به گزارش خبر۲۴، در آستانه آغاز دور جدید مذاکرات بین ایران و آمریکا در عمان، بازخوانی مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی در این زمینه از اهمیت راهبردی برخوردار است. بررسی سخنان اخیر ایشان نشان میدهد که اگرچه این مذاکرات با مجوز نظام صورت میگیرد، اما فاقد توصیه یا تأیید ایشان است. این گزارش با تحلیل لایههای مختلف این موضوع، به بررسی دلایل، چالشها و پیامدهای احتمالی این مذاکرات میپردازد.
۱. مواضع رهبر انقلاب: تبیین منطق عدم توصیه به مذاکره
رهبر انقلاب در سخنرانیهای متعدد، به ویژه در بهمن ۱۴۰۳ و آبان ماه گذشته، با صراحت به سه نکته کلیدی اشاره کردهاند:
– بینتیجه بودن مذاکرات: تأکید شده که تعامل با آمریکا نه تنها به حل مشکلات منجر نخواهد شد، بلکه ممکن است به تشدید چالشهای کشور بیانجامد.
– عدم عقلانیت و شرافت در مذاکره: از دیدگاه ایشان، هرگونه گفتوگو با آمریکا فاقد توجیه عقلانی و شرافتمندانه است، چرا که این کشور به تعهدات خود پایبند نبوده است.
– خطر نفوذ و تضعیف ابهت نظام: مذاکره، به ویژه تحت فشار، میتواند راه نفوذ دشمن را باز کند و تصویر قدرت جمهوری اسلامی را در عرصه بینالمللی مخدوش سازد.
نکته قابل تأمل، نفی حتی مذاکره از طریق واسطههاست. به عنوان مثال، ایشان در اشاره به پیشنهاد دولت فرانسه برای میانجیگری، تصریح کردند که چنین اقداماتی یا ناشی از سادهاندیشی است یا همکاری پنهان با آمریکا.
۲. چرایی مجوز مذاکرات علیرغم عدم توصیه
پرسش کلیدی اینجاست که چرا با وجود مخالفت صریح رهبر انقلاب با مذاکره، مجوز آن صادر شده است؟ این مسئله را میتوان در سه محور تحلیل کرد:
الف) رویکرد تربیتی و تجربهاندوزی جامعه
رهبر انقلاب به عنوان ولی فقیه، هدایت جامعه به سمت بلوغ سیاسی را در دستور کار دارند. گاهی این هدایت مستلزم آن است که جامعه و برخی مسئولین، از طریق تجربه مستقیم به درک واقعیتها نائل شوند. این رویکرد مشابه روشی است که یک پدر برای تربیت فرزندش به کار میبرد؛ اجازه انجام برخی اشتباهات برای درسآموزی.
ب) احترام به جمهوریت نظام
در نظام جمهوری اسلامی، انتخابات و خواست مردم از جایگاه بالایی برخوردار است. با توجه به اصرار دولت بر ضرورت مذاکره، رهبر انقلاب با در نظر گرفتن حفظ وحدت ملی و جلوگیری از شکاف در بدنه حاکمیت، مجوز این گفتوگوها را صادر کردهاند.
ج) جلوگیری از ادعاهای آینده
دادن فرصت برای مذاکره، مانع از آن میشود که در آینده، برخی جریانها مدعی شوند ایران از فرصتهای دیپلماتیک برای کاهش فشارها استفاده نکرده است. این امر به نوعی پیشگیری از اختلافات داخلی در بلندمدت محسوب میشود. از منظر بینالملل نیز ایران هرگونه بهانهجویی در خصوص مخالفت با تعامل و مذاکره را به حاشیه میبرد.
۳. دو نگاه متعارض در فضای داخلی
در داخل کشور، دو دیدگاه عمده درباره مذاکرات با آمریکا وجود دارد:
الف) نگاه منتقد مذاکره
– تضعیف راهبرد عزت و حکمت: مذاکره تحت فشار، به معنای عقبنشینی از مواضع قبلی و ارسال پیام ضعف به دشمن است.
– خطر نفوذ و توافقهای هزینهزا: آمریکا ممکن است از فضای مذاکره برای تحمیل خواستههای خود استفاده کند.
– بیثباتی اقتصادی: نوسانات ناشی از اخبار مذاکرات، برنامهریزی اقتصادی را مختل میکند.
– تشدید اختلافات داخلی: موضوع مذاکرات میتواند به عاملی برای دوقطبیسازی در جامعه تبدیل شود.
ب) نگاه موافق مذاکره
– امکان کاهش فشارهای اقتصادی: در صورت حصول توافق، میتوان امیدوار بود که تحریمها کاهش یابد.
– دور کردن خطر جنگ: حتی اگر توافقی حاصل نشود، مذاکره میتواند فضای تنشزدایی را تقویت کند.
– ارسال پیام تعاملگرایی: نشان دادن تمایل ایران به گفتوگو، از تصویر ایران به عنوان طرف غیرمنعطف در افکار جهانی میکاهد.
۴. الزامات و هشدارهای راهبردی
با توجه به تصمیم به انجام مذاکرات، برای در نظر گرفتن مبنای فکری رهبر انقلاب باید به چند نکته کلیدی توجه کرد:
الف) پرهیز از اغراق در هزینهها: نباید پذیرش مذاکره را به معنای شکست یا وادادگی نظام تفسیر کرد. این اقدام در چارچوب یک استراتژی کلان برای افزایش تجربه ملی صورت گرفته است.
ب) ضرورت شفافسازی نتایج: نتایج مذاکرات باید به صورت شفاف برای مردم تبیین شود تا از هرگونه تحریف یا بزرگنمایی جلوگیری گردد.
ج) جلوگیری از برخوردهای هیجانی: به جای تشدید تنشهای داخلی از طریق تجمعات یا اهانت به مسئولان، باید با تحلیل منطقی، اذهان عمومی را نسبت به پیامدهای احتمالی مذاکرات آگاه ساخت.
د) مراقبت از تهدیدات پنهان: تجربه برجام نشان داد که آمریکا ممکن است پس از توافق، به تعهدات خود عمل نکند. بنابراین، باید از هرگونه «عمل انجام شده» که منافع ملی را به خطر میاندازد، جلوگیری کرد.
جمعبندی: مذاکره به مثابه آزمونی برای بلوغ سیاسی
مجوز مذاکرات را میتوان آزمونی برای ارتقای درک ملی از واقعیتهای نظام بینالملل دانست. اگرچه این گفتوگوها از نظر رهبر انقلاب، میتواند فاقد توجیه عقلانی باشد، اما با اهداف تربیتی، حفظ وحدت و پاسخگویی به مطالبات داخلی صورت گرفته است. موفقیت این استراتژی منوط به آن است که جامعه و مسئولان از این تجربه برای تقویت رویکردهای مستقل و عزتمندانه در آینده استفاده کنند.
انتهای پیام/