به گزارش خبر۲۴، گروه سینما: در تمام جشنوارههای برگزیده دنیا، یکی از مهمترین جوایزی که به هر فیلمی تعلق میگیرد، قطعا جایزه بهترین فیلمنامه است، چراکه فیلمنامه خوب یکی از الزامات تولید یک اثر خوب به حساب میآید. وقتی شما یک فیلمنامه درست و حساب شده داشته باشید، قطعا میتوانید بخش اعظمی از راه طولانی تولید یک اثر خوب را طی کنید.این در سینمای ایران نیز معیار انتخاب جشنوارههای بسیاری است، با این تفاوت که فیلمنامه خوب، امروز در سینمای ایران تبدیل به پاشنه آشیل آن شده و ضعف در نگارش فیلمنامه خوب و همچنین فیلمنامهنویسی که بتواند یک اثر در خور به رشته تحریر در آورد کمتر شده است. ما حتی نگارش گروهی را نیز فراموش کردهایم و این ضعف باعث شده تا هرچند سال یک بار بتوانیم با یک اثر خوب در این بخش مواجه شویم.این در حالیست که اهمیت فیلمنامه آنقدر زیاد است که هیچکاک میگوید «برای ساختن یک فیلم خوب به سه چیز نیاز دارید: فیلمنامه، فیلمنامه و فیلمنامه». این گفته هیچکاک نشان میدهد که اهمیت فیلمنامه مختص سینمای ایران نیست، بلکه اهمیتی اساسی در صنعت سینمای جهان دارد.
اینکه دلایل این ضعف از کجا نشات گرفته در این گزارش جایی ندارد، اما متاسفانه نسل جوان با کمبود ایده مواجه است و شاید هم بخشی از این اتفاق به این برگردد که همه به دنبال این هستند تا ببینند چه اثری در آزمون و خطا موفق شده است و همان روند را دنبال کنند، در واقع کمتر فیلمساز یا فیلمنامهنویسی حاضر به پذیرش ریسک برای خلق اثری تازه و بکر میشود و همین نیز منجر به این شده تا آثاری که خلق میشوند عمدتا در بخش نگارش همراه با ضعف باشند. در این گزارش قصد داریم نگاهی به بهترین فیلمنامههایی بیندازیم که در طی یک دهه اخیر در سینمای ایران موفق به دریافت جایزه شدهاند.الزاما یک فیلم خوب نیازمند یک فیلمنامه خوب است در حالی که ما در ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر که رسمیترین جشنواره حال حاضر سینمای ایران است، آثاری را داشتیم که به عنوان بهترین فیلم انتخاب شدهاند، اما موفق به دریافت جایزه بهترین فیلمنامه نشدهاند، یا حتی این بخش هیچ اثری را شایسته دریافت جایزه ندانسته است! در حالی که بهترین فیلم جایزه دریافت کرده است. البته که با نگاهی به فهرست برگزیدگان جشنواره فیلم فجر در خواهید یافت که عمدتا آثاری که جایزه بهترین فیلمنامه را از آن خود کردهاند، موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم نشدهاند که این یا ضعف در بخشهای دیگر را گوشزد میکند و یا تعدد آثار قابل توجه در هر دوره که هیات داوران را مجبور به تقسیم جوایز کرده است.
دوره سیام جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۰ برگزار شد و فیلم «ضدگلوله» مصطفی کیایی موفق به دریافت جایزه بخش بهترین فیلمنامه شد، در حالیکه در بخش بهترین فیلم تنها موفق به دریافت دیپلم افتخار شد. یکسال بعد و در دوره سی و یکم «قاعده تصادف» نوشته بهنام بهزادی این سیمرغ بلورین را از آن خود کرد و در بخش بهترین فیلم شایسته دریافت جایزه نشد. در جشنواره سی و دوم این فیلم «آذر،شهدخت، پرویز و دیگران» نوشته بهروز افخمی بود که جایزه این بخش را دریافت کرد و اتفاقا در بخش بهترین فیلم نیز موفق به دریافت سیمرغ بلورین شد. در سال ۱۳۹۳ و در دوره سی و سوم فیلمنامه «دوران عاشقی» نوشته رویا محقق سیمرغ بلورین را از آن خود کرد، اما در بخش بهترین فیلم با این که نامزد دریافت جایزه شده بود، از جایزه اصلی دور ماند تا سیمرغ این بخش به فیلم «رخ دیوانه» تعلق بگیرد. اما سی و چهارمین دوره جشنواره همراه شد با نمایش فیلم «ابد ویک روز» نخستین ساخته سعید روستایی که نگارش فیلمنامه را نیز برعهده داشت. این فیلم، جایزه بهترین فیلمنامه و هشت جایزه دیگر را از آن خود کرد، در حالی که از جایزه بهترین فیلم دور ماند و در نهایت تبدیل به یکی از ماندگارترین آثار سینمای ایران در یک دهه اخیر شد که با استقبال قابل توجه مخاطبان مواجه شد و گیشه خوبی را پشت سر گذاشت. در سال ۱۳۹۵ کامبوزیا پرتوی «فراری» را نوشت و این فیلم سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را دریافت کرد. اما باز هم…
در سال ۱۳۹۶ و در سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر دو فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» به نویسندگی هومن سیدی و «کامیون» به نویسندگی کامبوزیا پرتوی موفق به دریافت جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه شدند و هر دو فیلم از جایزه بهترین فیلم دور ماندند. دوره سی و هفتم پذیرای «قصر شیرین» نوشته محسن قرایی و محمد داوودی بود که جایزه این بخش را از آن خود کردند. یک تیم جوان با نگاهی انسانی که اثری متفاوت را در کارنامه رضا میرکریمی خلق کردند.سال ۱۳۹۸ سال «خورشید» نیما جاویدی و مجید مجیدی بود، فیلمی که اتفاقا موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم نیز شد تا بالاخره این طلسم شکسته شده و فیلمنامه خوب بتواند فیلم خوب را هم در پی داشته باشد. نیما جاویدی که پیش از آن آثار خوبی همچون«ملبورن» و «سرخپوست» را کارگردانی کرده بود و خوش درخشیده بود حالا اینجا صرفا در مقام نویسنده موفق به خلق اثری شد که توانست نظر مثبت هیات داوران، منتقدان و مخاطبان را از آن خود کند تا متن خوب او در کنار تجربه درخشان مجید مجیدی در فیلمسازی یک تیم موفق را خلق کند که اثری به یادماندنی تولید و روانه پرده نقرهای سینما کردند. در آخرین سال از دهه ۹۰ و در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر قرعه شانس به ارسلان امیری،آیدا پناهنده و تهمینه بهرام خورد که فیلم «زالاوا» به کارگردانی ارسلان امیری حاصل این همکاری موفق به دریافت جایزه بهترین فیلمنامه شد و نشان داد میتوان گروهی کار کرد و اتفاقا موفق هم بود. عنصری که در سینمای ایران کم دیده شده و گروهی کار کردن نه تنها در سینما بلکه در بسیاری از مشاغل در ایران هنوز آنطور که باید جایگاه اصلی خود را نیافته است.
دوره چهلم در سده جدید همراه شد با «علفزار» نوشته کاظم دانشی که نخستین تجربه کارگردانی خود را پشت سر گذاشت و مورد توجه قرار گرفت. فیلمی که به گفته نویسنده و کارگردان ترکیبی است از تحقیق و پژوهش روی چندین پرونده جنایی که منجر به خلق این اثر شد. در سال ۱۴۰۱ این بابک لطفی خواجه پاشا بود که با نگارش فیلم «در آغوش درخت» توانست سیمرغ بلورین فیلمنامه را از آن خود کند. فیلمی درباره خانواده که خواجه پاشا در نخستین تجربه فیلمسازیاش در سینما به زیبایی آن را به تصویر کشید. فیلمی که این روزها روی پرده سینماها نقش بسته و در حال اکران است، به بحران پیچیده زندگی «کیمیا» و «فرید» که دوازده سال از ازدواجشان میگذرد، میپردازد. بحرانی که جهان زیبای فرزندانشان که هیچ چیز جز سادگی و مهربانی را در زندگی نمیشناسند، بهم میریزد. «در آغوش درخت» با بازی جواد قامتی، مارال بنیآدم، روحالله زمانی، اهورا لطفی و رایان لطفی، محصول مشترک سازمان سینمایی سوره و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان محسوب میشود که روایتی ملتهب، دراماتیک و شاعرانه را از تلاش برای حفظ بقای یک عشق از دست رفته به تصویر میکشد.اما سال گذشته و در چهل و دومین دوره از جشنواره فیلم «پرویزخان» نوشته علی ثقفی تنها موفق به دریافت دیپلم افتخار شد و این بخش هیچ برگزیدهای به همراه نداشت.
متاسفانه فیلمنامه نویسی همانطور که در بالا نیز اشاره شد، در سینمای ایران تبدیل به پاشنه آشیل شده است و ضعفهای بسیاری در این بخش دارد. از عدم کار گروهی گرفته تا علاقه کارگردانان به نگارش و تولید اثر خودشان که میتوان به آنها اشاره کرد. همانطور که کارگردانی یک تخصص است، فیلمنامهنویسی نیز یک مهارت است که هرکسی آن را ندارد. همین عوامل و بسیاری از دلایل دیگر موجب شده تا سینما از این بخش آسیبهای بسیاری ببیند. شاید نسل جوان فیلمسازان سینمای ایران دست از کلیشههای رایج بردارند و دست به خلق آثاری بزنند که در مرحله نخست سازه آن محکم و استوار و قابل کار باشد.
منبع:
فارس