گزارش اختصاصی خبر۲۴،مقدمه: فعالسازی مکانیسم ماشه در بستر تنشهای سیاسی غرب
از امروز ۶ مهر ۱۴۰۴( ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۵) مکانیسم ماشه (اسنپبک) که در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل پیشبینی شده بود، توسط سه کشور اروپایی (E3: انگلیس، فرانسه، آلمان) فعال شد و تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، که در سال ۲۰۱۵ با توافق برجام تعلیق شده بودند، بار دیگر به اجرا درآمدند. این اقدام که به ظاهر یک تحول بزرگ در روابط بینالملل به نظر میرسد، در حقیقت بیشتر یک مانور سیاسی از سوی غرب است تا یک ابزار اقتصادی مؤثر. ریشه این رویداد را باید در خروج یکجانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ جستجو کرد، زمانی که ایالات متحده با نقض تعهدات بینالمللی خود، فشار حداکثری را علیه ایران اعمال کرد و عملاً توافق هستهای را به حاشیه راند. فعالسازی مکانیسم ماشه، که ظاهراً به بهانه عدم پایبندی ایران به تعهدات هستهای صورت گرفته، در شرایطی رخ میدهد که ایران بارها اعلام کرده است اقداماتش در پاسخ به نقض تعهدات غرب، بهویژه خروج آمریکا و بیعملی اروپا، بوده است. این مقاله استدلال میکند که فعالسازی مکانیسم ماشه نهتنها تأثیر اقتصادی قابلتوجهی بر ایران نخواهد داشت، بلکه نمیتواند بهعنوان یک شکست برای نظام جمهوری اسلامی ایران تلقی شود. در عوض، این اقدام نشاندهنده ناکامی دیپلماسی غرب و فرصتی برای تقویت استقلال اقتصادی و سیاسی ایران است.
مکانیسم ماشه چیست و چرا فعال شد؟ یک ابزار حقوقی منسوخشده
مکانیسم ماشه که در بندهای ۳۶ و ۳۷ توافق برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت تعریف شده است، به یکی از طرفهای توافق اجازه میدهد در صورت ادعای نقض تعهدات توسط طرف دیگر، موضوع را به شورای امنیت ارجاع دهد. در صورت عدم حلوفصل، این مکانیسم میتواند به بازگشت خودکار تحریمهای شورای امنیت منجر شود. در اوت ۲۰۲۵، سه کشور اروپایی با ادعای اینکه ایران تعهدات هستهای خود را نقض کرده، این مکانیسم را فعال کردند. اما این اقدام از چند منظر فاقد مشروعیت است. نخست، آمریکا بهعنوان یکی از اعضای اصلی برجام، در سال ۲۰۱۸ از این توافق خارج شد و دیگر نمیتواند ادعایی در چارچوب آن داشته باشد. دوم، ایران بارها اعلام کرده که اقدامات هستهایاش، مانند افزایش سطح غنیسازی، واکنشی به عدم اجرای تعهدات غرب، بهویژه رفع تحریمها، بوده است. سوم، مخالفت صریح روسیه و چین با این اقدام، که در نامههای رسمی و جلسات شورای امنیت ابراز شده، نشاندهنده فقدان اجماع جهانی است. به گفته عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران،«فعالسازی مکانیسم ماشه تلاشی برای جبران شکستهای سیاسی غرب است که نمیتواند مشروعیت حقوقی داشته باشد.» این ابزار، که روزگاری اهرمی برای فشار تلقی میشد، اکنون به دلیل فقدان اجماع و نقض اولیه برجام توسط غرب، عملاً منسوخ شده است.
تحریمهای شورای امنیت: تکرار گذشتهای که دیگر اثری ندارد
تحریمهای شورای امنیت که با فعالسازی مکانیسم ماشه بازمیگردند، شامل شش قطعنامه (۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵، و ۱۹۲۹) هستند که محدودیتهایی در حوزههای مالی، تجاری، تسلیحاتی و موشکی اعمال میکنند. این تحریمها در دوران پیش از برجام، فشارهایی بر اقتصاد ایران وارد کردند، اما شرایط امروز کاملاً متفاوت است. نخست، تحریمهای یکجانبه آمریکا، که از سال ۲۰۱۸ تحت عنوان «فشار حداکثری» اعمال شدهاند، بسیار فراتر از تحریمهای شورای امنیت هستند. این تحریمها تقریباً تمام بخشهای اقتصاد ایران، از نفت و بانکداری گرفته تا فلزات و پتروشیمی، را هدف قرار دادهاند. بنابراین، بازگشت تحریمهای شورای امنیت عملاً یک اقدام تکراری است که تأثیر حاشیهای خواهد داشت. برای مثال، محدودیتهای تسلیحاتی شورای امنیت در اکتبر ۲۰۲۰ به پایان رسید و ایران اکنون از طریق همکاریهای نظامی با روسیه و چین، نیازهای دفاعی خود را تأمین میکند. به گفته سردار ذوالقدر،«ایران در حوزه دفاعی به خودکفایی رسیده و نیازی به بازارهای غربی ندارد.» در حوزه مالی نیز، ایران با توسعه سیستمهای جایگزین مانند سوئیفت داخلی و تجارت با ارزهای ملی (مانند یوان و روبل) یا استفاده از ابزار تهاتر میتواند اثرات تحریمهای بانکی را کاهش دهد
تأثیر محدود بر اقتصاد ایران: تحریمهای تکراری در برابر اقتصاد مقاوم
برای ارزیابی تأثیر اقتصادی مکانیسم ماشه، باید به ساختار اقتصاد ایران و واقعیتهای کنونی آن توجه کرد. اقتصاد ایران، که حدود ۲۵٪ از تولید ناخالص داخلی (GDP) آن به صادرات نفت وابسته است، در سالهای اخیر با تحریمهای سنگین آمریکا مواجه بوده است. با این حال، ایران توانسته با دور زدن تحریمها، بهویژه از طریق صادرات نفت به چین و هند با تخفیف، درآمد ارزی خود را حفظ کند. بر اساس گزارشهای غیررسمی، ایران در سال ۲۰۲۴ حدود ۱.۲ میلیون بشکه نفت در روز صادر کرده است که نشاندهنده تابآوری اقتصادی است. بازگشت تحریمهای شورای امنیت، که عمدتاً بر محدودیتهای مالی و تجاری تمرکز دارند، نمیتواند فشار جدیدی ایجاد کند، زیرا این محدودیتها از قبل توسط تحریمهای آمریکا اعمال شدهاند.
از منظر داخلی، سیاست اقتصاد مقاومتی که از سال ۲۰۱۴ بهطور جدی دنبال شده، وابستگی ایران به درآمدهای نفتی را کاهش داده است. صادرات غیرنفتی ایران، که شامل محصولات پتروشیمی، فولاد، و مواد معدنی است، در سال ۲۰۲۴ به بیش از ۵۰ میلیارد دلار رسید، که نشاندهنده تنوعبخشی به اقتصاد است. همچنین، کاهش ارزش ریال، که ممکن است بهعنوان یک شوک روانی در کوتاهمدت مطرح شود، تأثیر ساختاری محدودی دارد، زیرا ایران با تثبیت نرخ ارز در بازارهای داخلی و افزایش تولید داخلی، اثرات تورمی را مدیریت کرده است. به گفته رئیس بانک مرکزی ایران، «نوسانات ارزی اخیر موقتی هستند و با افزایش ذخایر ارزی، ثبات به بازار بازمیگردد.» جدول زیر مقایسهای بین تحریمهای شورای امنیت و تحریمهای آمریکا ارائه میدهد:
اقتصاد ایران در برابر فشارها: دستاوردها و تابآوری داخلی
اقتصاد مقاومتی ایران، که بر خودکفایی و کاهش وابستگی به غرب تأکید دارد، در سالهای اخیر دستاوردهای قابلتوجهی داشته است. در بخش کشاورزی، ایران به خودکفایی در تولید گندم و محصولات اساسی رسیده و حتی در سال ۲۰۲۴ صادرکننده برخی محصولات کشاورزی بود. در صنعت خودروسازی، تولید داخلی به بیش از ۱.۵ میلیون دستگاه در سال رسیده است. در حوزه دفاعی، ایران نهتنها نیازهای داخلی خود را تأمین میکند، بلکه به صادرکننده تسلیحات، از جمله پهپاد و موشک، تبدیل شده است. این دستاوردها نشان میدهد که اقتصاد ایران، برخلاف تصور غرب، نهتنها فروپاشی نکرده، بلکه در برابر فشارها مقاومتر شده است.
حمایت متحدان و دیپلماسی فعال: کاهش اثرات تحریمها
یکی از نقاط قوت ایران در برابر تحریمها، روابط استراتژیک با قدرتهای شرقی، بهویژه چین و روسیه، است. چین بهعنوان بزرگترین خریدار نفت ایران، حتی در اوج تحریمهای آمریکا، خرید نفت را ادامه داده است. توافق ۲۵ساله ایران و چین نمونهای از این همکاریهاست. همچنین، روسیه با خرید تسلیحات ایرانی و همکاری در حوزه انرژی، به شریکی استراتژیک تبدیل شده است. این روابط، همراه با دیپلماسی فعال ایران در سازمانهای بینالمللی مانند سازمان همکاری شانگهای، اثرات تحریمهای شورای امنیت را خنثی کرده است.
پیامدهای سیاسی: شکست دیپلماسی غرب، نه ایران
فعالسازی مکانیسم ماشه بیش از آنکه به ایران آسیب برساند، به اعتبار دیپلماتیک غرب لطمه زده است. این اقدام، ایران را بهعنوان قربانی سیاستهای یکجانبه غرب معرفی میکند و حمایت جهانی از ایران را تقویت میکند. در داخل ایران نیز، این رویداد میتواند به وحدت ملی و تقویت روحیه مقاومت منجر شود، نه بهعنوان یک شکست برای نظام.
مکانیسم ماشه، فرصتی برای تقویت استقلال ایران
فعالسازی مکانیسم ماشه که به ظاهر تلاشی برای تحت فشار قرار دادن ایران است، در عمل تأثیر اقتصادی محدودی خواهد داشت و نمیتواند بهعنوان یک شکست برای جمهوری اسلامی تلقی شود. اقتصاد ایران، با تکیه بر سیاستهای اقتصاد مقاومتی، همکاری با متحدان شرقی و دیپلماسی فعال، نهتنها از این چالش عبور خواهد کرد، بلکه آن را به فرصتی برای تقویت استقلال خود تبدیل میکند. این رویداد بار دیگر نشان داد که ایران، با تکیه بر توان داخلی در برابر فشارهای غرب مقاوم است.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟