گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛
اسرائیل از زمان اشغال فلسطین تلاش کرده یهودیان با فرهنگها و مذاهب مختلف را در قالب یک جامعه متحد جمع کند، اما آشکار شده که تناقضات داخلی، کنترل افراطی راستگرایان و ضعف ساختاری نهادهای سیاسی و نظامی، مانع تحقق این هدف شده است. عدم تعادل استراتژیک در این رژیم به معنای ناتوانی در حفظ ثبات بلندمدت، محاسبات غلط درباره قدرت دشمن و ورود به وضعیت آشفتگی دائمی است.
شاخصهای این بحران شامل اعتراضات گسترده داخلی، درگیری میان کابینه، ارتش و شاباک، تضاد میان اهداف ایدئولوژیک و نیاز به ثبات، و شکست سیستم بازدارندگی سنتی است. اقدامات تجاوزکارانه علیه غزه، جنایات گسترده و استفاده از خشونت بیش از حد، نه تنها به کاهش مشروعیت داخلی و بینالمللی انجامیده، بلکه موجب افزایش همبستگی جهانی با مردم فلسطین و تقویت پروژههای مقاومت شده است.
مقاومت فلسطین، به ویژه جنبش حماس، در طول نبرد طوفان الاقصی توانست با فشار هوشمندانه، سیستم تصمیمگیری اسرائیل را فلج و شکنندگی آن را آشکار کند. طولانی شدن جنگ، فرسایش نظامی و اقتصادی و ناتوانی در شکست مقاومت، تصویر قدرت پوشالی اسرائیل را برملا کرده و بحران ساختاری آن را تشدید کرده است.
سه مسیر برای آینده اسرائیل محتمل است: نخست، استفاده از آتشبس و حمایت آمریکا برای ساماندهی موقت اوضاع؛ دوم، تشدید بحران به دلیل ادامه سیاستهای افراطی و اشتباهات محاسباتی؛ و سوم، شکست پروژههای عادیسازی با کشورهای عربی به علت رفتار یکجانبه و امتناع از امتیازدهی واقعی.
در نهایت، وضعیت اسرائیل نشان میدهد که رژیمی مبتنی بر اشغالگری، نژادپرستی و خشونت ساختاری، هرگز قادر به ثبات واقعی نیست. مقاومت فلسطین و هوشیاری منطقهای، همچنان اصلیترین عامل مقابله با این خودویرانگری و تداوم بحران عدم تعادل استراتژیک در سرزمینهای اشغالی باقی مانده است.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟