به گزارش خبر۲۴، انتخابات ریاستجمهوری آمریکا ۵ نوامبر (۱۵ آبان) با رقابت ترامپ جمهوریخواه و هریس دموکرات برگزار خواهد شد. هر کدام از آنها برای جلب آرای رأیدهندگان شعارها و اولویتهایی اعلام کردهاند تا نظر مردمی را که بنا بر دغدغههای اولویتدار خودشان به یکی از این دو نامزد رأی خواهند داد، به خود جلب کنند.
کسانی که در خارج از آمریکا هستند هم از دریچه اولویتهای خود به نتایج انتخابات آمریکا نگاه میکنند و پیگیر نتایج این انتخابات هستند حتی اگر موقعیت جغرافیایی یا سیاسی کشورشان چندان تحت تأثیر این انتخاب نباشد، البته عدهای هم در دیگر نقاط جهان هستند که بهسبب تعاملات، روابط و یا تقابلی که با واشنگتن دارند منتظرند تا ببینند برنده انتخابات آتی چهکسی است.
در زمان حاضر دو نامزد در رقابت تنگاتنگی با یکدیگر قرار دارند. نظرسنجیهای اخیر نیز نشان میدهد رقبای ورود به کاخ سفید در ایالتهای چرخشی ـ که در انتخابات گذشته میان رقبای دو حزب دست به دست شدهاند مانند میشیگان، ویسکانسین، آریزونا، پنسیلوانیا، کارولینای شمالی، جورجیا، میشیگان و نوادا ـ رقابت بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند.
براساس نتایج یک نظرسنجی ملی، کامالا هریس با ۴۸ درصد مقابل دونالد ترامپ با ۴۶.۸ درصد پیشتاز است.
اما سه مدل انتخاباتی معتبر در آخرین شبیهسازی خود طی دو روز گذشته، ترامپ را پیروز نهایی رقابت ارزیابی کردند، بر این اساس، در مدل انتخاباتی نشریه اکونومیست، ترامپ با ۵۱ درصد مقابل هریس با ۴۸ درصد پیروز است، همچنین در مدل انتخاباتی سیلور، ترامپ ۵۵.۴ درصد آرا و هریس ۴۴.۲ درصد آرا را بهدست میآورد. در مدل انتخاباتی وبسایت ۵۳۸ نیز ترامپ با ۵۳ درصد مقابل هریس با ۴۷ درصد پیشتاز است.
در حالی که نتایج نشاندهنده سیگنالهای مهمی درباره دیدگاه رأیدهندگان است، اما نتایج مجمع گزینندگان در هر ایالت، فرد پیروز را تعیین خواهد کرد و نتایج انتخابات در ایالتهای چرخشی نیز بسیار تعیینکننده است.
صرفنظر از نتایج نظرسنجیها و پیشبینیها سؤالات اصلی این است؛ بعد از انتخاب هریس یا ترامپ، چهتفاوتی برای خود آمریکاییها حاصل میشود؟ آیا در عرصه جهانی و مسائل مهم بینالمللی با این دو نفر شاهد یک آمریکای متفاوت خواهیم بود؟ آیا روند افول آمریکا بهعنوان ابرقدرت جهانی متوقف خواهد شد یا اینکه شدت خواهد گرفت؟ آیا آمریکا از بدهکاری و روند رو به ورشکستگی خارج میشود؟
از نظر بسیاری از کارشناسان پاسخ به این سؤالات تقریباً از همین حالا معلوم است، آنها اعتقاد دارند مسیری که آمریکا در عرصه داخلی و بینالملل در آن قرار گرفته است، بدون توجه به این که چهکسی رئیس جمهور است، طی خواهد شد و هر کدام از این نامزدها تنها میتوانند روند آن را کند یا تند کنند، چهبسا برخی نیز انتظار دارند این روندها و مشکلاتی که آمریکا با آنها درگیر است و با آنها دستوپنجه نرم میکند ممکن است با آمدن ترامپ یا ماندن هریس شدیدتر شود.
پرسش کلیدی برای سنجش روند آینده آمریکا
سنجش این امر که روند آتی برای در داخل یا خارج یا به عبارتی برای خود آمریکاییها یا برای جهان متفاوت خواهد بود یا خیر را باید در یک سوال جامعتر جستجو کرد که میتواند بقیه مسایل را ذیل خود قرار دهد. این سوال که «آمریکای آتی باید به احیای جهانی خود بپردازد یا این که معطوف به حل مشکلات داخل باشد؟».
اگر بتوان با جستجو در برنامهها و شعارهای هر یک از نامزدها به این سوال جواب داد میتوان گفت که مابقی موضوعات یعنی مسئله مهاجران، سیاست خارجی، اقتصاد، سرمایهگذاری داخلی و خارجی، ایجاد شغل، مسئله امنیت و دیگر مسائل تعیین کننده در دولت آتی به چه شکل خواهد بود.
مهمترین شعار در ارتباط با پرسش کلیدی انتخاب بین احیای جهانی و پرداختن به مسائل داخل آمریکا را ترامپ و با سیاست (اول آمریکا) یا همان (دوباره آمریکا را با عظمت کنیم) مطرح کرده است. رقبای دموکرات این راهبرد را توهمی میدانند که برای آنها نیز هزینه ایجاد کرده است. آنها این شعار را انحراف سیاه از تجربیات تاریخی آمریکا میدانند که متکی بر مراودات جهانی است. به عبارتی آمدن ترامپ را به نوعی تسریع حرکت آمریکا در مسیر انزوا و جدایی خود خواسته برای رسیدگی به مشکلات داخلی میدانند.
کاندولیزا رایس، مشاور امنیت ملی و وزیر امورخارجه اسبق آمریکا در این باره یک پاسخ کلی دارد. وی درباره رویکرد انزوا می گوید: انزوا هرگز رهیافتی برای امنیت و شکوفایی آمریکا نبوده است. جهان به آمریکا نیاز دارد و آمریکا همچنان به جهان نیاز دارد.
این نظر از سوی یکی از شخصیتهای برجسته محافظهکار حزب جمهوریخواه زنگ خطر برای مشکلاتی است که انزوای ناشی از اولویت دادن به آمریکا به همراه خواهد داشت.
اما آیا معنی این گفتار این است که کامالا هریس که این شعار را ندارد بیشتر به مسائل خارجی توجه خواهد داشت؟ باید گفت که اینگونه نیست، بطور کلی دولت هریس تا حدود زیادی شبیه دولت کنونی یعنی دولت بایدن خواهد بود. که هر دوی اینها نیز دنبالهرو یا به عبارتی شاگرد دولت اوباما هستند بطوری که بعضی اعتراف دارند که اوباما همچنان در پشت پرده اداره کننده آمریکا است.
از سویی دیگر کنار گذاشتن شعار اول آمریکا هم برای دموکراتها گران تمام خواهد شد؛ چون این شعار با اقبال بسیاری از جریانات همراه است. سیاستهای مهاجرتی بایدن و هریس مخالفان زیادی دارد. از این رو برخی کارشناسان به تیم هریس توصیه میکنند که برای در امان ماندن از برخی از تبعات خطرناک اننخاب احتمالی ترامپ برخی از رویکردها و سیاستهای ناشی از راهبرد اول آمریکا را بپذیرند.
چارلز کوپچان؛ استاد روابط بین الملل دانشگاه جورج تاون آمریکا نیز میگوید: «این که دموکراتها شعار «اول آمریکا» را انحراف سیاه از تجربیات آمریکا میدانند نشان دهنده درک نادرست از ریشههای تاریخی و ایدئولوژیکی و همچنین جایگاه سیاسی قابل توجه این شعار است.
از منظر مخاطبان جهانی و خارج از آمریکا، تأثیر اقتصادی سیاستهای «اول آمریکا» به شدت به سیاستهایی بستگی دارد که بطور خاص در راستای این امر اجرا شدهاند ضمن این که باید به تأثیر آنها بر پویایی تجارت جهانی توجه کرد. این یک مسئله پیچیده است که مزایا و معایب بالقوه خاص خود را دارد با این حال نتیجه نهایی مثبت یا منفی بودن این سیاست برای بیرون آمریکا احتمالاً به طیف وسیعی از عوامل بستگی خواهد داشت.
با این حال در شرایط کنونی اصطلاح «اول آمریکا» اغلب در زمینه سیاسی استفاده می شود و می تواند به روشهای مختلف تفسیر شود و بطور قاطع نمیتوان گفت که کسی که این سیاست را دنبال میکند یعنی توجهی به تحولات دنیا ندارد و یا کسی که شعارش این نیست، یعنی فقط به جهان توجه دارد.
البته اولویت دادن یا ندادن به آمریکا هر کدام موافقان و مخالفان دارد. موافقان شعار اولویت به آمریکا دلایل مختلفی برای حمایت دارند از آن دارد که ایجاد شغل در نتیجه حمایت از صنایع داخلی در رقابت با خارجی، تقویت امنیت ملی بخاطر اولویت دادن به تولید داخلی بخصوص در صنایع داروسازی و دفاعی، کاهش کسر تجاری با محدود کردن واردات، ممانعت از مهاجران خارجی و ترویج نوآوردی داخلی و توسعه فناوری در آمریکا از جمله دلایل آنها است.
مخالفان نیز میگویند که افزایش قیمت برای مصرف کنندگان بخاطر تعرفه ها و سایر اقدامات حمایتی دولت در قبال محصولات خارجی، آسیب به اقتصاد آمریکا بخاطر تلافی سایر کشورها با افزایش تعرفهها، کاهش تجارت جهانی و رشد اقتصادی این کشور میتواند قابلیت رقابتی آمریکا را در بلندمدت بخاطر سرکوب نوآوری و عدم حضور در رقابت جهانی آسیب برساند.
بطور کل با توجه به اثرات برنامهها و شعارهای اعلامی هر کدام از نامزدها و میزان توجه آنها به پرسش کلیدی درباره اولویت آینده آمریکا می توان گفت که صرفنظر از نتیجه، معایب و مزایای هر کدام به حدی است که تفاوت عمده رئیس جمهور آتی آمریکا به گونهای نخواهد بود که رضایت بخش هم در داخل و هم خارج آمریکا باشد.
انعکاس این عدم رضایت از دو گزینه را در نظرسنجیها نیز میتوان دید بطوری که مردم آمریکا نیز تغییر ملموسی را با رئیس جمهور جدید در شرایط و مسیر آمریکا متصور نیستند. تازهترین نظرسنجی موسسه ایپسوس نشان میدهد که اکثر رای دهندگان از انتخابشان برای رئیس جمهور ناراضی هستند و تعداد کمی از رای دهندگان میگویند نسبت به زمانیکه جو بایدن روی کار آمد، از نظر مالی وضعیت بهتری دارند.
بنا بر این نظرسنجی حدود ۶۰ درصد از کسانی که گفتهاند در انتخابات شرکت خواهند کرد از این که باید بین هریس و ترامپ به عنوان نامزدهای دو حزب مهم آمریکا یکی را انتخاب کنند خیلی ناراضی یا تا حدی ناراضی هستند. فقط ۳۸ درصد از رای دهندگان از انتخابهای خود راضی هستند.