطر با وزیر خارجه آمریکا را باید در همین راستا تحلیل کرد، به بیان بهتر تلاش دیپلماتیک آمریکا برای خنثی کردن تحرکات قطر علیه اسرائیل به عنوان یک اولویت توسط مقامات آمریکایی دنبال می شود و به همین دلیل مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، بعد از سفرش به اسرائیل، وارد دوحه شد و با شیخ تمیم بن حمد آلثانی، امیر قطر، دیدار کرد.
این سفر با هدف دلجویی از قطر پس از حمله هفته گذشته جنگنده های اسرائیلی برای کشتن رهبران حماس و ممانعت از تداوم تلاش های سیاسی قطر علیه اسرائیل صورت گرفته است.
روبیو در جریان سفرش به دوحه، به بیان حمایت آمریکا از امنیت و حاکمیت قطر بسنده کرد اما دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در واشنگتن گفت که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، دیگر به قطر حمله نخواهد کرد. قطر که در میانجیگری برای پایان دادن به جنگ غزه نقش محوری داشته است، پس از لبنان، ایران، یمن و سوریه، آخرین کشور هدف برای حملات اسرائیل بوده است. «مارکو روبیو» روز گذشته نیز پس از دیدار با «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر در دوحه در پیامی در صفحه خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «ما شراکت امنیتی بادوام آمریکا-قطر و تعهد مشترکمان نسبت به منطقهای امنتر و باثباتتر را دوباره مورد تاکید قرار دادیم.»
در شرایطی که روابط ایالات متحده و قطر در پی تجاوزات اخیر رژیم صهیونیستی به دوحه شکننده شده است، روبیو گفت: «من از او برای اقدامات مداوم میانجیگری قطر در جهت رسیدن به یک توافق صلح میان اسراییل و حمای و بازگرداندن اسرا به خانه تشکر کردم.»
امضای کری و قول روبیو تضمین نیست
دلجوی های پیاپی آمریکایی از قطر و به فراخور شرایط از سایر کشورهای عرب زبان نخست به این هدف همراه است که همچنان کشورهای عربی نقش تامین کننده مالی بی قید و شرط آمریکا بوده و با قراردادهای خیره کننده مالی بتوانند حداقل هزینه سربازان و ناوهای جنگی آمریکا در منطقه را جبران کرده و از انباشت کسری بودجه های سالیانه دولت آمریکا جلوگیری کنند. مهمتر از آن پیمان موسوم به ابراهیم به تعویق نیفتاده و اجرای آن با اختلال روبرو نشود. مضاف بر اینکه نباید با اقدامات اینچینی فضای همگرایی بین کشورهای عرب علیه اسرائیل فراهم شده و از نزدیکی این کشورها به ایران برای تقویت روزافزون جایگاه منطقه ای ایران جلوگیری شد چرا که چنین رویکردهای می تواند در مغایرت کامل با پروژه چند دهه اخیر مبنی بر «منزوی سازی ایران در منطقه و جهان و همچنین معرفی کردن ایران به عنوان یک تهدید دائمی بین المللی» در تناقض است.
تمام هم و غم امریکایی ها نیز این است تا با تکرار یک شگرد قدیمی مبنی بر «وعده سر خرمن دادن به کشور مورد هدف» اجازه ندهد تا از ریل استاندارسازی فاصله بگیرد، شبیه همان رویکردی که در زمان اجرای برجام توسط دولت باراک اوباما اتخاذ شد و امضای کری تضمین شد! امروز مقامات قطری نباید از تضمین های شفاهی و آمد و شدهای امریکایی به کشورشان خیلی دلگرم باشند چرا که تجربه نشان داده امضای و تعهدات کتبی آنها فاقد هرگونه ارزش اعتبار حقوقی و بین المللی است چه برسد به تعهدات شفاهی.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟