به گزارش خبر۲۴،جهان در آستانه تحولی عظیم است؛ نظمی نوین که در آن هژمونی غرب فرو میریزد و ایران، با تمدن کهن و انقلاب اسلامی، در مرکز آن ایستاده است.
از خنثیسازی توطئه دالان زنگزور تا رهبری محور مقاومت، ایران نهتنها سلطهگری غرب را به چالش کشیده،
بلکه با بازدارندگی فعال، الگویی برای جهانی چندقطبی ارائه کرده است. این نظم، ریشه در تمدن ایرانی-اسلامی، اقتدار ژئوپلیتیکی، و پیروزی در جنگ شناختی دارد.
نظم نوین جهانی، که ایران در قلب آن قرار دارد، بر سه لایه بنیادین استوار است: تمدنی، ژئوپلیتیکی، و رسانهای-شناختی. این نظم، جایگزین هژمونی غربی شده و با محوریت ایران، جهانی چندقطبی را نوید میدهد.
لایه تمدنی؛ بازتعریف هویت ایرانی-اسلامی
ایران با پیشینهای تمدنی از دامغان ۲۲ هزار ساله تا شهر سوخته ۵ هزار ساله، و نهادهایی چون جندیشاپور، خاستگاه علم و معنویت توحیدی بوده است. برخلاف تمدن غربی با سابقه ۲۵۰۰ ساله و گرایشهای قدرتمحور، تمدن ایرانی-اسلامی بر عدالت، دانش، و رواداری استوار است. انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ این هویت را احیا کرد و با گفتمان «ما میتوانیم»، ایران را به الگویی بدیل برای تمدن مادیگرای غرب تبدیل نمود. پیشرفتهای بومی در نانوتکنولوژی، انرژی هستهای، و دفاع موشکی، ریشه در این میراث دارند و ایران را به پیشگام نظم نوین بدل کردهاند.
لایه ژئوپلیتیکی؛ اقتدار ایران در صحنههای تقابل
ایران با بازدارندگی فعال، معادلات ژئوپلیتیکی را به نفع خود تغییر داده است. نقطه عطف این اقتدار، خنثیسازی توطئه دالان زنگزور بود؛ پروژهای که آمریکا، رژیم صهیونیستی، و برخی بازیگران منطقهای (ترکیه و آذربایجان) برای قطع کریدور ایران-ارمنستان، نفوذ ناتو به قفقاز جنوبی، و محاصره ایران و روسیه طراحی کردند. این طرح، با هدف مسدودسازی دسترسی ایران به دریای سیاه و اروپا، و تجزیه ارمنستان، تهدیدی استراتژیک برای محور مقاومت بود. جو بایدن اذعان کرد که مقدمات این پروژه آماده بود، اما ایران با دیپلماسی قاطع، تحرکات نظامی در مرزهای شمالی، و رایزنی با ارمنستان و روسیه، آن را ناکام گذاشت. این پیروزی، کُد ژئوپلیتیک شکست ناتو و نشانهای از افول غرب در نظم نوین است.
در صحنههای دیگر، محور مقاومت تحت رهبری ایران، هژمونی غرب را تضعیف کرده است. انصارالله یمن با کنترل تنگه بابالمندب، کانال سوئز را برای رژیم صهیونیستی و حامیانش ناامن کرده است. در عراق، مرجعیت نجف و گروههای مقاومت، مانع نفوذ طرحهای غربی، مانند تحمیل دولتهای دستنشانده در سوریه، شدهاند. در قفقاز، ایران با حفظ کریدور ارمنستان، نفوذ ناتو را مهار کرد و امنیت منطقه را تضمین نمود. این اقدامات، ایران را به بازیگری محوری در نظم چندقطبی تبدیل کرده است.
لایه رسانهای-شناختی؛ پیروزی در جنگ ادراکی
غرب با جنگ روانی و تحریف واقعیتها، تلاش دارد اقتدار ایران را کمرنگ جلوه دهد. رسانههای غربی با القای ضعف ایران و محور مقاومت، سعی در تضعیف روحیه ملتها دارند. اما ایران با دیپلماسی عمومی، تولید محتوای چندزبانه، و افشای توطئههای غرب، این جنگ شناختی را خنثی کرده است. موفقیت در زنگزور، پاسخ به حملات اسرائیل در سوریه، و ناکامسازی تحریمها با خودکفایی اقتصادی، نشاندهنده برتری ایران در حوزه ادراکی است. این پیروزیها، با برجستهسازی دستاوردهای تمدنی و نظامی ایران، اعتماد به نفس ملتهای منطقه را تقویت کرده است.
بازدارندگی فعال؛ امنیتی، دیپلماتیک، رسانهای
استراتژی بازدارندگی فعال ایران در سه حوزه نمود یافته است:
· امنیتی: پاسخ قاطع به ترور سردار سلیمانی، سرنگونی پهپادهای متجاوز آمریکایی در خلیج فارس، و تحرکات نظامی در مرزهای شمالی برای خنثیسازی زنگزور، اقتدار دفاعی ایران را نشان میدهند.
· دیپلماتیک: رایزنیهای هوشمند با ارمنستان و روسیه، و هشدارهای قاطع به ترکیه و آذربایجان، طرح زنگزور را متوقف کرد و نفوذ ناتو را مهار نمود.
· رسانهای: تولید محتوای چندزبانه و افشای اهداف غرب در زنگزور، جنگ روانی دشمن را بیاثر کرد و جایگاه ایران را در افکار عمومی منطقه تقویت نمود.
نتیجهگیری
ایران، با تکیه بر تمدن ایرانی-اسلامی، اقتدار ژئوپلیتیکی، و پیروزی در جنگ شناختی، در مرکز نظم نوین جهانی ایستاده است. خنثیسازی دالان زنگزور، بهعنوان نقطه عطفی در شکست ناتو و افول غرب، جایگاه ایران را تثبیت کرد. محور مقاومت، خوداتکایی علمی، و بازدارندگی فعال، ایران را به الگویی برای جهانی چندقطبی تبدیل کردهاند. تداوم دیپلماسی هوشمند، تقویت ائتلافهای شرقی، و گسترش روایت تمدنی ایران، این نظم را مستحکمتر خواهد کرد.