گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛
در پی اعلام آمادگی مکرر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای مذاکره با ایران، این پرسش اساسی مطرح میشود که آیا این دعوت، ژستی سیاسی است یا یک دعوت واقعی؟ ارزیابی این موضوع مستلزم بررسی رفتارشناسی ترامپ، تحلیل زمینههای تاریخی بیاعتمادی و تبیین آداب مورد انتظار ایران برای ورود به مذاکره است.
زمینهسازی سیاسی
پس از امضای آتشبس غزه، «آماده مذاکره با ایران هستم» به ترجیعبند ثابت سخنرانیهای ترامپ تبدیل شده است. او در سخنان خود در مصر و کنست اسرائیل با بیان «ما هر زمان که شما آماده باشید، آمادهایم» و «به شما میگویم، آنها میخواهند توافق کنند» بر تمایل خود برای گفتوگو تأکید کرده است. این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که تهران، بیاعتمادی عمیقی نسبت به واشنگتن دارد.
ریشههای بیاعتمادی؛ از برجام تا حملههای نظامی
– خروج از برجام: ترامپ در حالی از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج شد که این توافق از سوی سایر قدرتهای جهانی به عنوان یکی از توافقات رسمی شناخته میشد.
– حمله به تاسیسات هستهای: موافقت ترامپ با حمله بنیامین نتانیاهو به ایران و مشارکت درجنگ ۱۲ روزه در شرایطی صورت گرفت که پنج دور مذاکره مهم بین ایران و قدرتهای جهانی در پایتختهای عمان و ایتالیا برگزار شده و زمان و مکان دور ششم نیز تعیین شده بود.
– بازگرداندن تحریمها: اقدام آمریکا در بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت علیه ایران از طریق ابزار «اسنپبک»، آخرین سنگر گفتوگو بود که ترامپ آن را ویران کرد.
آداب مذاکره از دیدگاه تهران
از دیدگاه جمهوری اسلامی ایران، بازگشت به میز مذاکره نه با دعوت به شرمالشیخ و نه با تهدید در کنست، بلکه تنها در سایه رفتاری محترم و معقول امکانپذیر است. این نخستین بخش از آداب ورود به مذاکره با ایران محسوب میشود.
سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، شرایط شفاف مذاکره را اینگونه تبیین میکند: «اگر آنها آمادگی داشته باشند از موضعی برابر، برای دستیابی به منافع مشترک و بر پایه احترام متقابل مذاکره کنند، و اگر مذاکره را با دیکته کردن اشتباه نگیرند و آماده گفتوگویی منصفانه و متوازن باشند، ما نیز آمادگی انجام چنین مذاکرهای را خواهیم داشت».
رفتار دوگانه واشنگتن
در برابر اظهارات مذاکرهخواهانه ترامپ، عملگرایی آمریکا در میدان، تصویر کاملاً متفاوتی ارائه میدهد:
– تحریم دهها شخصیت و نهاد ایرانی
– محدودیتهای مبتذل برای هیاتهای دیپلماتیک ایران در نیویورک
این اقدامات، هیچیک سیگنالی از مذاکرهخواهیصادقانه نیستند و به بیاعتمادی تهران دامن میزنند.
منطق مقاومت ایران؛ از کرامت تا عقلانیت
– منطق ماهیتی: ماهیت نظام جمهوری اسلامی ایران که سیاست خارجی آن را تحت تأثیر قرار داده، اجازه تن دادن به هر معاملهای را نمیدهد.
– منطق عقلایی: نگاه منطقی به مذاکرهخوانی ترامپ، پذیرش آن را با تردیدهای عقلانی روبرو میسازد.
– حفظ دستاوردها: ایران برای دستیابی به دانش هستهای هزینههای مادی و معنوی بسیاری متحمل شده و آن را به گزارهای ماهیتیتبدیل کرده است.
واقعیت آن است که صلح پایدار با دستور به داماد و دستیار حاصل نمیشود. رئیسجمهور معاملهگر آمریکا بهتر از هر کسی میداند که تداوم صلح در منطقه به کنشگری کشورهای منطقه از جمله ایران بستگی مستقیم دارد. از این رو، معامله منصفانه با تهران، گامی است که تنها با مذاکرهای برابر و محترمانه میتواند آغاز شود.
تهران نشان داده که برای بازگشت به میز مذاکره، به اقدامات عملی و ملموس از سوی واشنگتن نیاز دارد، نه صرفاً ژستهای سیاسی در شرمالشیخ و کنست. آینده روابط ایران و آمریکا در گرو تحول در رویکرد عملی واشنگتن و پذیرش آداب مذاکره مبتنی بر احترام متقابل است.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟