رسانه تصویری خبر۲۴

اعلامیه بالفور؛ خنجر ۱۰۸ ساله لندن بر پیکره ملت فلسطین

اعلامیه بالفور؛ خنجر ۱۰۸ ساله لندن بر پیکره ملت فلسطین

صد و هشت سال پس از صدور اعلامیه بالفور، این سند استعماری با وعده «خانه‌ای ملی برای یهودیان»، همچنان منشأ اشغال و آوارگی فلسطینیان است.

- اندازه متن +

به گزارش خبر۲۴، این روزها، مصادف با یکصد و هشتمین سالگرد صدور «اعلامیه بالفور» است؛ بیانیه‌ای که در دوم نوامبر سال ۱۹۱۷ از سوی دولت بریتانیا منتشر شد و مسیر ایجاد دولتی صهیونیستی در فلسطین تاریخی را گشود.

این اعلامیه، هنگامی که لندن وعده «برپایی یک وطن برای یهودیان» را داد، آرمان دیرینه جنبش صهیونیسم برای شکل‌دهی دولت یهود در سرزمین فلسطین را از مرحله رؤیا به واقعیت بدل ساخت.

اقدام بریتانیا در جریان بیانیه بالفور را باید یکی از عوامل اصلی شکل‌گیری منازعه‌ای دانست که در سال ۱۹۴۸ به فاجعه «روز نکبت» منتهی شد؛ روز پاک‌سازی قومی گسترده‌ای که طی آن صدها هزار فلسطینی از سرزمین خود به اجبار رانده شدند و زمینه درگیری‌های چند دهه‌ای جهان عرب و صهیونیست‌ها بر سر آرمان قدس و سرزمین فلسطین را فراهم ساخت.

«اعلامیه بالفور» بی‌تردید از جنجالی‌ترین و البته اولین اسناد تاریخ معاصر خاورمیانه است که هنوز هم برای پژوهشگران نماد دخالت آشکار قدرت‌های استعماری در سرنوشت ملت‌های منطقه تلقی می‌شود.

دلایل انتشار اعلامیه بالفور 

اعلامیه بالفور در قالب نامه‌ای از سوی آرتور بالفور، وزیر خارجه وقت بریتانیا به لیونل والتر روتشیلد، از شخصیت‌های برجسته یهودیان انگلیس صادر شد و در آن وعده داده شد که «خانه‌ای ملی» برای یهودیان در فلسطین ایجاد شود. این بیانیه در بستر جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراطوری عثمانی شکل گرفت؛ دورانی که قوای متفقین، نوعی قیمومیت را در خاورمیانه بنیان نهادند.

فلسطین , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) ,

اگرچه در ظاهر هدف نظام قیمومیت کمک به استقلال ملت‌های نوظهور بود، اما در مورد فلسطین رویکردی کاملاً متفاوت اتخاذ شد. بریتانیا تصمیم گرفت منطقه را به پایگاه اسکان یهودیان بدل کند؛ درحالی‌که سهم آنان از جمعیت فلسطین در زمان صدور اعلامیه کمتر از ده درصد بود. پس از استقرار نظام قیمومیت، پروژه مهاجرت یهودیان اروپایی به فلسطین آغاز شد و در فاصله سال‌های ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۵، نسبت جمعیت آنان از ۹ درصد به حدود ۲۷ درصد رسید.

با وجود هشدار ظاهری مبنی بر «عدم تضییع حقوق مدنی و مذهبی غیر یهودیان»، دولت تحت‌الحمایه بریتانیا تمام ابزارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی لازم برای تشکیل نهادهای یهودی را فراهم ساخت و در عوض جایگاه اعراب را به شدت تضعیف کرد.

اهمیت اعلامیه بالفور 

این اعلامیه از چند جهت اهمیت ویژه دارد. نخست آن‌که به تعبیر اندیشمندان فلسطینی، تجسم دخالت یک قدرت اروپایی در سرزمینی غیراروپایی و برقراری تبعیض آشکار میان اکثریت بومی و مهاجران خارجی بود. دوم آن‌که بریتانیا با صدور اعلامیه بالفور، سومین وعده متناقض خود را مطرح ساخت: نخست در مکاتبات حسین–مک‌ماهون، استقلال اعراب را وعده داده بود؛ سپس در توافق‌نامه سری سایکس–پیکو سرزمین‌های خاورمیانه را میان خود و فرانسه تقسیم کرده بود؛ و نهایتاً در بالفور، همان سرزمین را به یهودیان واگذار کرد.

فلسطین , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) ,

از منظر حقوق بین‌الملل نیز این اعلامیه مفهوم نوینی با عنوان «وطن ملی» را وارد ادبیات سیاسی کرد؛ مفهومی مبهم که میان مرزهای ملت و دولت دست‌کاری کرد و مقدمه مشروع‌سازی استعمار جدید شد. پیش‌نویس‌های اولیه آن حتی شامل عبارت «ایجاد دولت یهودی» بود که بعدها به «خانه ملی» تغییر یافت، اما به گفته برخی مقامات انگلیسی در آن زمان، مقصود نهایی همواره تشکیل یک دولت یهودی بود.

پژوهش‌های متعدد نشان داده‌اند که صدور بیانیه بالفور ریشه در منافع استعماری بریتانیا داشت. لندن می‌خواست با جلب حمایت صهیونیست‌ها، نفوذ خود بر مصر و کانال سوئز را تضمین کند و در عین حال از پشتیبانی مالی و سیاسی یهودیان آمریکا و روسیه برای تداوم جنگ بهره گیرد. افزون بر آن، حضور چهره‌های صهیونیست در کابینه وقت لندن و قدرت لابی یهودی در عرصه داخلی انگیزه تصمیم‌گیری نهایی را تقویت کرد.

دیدگاه فلسطینیان 

در سال ۱۹۱۹ کمیسیون آمریکایی «کینگ–کرین» پس از بررسی افکار عمومی در فلسطین گزارش داد که اکثریت مطلق مردم این سرزمین مخالف صهیونیسم‌اند و در استقرار نظام قیمومیت باید تجدیدنظر شود. شخصیت‌های ملی‌گرای فلسطینی از همان ابتدا اعلام کردند که بریتانیا سرزمین آنان را به بیگانگان سپرده است؛ نشانه‌ای آشکار از نقض حقوق بومیان. مطبوعات عربی نیز که از سال ۱۹۱۹ تحت سانسور انگلیسی‌ها فعالیت می‌کردند، با مقالات تند علیه استعمار و مهاجرت یهودیان هشدار دادند: «فلسطین عربی است و باید عربی بماند.»

در سال‌های پس از آن، افزایش مهاجرت و انتقال قدرت به نهادهای یهودی منجر به اعتراض‌ها و شورش‌هایی شد؛ از جمله قیام سال ۱۹۲۰ که نخستین پاسخ خشونت‌بار به سیاست انگلیس بود. بسیاری از روشنفکران عرب بر این باور بودند که فلسطین، ملت خفته‌ای بود که تحت فشار استعمار و صهیونیسم به بیداری و مقاومت واداشته شد.

پشت پرده اعلامیه 

انتشار اعلامیه بالفور تنها تصمیم لندن نبود؛ بلکه با هماهنگی دیگر قدرت‌های متفق انجام گرفت. دولت آمریکا و شخص ویلسون، رئیس جمهور وقت آمریکا پیش از صدور آن موافقت خود را اعلام کردند و فرانسه نیز در نامه‌ای از سوی ژول کامبون حمایت از «رنسانس ملیت یهود» را ضروری دانست. این هماهنگی سیاسی بیانگر آن است که طرح صهیونیستی نه یک حرکت صرفاً مذهبی، بلکه تصمیمی مشترک میان قدرت‌های استعماری برای تجزیه تدریجی خاورمیانه بود.

در نهایت، اعلامیه بالفور سرآغاز فرایندی شد که در سال ۱۹۴۸ به فاجعه ننگین روز نکبت منجر شد؛ روزی که نیروهای مسلح صهیونیست آموزش‌دیده توسط بریتانیا بیش از ۷۵۰ هزار فلسطینی را از سرزمین خود بیرون راندند و پایه‌های تشکیل موجودیتی جعلی را بر خاک اشغال‌شده بنا نهادند. این سند هنوز پس از بیش از یک قرن، نماد زایش یک ملت ساختگی و تراژدی بی‌پایان ملت فلسطین باقی مانده است.

ارسال دیدگاه
0 دیدگاه

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *