به گزارش خبر۲۴،در روزگاری نهچندان دور، خانوادهها دور جعبهای جادویی به نام تلویزیون جمع میشدند؛ نوری که از آن میتابید، داستان میگفت، خبر میآورد و تخیل را به پرواز درمیآورد. تلویزیون، قلب تپنده خانهها بود؛ جایی که نسلها کنار هم مینشستند و قصههای مشترکی را تجربه میکردند. اما حالا، آن جعبه جادویی به سایهای از گذشته بدل شده؛ در گوشهای خاموش،خاک خوردهه و فراموششده. در این عصر شتابزده دیجیتال، یوتیوب و دیگر پلتفرمهای ویدئوییبیسر و صداا اما مقتدر، بر تخت مرجعیت رسانهای تکیه زدهاند. دیگر نیازی نیست ساعت ۹ شب منتظر برنامهای خاص باشیم یا با جدول پخش هماهنگ شویم. هر آنچه بخواهیم، از مستندهای حرفهای گرفته تا آموزش پخت یک کیک شکلاتی خانگی، تنها با یک کلیک در دسترس ماست. مخاطب امروز، تولیدکننده هم است؛ میبیند، میسازد و به اشتراک میگذارد. اما آیا این افول تلویزیون فقط نتیجه ظهور رقبای قدرتمند است؟ یا تلویزیون خودش نیز در این رقابت، نفسزنان و خسته ظاهر شده است؟ کارشناسان میگویند که محتوای تکراری، تقلید سطحی از ترندهای فضای مجازی، و ناتوانی در خلق تجربهای منحصربهفرد باعث شده مخاطب، دکمه خاموش را زودتر از همیشه فشار دهد. آنچه زمانی فرهنگساز بود، حالا گاه به بازنشر کلیشهها و محتواهای کمعمق تنزل یافته است. وقتی مرجعیت رسانهای از تلویزیون به پلتفرمهایی چون یوتیوب منتقل میشود، الگوریتمها بهجای فرهنگسازان تصمیم میگیرند چه چیزی دیده شود. این یعنی گاهی، آنچه دیده میشود، نه لزوماً عمیق یا فرهنگی، بلکه صرفاً پربازدید است و اینجاست که زنگ خطر برای رسانههای سنتی به صدا درمیآید.