به گزارش خبر۲۴،در ادامه تحلیلهای رسانههای بینالمللی و منطقهای از سفر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی به آمریکا و دیدار او با دونالد ترامپ رئیس جمهور این کشور، روزنامه الاخبار لبنان در یادداشتی، این سفر را مرتبط با معاملات مالی و پولی میان دو طرف دانست.
متن این مقاله روزنامه الاخبار به شکل زیر است.
سفر بن سلمان به واشنگتن بیشتر متمرکز بر معاملات پولی و مالی است تا سیاست. به ویژه در سایه تمایل عربستان سعودی برای اجتناب از دادن امتیازات استراتژیک مانند عادیسازی آشکار روابط با رژیم صهیونیستی.
پول همچنان حرف اول را برای ترامپ میزند
برخلاف آنچه که حامیان بن سلمان علاقه دارند به تصویر بکشند، سفر بن سلمان به آمریکا هیچ تحول جدیدی در منطقه ایجاد نخواهد کرد. با این حال این سفر هم برای بن سلمان و هم ترامپ بسیار مهم بوده و نقطه عطفی در تاریخ روابط میان عربستان و آمریکاست. دلیل این امر آن است که ترامپ پول میخواهد و بن سلمان هم پول زیادی دارد و به این ترتیب، شرایط برای انعقاد معاملاتی که از طریق آن هر دو طرف به دنبال رسیدن به اهداف مورد نظر خود هستند، فراهم میشود.
محمد بن سلمان که اکنون در واشنگتن به سر میبرد، نسبت به سفری که در سال ۲۰۱۸ به آنجا داشت، در موقعیت و شرایط بسیار بهتری است و توانسته قدرت خود را در عربستان تثبیت کند. در این میان ترامپ به عنوان یک تاجر و قمارباز که اسیر پول است، محمد بن سلمان را گزینه بسیار جذابی برای معاملات خود میداند.
بدون شک، حتی اگر ترامپ خودش شخصاً به عنوان یک تاجر در قراردادها دخیل نباشد؛ اما پسران، دامادها و شرکای تجاری وی منافع مشترکی با کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت به ویژه عربستان سعودی دارند.
ترامپ در این مرحله وظیفه اجرای برنامههای خود در منطقه را به گروهی از بستگان و دوستان بسیار ثروتمند خود سپرده و افراد دخیل در این قراردادها حتی بعد از پایان دوره ریاست جمهوری ترامپ هم برنامههایش را ادامه میدهند و این چیزی است که برای او اهمیت زیادی دارد.
بن سلمان همچنان در سودای تثبیت قدرت و تاج و تخت در عربستان با حمایت آمریکا
بن سلمان امروز بعد از ۶ سال به آمریکا سفر کرده و آنچه که از این سفر میخواهد، آن است که دستاوردهای خود در تثبیت قدرتش در عربستان به عنوان جانشین بلامنازع پادشاه این کشور و کنار زدن همه رقبا از جمله برادران و پسرعموهایش را تقویت کند. در واقع ولیعهد جوان عربستان معتقد است که امروز باید گام نهایی را برای رسیدن به تاج و تخت بردارد و البته قدرت و منابعی که وی طی این سالها جمع کرده، حتی از پدربزرگش عبدالعزیز آل سعود نیز بیشتر است.
ماهیت پادشاهی عربستان از ابتدا به گونهای بوده که همه پادشاهان آن برای تقویت و تثبیت قدرت خود نیاز به حمایت آمریکا داشتهاند و این دقیقاً همان چیزی است که محمد بن سلمان هم دنبال میکند و به دنبال آن است تا تمایلات مالی ترامپ را برآورده و رضایت او را جلب کند.
انتظار میرود که در این سفر بن سلمان به واشنگتن، قراردادهای عظیمی به ارزش صدها میلیارد دلار منعقد شده و به ۶۰۰ میلیارد دلاری که بن سلمان در جریان سفر ترامپ به ریاض در بهار گذشته، به او داده بود، اضافه گردد.
قراردادهای نظامی نمادین آمریکا و عربستان؛ از فروش اف ۳۵ تا معاهده دفاعی
برخلاف تبلیغاتی که برخی رسانهها انجام میدهند، اما قرار داد فروش جنگندههای اف ۳۵ به عربستان که ترامپ اعلام کرده در این سفر آن را تایید خواهد کرد، تغییر قابل توجهی در توازن قدرت در منطقه نخواهد داشت. در واقع بعید است که این جنگندهها به اندازه هواپیماهایی که در اختیار آمریکا، انگلیس و یا رژیم صهیونیستی است موثر باشند.
از طرف دیگر، روشن است که آمریکا حتی میتواند سیستمهای این جنگندهها را از راه دور غیر فعال و آنها را بیفایده کند و میتوان گفت که عملاً عربستان سعودی از این قرارداد سودی نمیبرد و تنها مبالغ هنگفتی که ترامپ میخواهد را به او میدهد. البته تنها نگرانی آمریکا در این قرارداد، احتمال نشت اطلاعات مربوط به فناوری نظامی این کشور و رسیدن این اطلاعات به دست دشمنان آن در منطقه است.
عربستان سعودی در حال حاضر هم هواپیماها و تسلیحات پیشرفتهای که آمریکا به آن داده بود را در اختیار دارد، اما این سلاحها نه توانستند اهداف سعودیها را در جنگ علیه یمن محقق سازند و نه در رقابت نظامی با ایران کمکی به ریاض کردند و بنابراین بن سلمان در نهایت ترجیح داد به جای رقابت، به فکر ایجاد روابط دوستانه با ایران بیفتد.
به طور کلی، یکی از درسهایی که محمد بن سلمان طی این سالها آموخته، اجتناب از ریسک پذیری و انجام کارهای نیمه کاره است. در سالهای اخیر او ترجیح داده بر توسعه اقتصادی عربستان متمرکز شود و افکار عمومی جامعه این کشور را بیشتر معطوف به ورزش و سرگرمی و از سیاست منحرف کند.
محمد بن سلمان همچنین برخلاف سالهای اول ولیعهدی خود تلاش کرده تا مداخله در امور سیاست خارجی و امور داخلی کشورهای مختلف را کمرنگتر کند؛ مگر در مواردی که مستقیماً به عربستان و منافع آن مربوط باشد، مانند سوریه که ریاض در حال حاضر منافع خود را در ثبات و وحدت این کشور میبینند.
بنابراین بعید به نظر میرسد در شرایطی که تجاوزگری و توسعه طلبی رژیم صهیونیستی در منطقه ادامه دارد، بن سلمان در ازای دریافت چند ده جنگنده اف-۳۵ که میداند فایده زیادی برایش نخواهد داشت، ریسک عادیسازی آشکار روابط با اسرائیل را بپذیرد.
حتی توافق دفاعی که ممکن است بن سلمان با ترامپ امضا کند، احتمالاً شبیه توافقی خواهد بود که میان آمریکا و قطر بعد از حمله تروریستی اسرائیل به دوحه منعقد شد؛ جایی که ترامپ طبق یک فرمان اجرایی متعهد شد در صورت انجام هر حملهای به خاک قطر از این کشور دفاع کند. این بدان معناست که این فرمان اجرایی میتواند با یک فرمان اجرایی دیگر توسط رئیس جمهور بعدی آمریکا و یا حتی خود ترامپ لغو شود و اساساً دیگر چیزی به نام توافق دفاعی مشترک میان دو طرف وجود نخواهد داشت.
علت امر آن است که توافق دفاعی آمریکا و قطر و توافق مشابهی که قرار است با عربستان نیز منعقد شود، با توافقنامههای دفاعی نهادینه شده مانند توافقنامههای ناتو یا توافقنامهها با کره جنوبی و ژاپن متفاوت است. آنچه در مورد معاهده دفاعی احتمالی آمریکا با عربستان صدق میکند، در مورد توافق هستهای احتمالی میان آنها هم صادق است؛ جایی که این توافق منحصراً در دست آمریکا خواهد بود و فناوری هستهای قرار نیست به عربستان منتقل شود.
در مورد فناوریهای پیشرفته و هوش مصنوعی و زیرساختهایی که قرار است در این زمینه در اختیار عربستان قرار بگیرد نیز، در بهترین حالت ریاض به یک شریک تجاری با آمریکا تبدیل میشود، نه شریک توسعه این فناوریها.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟