به گزارش خبر۲۴، بیلت، ضمن اشاره به خروج ایالات متحده از سازمانهای بینالمللی، کاهش مشارکت در بحرانهای انسانی، و اولویت دادن به پروژههایی همچون «گنبد طلایی» دفاعی، بر این باور است که دولت ترامپ، آمریکا را از جایگاه یک رهبر جهانی به یک بازیگر منزوی تقلیل داده است. سیاست «اول آمریکا»، با تضعیف روابط تجاری با متحدان و افزایش تعرفهها، جایگاه آمریکا را بهعنوان شریک تجاری برتر در سطح جهان به چالش کشیده است. بهگونهای که اکنون چین شریک نخست تجاری بیش از ۱۲۰ کشور است، در حالیکه ایالات متحده این جایگاه را تنها نزد ۲۰ کشور حفظ کرده است.
از سوی دیگر، عقبنشینی آمریکا از بحرانهای حساس بینالمللی، از جمله تحولات آسیای جنوبی و مسئله فلسطین، به خلأ قدرتی منجر شده که بازیگرانی چون چین در حال پر کردن آن هستند. پکن با ایفای نقش فعال در نهادهایی مانند سازمان جهانی بهداشت و سرمایهگذاری در طرحهای زیرساختی جهانی، بهتدریج به یک قطب جایگزین تبدیل شده است.
شکاف در نظم لیبرال و گذار به چندقطبی جهانی
آنچه امروز در ساختار نظم بینالملل در حال وقوع است، صرفاً ضعف یک رئیسجمهور یا یک حزب در آمریکا نیست؛ بلکه نشانهای از «افول یک نظم تمامعیار لیبرالمحور» است که پس از جنگ جهانی دوم با محوریت آمریکا شکل گرفته بود. واشنگتن امروز نهتنها دیگر توان رهبری اقتصادی و دیپلماتیک جهان را ندارد، بلکه در میدانهای نرم نیز در حال عقبنشینی است. ناکامی در مدیریت تغییرات اقلیمی، فروپاشی نظام همپیمانی در ناتو، و بیاعتنایی به روندهای جهانی، گواهی بر این بحران درونی هژمونی آمریکاست.
مفهوم «گنبد طلایی» که از سوی ترامپ برای دفاع از آمریکا مطرح شده، نشانهای از «میل به پناهگیری درونمرزی» و چشمپوشی از نقشآفرینی جهانی است. چنین رفتارهایی نهتنها به بیاعتمادی متحدان غربی دامن میزند، بلکه قدرتهای مستقل را به ایفای نقش بیشتر ترغیب میکند.
بازتعریف جایگاه در نظم نوین جهانی
در چنین فضایی، «ایران بهعنوان کشوری مستقل و مقاوم در برابر نظم سلطهمحور غرب، فرصت تاریخی برای تعمیق روابط راهبردی با بلوک شرق و کشورهای در حال توسعه دارد.» افول آمریکا، نهتنها توازن جهانی را تغییر میدهد، بلکه میتواند بستر لازم برای شکوفایی قدرتهای منطقهای با پشتوانه مردمی، فرهنگی و تمدنی را فراهم آورد.
در کنار چین و روسیه، ایران نیز میتواند با توسعه پیوندهای اقتصادی، امنیتی و فناورانه در قالب پیمانهای منطقهای و فرامنطقهای، جایگاه خود را در نظم جهانی آینده تثبیت کند.
غرب، دیگر قابل اتکا نیست
تحلیل کارل بیلت – که خود از بدنه دیپلماسی اروپا محسوب میشود – یک هشدار درونسیستمی به غرب است. اما برای جهان خارج از اردوگاه غرب، این تحلیل میتواند بهمثابه تأیید صریح «پایان یک دوره تاریخی» تلقی شود؛ دورهای که در آن آمریکا با استفاده از زور، رسانه و دلار، بر مقدرات ملتها چنگ انداخته بود. اکنون، زمان تجدیدنظر در وابستگی به آمریکا و آغاز مرحلهای نوین در روابط بینالملل فرا رسیده است.