گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ ترندها در این معنا، صرفاً بازتاب علایق کاربران نیستند؛ بلکه نوعی «نقشه روانی ـ فرهنگی» از جامعه آنلایناند. هر ترند حامل نشانههایی از گسلها، اولویتها و دغدغههای پنهان جامعه است که در بستر شبکهها به سطح میآیند.
«دستهگل نیممیلیاردی»؛ نشانهای از مصرفگرایی تهاجمی
بازنشر گسترده ویدئوی خرید دستهگل نیممیلیاردی برای روز دختر، در واقع بازتابی از بحران «نمایش منزلت» در لایههای جدید طبقات شهری است. جامعهشناسان این پدیده را مصداق «مصرف نمایشی» میدانند؛ جایی که کالا نه برای رفع نیاز، بلکه برای تأیید موقعیت نمادین خریداری و منتشر میشود.
در روزهایی که بخشهایی از جامعه درگیر مشکلات معیشتی است، این نوع نمایشهای افراطی در شبکههای اجتماعی، کارکردی تحریکآمیز پیدا میکند و نارضایتی پنهان را در سطح ادراکی بازتولید مینماید.
از سوی دیگر، بازتاب گسترده این ویدئو نشان میدهد بخش قابلتوجهی از کاربران، نسبت به فاصله طبقاتی حساس شدهاند؛ نوعی مقاومت فرهنگی در برابر تجملگرایی که بهصورت طنز، نقد یا حتی خشم در شبکهها بروز پیدا میکند.
«پایان جنگ غزه»؛ بازگشت مسئله فلسطین به اولویت افکار عمومی
همزمان با این موج مصرفگرایانه، خبر «پایان جنگ غزه پس از ۸۰ سال» نیز در تلگرام و توئیتر فارسی ترند شد. گرچه بسیاری از کاربران از صحت و منشأ خبر اطمینان نداشتند، اما همین واکنش گسترده نشان داد مسئله فلسطین همچنان در ناخودآگاه جمعی ایرانیان زنده است.
این توجه مجدد، پس از ماهها غیبت موضوع فلسطین در صدر رسانهها، نشانهای از «احیای روایت مقاومت» در میان کاربران ایرانی است. برخلاف روایتهای تحریفشدهای که میکوشند مردم ایران را بیتفاوت جلوه دهند، این ترند ثابت کرد که حافظه تاریخی جامعه هنوز نسبت به رنج فلسطین واکنش دارد.
در نگاه راهبردی، این امر بازتاب موفقیت گفتمان مقاومت در حفظ جایگاه خود در ذهن نسل جدید است؛ نسلی که در برابر اشباع فرهنگی غربی و مصرفگرایی رسانهای، هنوز ریشههای عاطفی و تاریخی خود را فراموش نکرده است.
شبکهها بهمثابه میدان نبرد شناختی
نکته مهم آن است که این دو ترند در یک میدان مشترک ــ یعنی شبکههای اجتماعی ــ به رقابت معنا مشغولاند. از یکسو، الگوریتمها و جریانهای سازمانیافته در تلاشاند ذهن جامعه را به سوی نمادهای تجمل، فردگرایی و بیدغدغگی سوق دهند؛ و از سوی دیگر، موضوعاتی مانند فلسطین، غزه یا عدالت جهانی هنوز توان رقابت و بسیج افکار عمومی را دارند.
این وضعیت، چهرهای دوگانه از جامعه ایرانی در عرصه شناختی ترسیم میکند: جامعهای در معرض تهاجم فرهنگی، اما برخوردار از نوعی مصونیت ارزشی که در بزنگاهها بروز میکند.
در یک جمله، ترندهای ۲۴ ساعت گذشته نشان دادند که فضای مجازی ایران دیگر فقط آینهای از روزمرگی نیست، بلکه میدان بازتاب کشمکشهای عمیق فرهنگی و طبقاتی است.
دستهگل نیممیلیاردی و پایان جنگ غزه، دو روایت متقابل از جامعهای را بازگو کردند که میان جلوهفروشی ثروت و همدلی با مقاومت در نوسان است.
این نوسان، اگر درست فهم و هدایت شود، میتواند به فرصتی برای تقویت «خودآگاهی فرهنگی» بدل شود؛ خودآگاهیای که هم ریشه در عدالتطلبی دارد و هم نسبت به فریب مصرفگرایی هشیار است.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟