گزارش اختصاصی خبر۲۴،در سالهای گذشته و بهویژه در جریان جنگ غزه، آمریکا یکی از اصلیترین حامیان مالی و نظامی رژیم صهیونیستی بوده است. برآوردها نشان میدهد که دولت آمریکا میلیاردها دلار از منابع عمومی خود را صرف پشتیبانی از ماشین جنگی تلآویو کرده است؛ هزینهای که بهطور متوسط معادل۱۶۵ دلار برای هر مالیاتدهنده آمریکایی برآورد میشود.
در حالی که صحنه جنگ در هزاران کیلومتر دورتر جریان داشت، پرداخت این هزینهها، بار مستقیم خود را بر دوش مردم آمریکا گذاشته؛ مردمی که درگیر بحران تورم، بدهی خانوار و رکود در خدمات عمومی هستند.
تداوم تاریخی یک وابستگی
حمایت واشنگتن از تلآویو ریشهای چنددههای دارد. از دهه ۱۹۸۰ تا سالهای اخیر، بیش از ۳۱۰ میلیارد دلار به اشکال مختلف کمک نظامی و مالی در اختیار رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. این روند، اسرائیل را به بزرگترین دریافتکننده کمک خارجی در تاریخ ایالات متحده تبدیل کرده است.
اما این کمکها با منطق محاسبات ژئوپلیتیکی و فشار شبکههای لابیگری نهادینهشده در واشنگتن تداوم یافته. در عمل، بخش قابلتوجهی از این بودجه به کارخانههای تسلیحاتی آمریکا بازمیگردد و به چرخهای سودآور برای مجتمعهای نظامی ـ صنعتی بدل میشود.
چهره اجتماعی هزینهها
تحلیلگران اقتصادی نشان می دهند که منابع مالی صرفشده در جنگ غزه میتوانست مسیر دیگری طی کند: با همان رقم، دولت آمریکا قادر بود بیمه درمانی برای شش میلیون کودک تأمین کند یا ۱۹۵ هزار معلم جدید در مدارس عمومی استخدام کند.
این مقایسه، نمادی از شکاف اخلاقی و اقتصادی در سیاستهای داخلی آمریکا است. دولت، اولویت را به حمایت از جنگی خارجی داده، در حالی که میلیونها شهروند در داخل کشور از ابتداییترین خدمات آموزشی و درمانی محروم هستند.
اعتراضات اجتماعی و شکاف نسلی
هزینههای جنگ غزه، موجی از نارضایتی را در درون جامعه آمریکا برانگیخته است. از دانشگاههای معترض گرفته تا فعالان اجتماعی، همگی شعار میهند: «نه به نام ما». این اعتراضات، بیانگر تغییری عمیق در ذهنیت نسل جوان آمریکایی است که دیگر حاضر نیستند از مالیات خود برای بمباران مناطق غیرنظامی در خاورمیانه هزینه شود.
از بحران مشروعیت تا فرسایش هژمونی
تداوم حمایت نظامی واشنگتن از تلآویو، نهتنها هزینهای اقتصادی بلکه ضربهای سیاسی برای آمریکا به همراه داشته است. جهان، تصویر جدیدی از ایالات متحده دید: کشوری که در حالی از حقوق بشر و نظم جهانی قانونمحور سخن میگفت، در عمل از بمباران بیمارستانها و اردوگاههای پناهجویان حمایت مالی میکرد.
در نتیجه، وجهه جهانی آمریکا آسیب دید و اعتماد متحدان اروپایی نیز کاهش یافت. در سطح داخلی نیز، تضاد میان ارزشهای اعلامی و رفتار واقعی دولت، شکاف میان جامعه و حاکمیت را عمیقتر کرد.
اقتصاد جنگ و لابی صهیونیستی
پشت صحنه این حمایتها، اقتصاد جنگی پیچیدهای قرار دارد. شرکتهای اسلحهسازی آمریکا، از جمله تولیدکنندگان بمبهای هدایتشونده و پهپادهای تهاجمی، از هر مرحله تشدید درگیری سود میبرند. هر بسته کمک نظامی جدید به اسرائیل، در واقع سفارشی تازه برای صنایع نظامی آمریکا است.
در این میان، لابیهای قدرتمند حامی اسرائیل، بهویژه آیپک، نقش تعیینکنندهای در حفظ این مسیر ایفا می کنند. آنها با حمایت مالی از کمپینهای انتخاباتی، سیاستمداران را به استمرار این روند متعهد نگه می دارند؛ حتی اگر این روند برخلاف منافع واقعی ملت آمریکا باشد.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟