به گزارش خبر۲۴، ” آمریکا از ما خواست درباره آتش بس با ایران گفتگو کنیم” این روایت نخست وزیر قطر از چگونگی ایجاد آتش بس میان ایران و رژیم صهیونیستی است، روایتی که با موضع گیری رئیس جمهور ایالات متحده امریکا در تناقض آشکار است.
دونالد ترامپ چند ساعت پس از عملیاتی شدن آتش بس بار دیگر یک موضوع خلاف واقع را توییت کرد مبنی بر اینکه ایران درخواست آتش بس نموده است.
نخست وزیر قطر در این باره می گوید:”آمریکا از قطر خواست برای دستیابی به آتش بس با ایران تماس برقرار کند و ما تماس های لازم را در این خصوص برقرار کردیم. امیدواریم آتش بس میان ایران و اسرائیل ادامه پیدا کند.”
*کدام طرف به استیصال در میدان جنگ رسیده و درخواست آتش بس داد؟
روایت واقعی از چگونگی شکل گیری آتش بس کمک شایانی می کند تا به چند مسئله پی ببریم، نخست اینکه چه کسی درخواست آتش بس را داده و کدام یک از طرفین به استیصال در میدان جنگ رسیده و ناچارا برای استمرار شکست های دیگر رسما از قطر به عنوان میانجیگر خواسته تا به عنوان ناجی وارد شده و مانع از گستره شکست شود.
نکته دیگر اینکه دونالد ترامپ براحتی موضوعات را وارونه جلوه می دهد و هر کجا که احساس کند منافع وی و دولت متبوعش به خطر افتاده دروغ می گوید و اساسا واهمه ای از آشکار شدن حقیقت ندارد.
*دست به دامن قطر برای جلوگیری از شکست های پیاپی
نفس درخواست دونالد ترامپ از مقامات قطری یعنی آنکه رژیم صهیونیستی و ایالات متحده در هنگامه جنگ یعنی اینکه ترامپ و نتانیاهو متحمل شکست سنگین و برای خروج آبرومند دست به دامن قطر شده اند.
براستی اگر اهداف اولیه، ثانویه و حتی ثالثیه این دو محقق میشد، درخواست توقف جنگ را صادر می کردند؟
رژیم صهیونیستی و ایالات متحده امریکا له عنوان حامی اصلی آن بر اساس اهدافی که برای جنگ مستقیم با ایران ترسیم کرده بودند، انتظار داشتند تا کمتر از چند روز با ترور فرماندهان اصلی نظامی و ایجاد آشفتگی در راس هرم نظامی کشور، هسته نظامی کشور را دچار اختلال کنند و در چنین شرایطی نظام توان رویارویی منسجم و موثر با حملات رژیم را نداشته باشد.
آنها انتظار داشتند در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران با حمله به تاسیسات موشکی و هسته ای به سمت سقوط پیش برود چرا که قدرت بازدارندگی هسته ای ایران با منهدم شدن نطنز، فردو و نطنز از بین برده و موازی با آن آشوب ها و اغتشاش های فراگیر در سطح کشور بوجود می آید. بر اساس برآوردهای مراکز تحقیقاتی و آینده پژوهی غرب، دست یابی به چنین اهدافی به معنای از پای در آمدن نظام جمهوری اسلامی بود.
تمام ابزار و امکانات و تجهیزات برای دست یابی به چنین هدفی آنهم زیر یک هفته فراهم شده بود و حال که نظام اسلامی با مدیریت هوشمندانه رهبری تمام این اهداف را خنثی سازی کرد، ناچارا خروج حداقل آبرومندانه از جنگ بهترین گزاره برای ترامپ و نتانیاهو است.
* هراس ترامپ و نتانیاهو از جنگ فرسایشی
چرا بعد از گذشت ۱۲ روز ترامپ فورا پیشنهاد آتش بس را به قطر داده و از مقامات این کشور درخواست میکند تا ایران را به پذیرش آن متقاعد نماید.
پاسخ روشن است، ترامپ و نتانیاهو که هراس فراوانی از جنگ فرسایشی داشتند و یقین داشتند که جنگ فرسایشی نه تنها ۱ربان جبران ناپذیری به اقتصاد و توریست رژیم وارد میکند بشدت بلکه ریشه هفتاد و چند ساله رژیم را بشدت متزلزل می کند، بنابراین چه گزینه بهتر از فرار از میدان نبرد یا همان آتش بس.
*پایان جنگ با ایران تلخ و بسیار دردناک بود
جالب اینجاست برخلاف تمام ادعاهای ترامپ ، آویگدور لیبرمن وزیر سابق رژیم صهیونیستی و رئیس حزب «اسرائیل خانه ما» پایان جنگ رژیم صهیونیستی با ایران را برای تل آویو تلخ و بسیار دردناک می خواند. وی ادامه می دهد ایران نمیخواهد از غنی سازی اورانیوم و تولید موشک برای خود دست بردارد.
معاریو: ایران قدرتمندتر شد. یا روزنامه معاریو در گزارشی می نویسد: “ایران قدرتمندتر از قبل از جنگ خارج شد.”
*چرا باید ایران را پیروز جنگ ۱۲ روژه بدانیم
به دلایل مختلفی می توان ایران را پیروز سربلند جنگ اخیر دانست؛
نخست آنکه راجع به حق غنی سازی خود که جزء حقوق بدیهی و قانونی ملت ایران است مذاکره نکرد و کوتاه نیامد.
دوم آنکه علیرغم حملات ضدحقوق بین الملل ایالات متحده امریکا و رژیم صهیونیستی به مراکز هسته ای، همچنان غنی سازی و فعالیت های صلح آمیز ذیل NPT را حق مسلم خود می داند و به فعالیت های در این زمینه ادامه می دهد بدون آنکه اسیر و مرعوب جنگ تحمیلی یا صلح تحمیلی شده باشد
سوم، درباره توان و قدرت موشکی خود مذاکره نکرد و به عنوان قدرت بازدارنده همچنان آن را توسعه خواهد داد.
چهارم، روابط مردم با حاکمیت بشدت ترمیم شد و بعد از مشکلات اقتصادی و معیشتی چند سال اخیر، بواسطه تجاوز رژیم روابط بشدت ترمیم شد و روحیه وفاق ملی و همبستگی اجتماعی در بهترین شکل ممکن ایجاد شد.
پنجم ایران با صلابت و اقتداری که نشان داد، کشور را در حوادث و رویدادهای پیش رو بیمه کرد و به کشورهای منطقه نشان داد، اقتدار نظامی توام با شجاعت چگونه می تواند نظام سلطه را به شکست بکشاند.
ششم، جایگاه نظامی، سیاسی و اجتماعی ایران در لین کشورهای منطقه و غرب آسیا ارتقا یافت
هفتم، رهبری با درایت و هوشمندی به جامعه بویژه گروههای که معتقد بودند میتوان با ایالات متحده امریکا و رژیم صهیونیستی کنار آمد و مذاکره کرد نشان داد که دشمنی با ملت ایران و ممانعت از پیشرفت و توسعه ایران دغدغه اول و آخر غرب است و آنها تنها با زبان اقتدار نظامی در برابر حقوق جامعه ایرانی سر تعظیم فرود خواهند آورد نه به مذاکره و امتیازدهی یک طرفه.