به گزارش خبر۲۴،در حالی که تنها چهار روز از پایان جنگ ۱۲روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی میگذرد، ادعاهای نخستوزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو و سران ارتش درباره «پیروزی قاطع» و «وارد آوردن ضربات مهلک به ایران»، با موجی از تردید و انتقاد از سوی کارشناسان، تحلیلگران و رسانههای عبریزبان روبهرو شده است. کارشناسان اطلاعاتی، نظامی و سیاسی اسرائیلی در تحلیلهایی مفصل، درباره دستاوردهای واقعی این جنگ ابراز تردید کردهاند و برخی حتی معتقدند رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف راهبردی خود شکست خورده است.
۱. ریشه گیل، مقام پیشین موساد: فروپاشی رژیم ایران از بیرون ممکن نیست
ریشه گیل، عضو ارشد پیشین موساد، ضمن انتقاد از نگاه خوشبینانه مقامات اسرائیلی به تأثیر عملیات اخیر بر ساختار نظام ایران گفت: «ما فکر کردیم مهم است که در این فرصت، نظام ایران را دچار تزلزل کنیم، اما اینطور نیست که اگر چند روز دیگر به حملات ادامه میدادیم، نظام فرو میپاشید. چنین سرنگونیای باید از درون اتفاق بیفتد.»
او هشدار داد که حمله به خاک ایران یک اقدام ساده نیست و نباید چنین تصور کرد که اگر یکبار چنین حملهای انجام شده، میتوان آن را هر زمان که خواست تکرار کرد. گیل گفت: «در مرحله آغازین این عملیات، از سامانههای بسیار پیچیدهای استفاده شد که طی سالها توسعه یافتهاند و نیازمند تلاشها و منابع بسیار بودهاند. هیچ تضمینی وجود ندارد که در آینده نیز بتوان دوباره به آسمانهای باز دست یافت.»
او پیشنهاد کرد که راهکارهای جایگزینی مانند تشدید تحریمهای اقتصادی و پیوستن به یک اتحاد منطقهای با کشورهای سنی به اصطلاح میانهرو – از جمله عربستان، و حتی سوریه و لبنان – میتواند مفیدتر از حمله نظامی باشد.
۲. شبکه عبری کان: خسارتهای گسترده در داخل اسرائیل
به گزارش شبکه کان، از زمان آغاز جنگ بیش از ۳۶ هزار درخواست جبران خسارت مالی ثبت شده که از این تعداد، حدود ۲۹ هزار مورد به آسیبدیدگی ساختمانها مربوط میشود. همچنین ۱۱ هزار نفر از خانههای خود تخلیه شدهاند و نزدیک به ۴ هزار نفر نزد بستگان یا دوستان پناه گرفتهاند. این آمار تنها مربوط به روزهای نخست است، و با حملات موشکی اخیر، هزاران درخواست جدید نیز در راه است.
کان همچنین از زخمی شدن دهها نفر در تلآویو و انتقال آنان به بیمارستان خبر داد.
۳. راز زیمنت، پژوهشگر ارشد ایران: انسجام ملی در ایران، نه فروپاشی
راز زیمنت، کارشناس شناختهشده ایرانپژوه، در تحلیل خود تأکید کرده که نتیجه جنگ نه فروپاشی، بلکه تقویت انسجام ملی در ایران بوده است. او مینویسد: «هر کسی که چشم بینا داشته باشد و تحولات هفته گذشته را دنبال کرده باشد، در نشستهای کارشناسی شرکت کرده باشد و واکنش مخالفان رژیم، چه در داخل و چه در مهاجرت، را بررسی کرده باشد، متوجه خواهد شد که آنچه اکنون شاهدش هستیم، بیشتر نوعی همبستگی ملی در زمان بحران است.»
او افزود: «بسیاری از منتقدان تند حکومت ایران نیز در برابر حملات اخیر، خشم خود را بیش از هر چیز متوجه اسرائیل کردند. تصاویری که از کشتار صدها غیرنظامی و ویرانی خانههای مسکونی منتشر شد، موجب شد که حتی برخی از گروههای اپوزیسیون که سالها مواضعی طرفدار اسرائیل داشتند، جانب کشور خود را بگیرند.»
زیمنت گفت: «برخی از محافل در اسرائیل بهجای دیدن این واقعیتها، همچنان به صداهای معدودی در میان ایرانیان مهاجر دل خوش کردهاند که خواستار ادامه حملات و یا وعده بازگشت به تهران هستند. هیچ پایه واقعی برای ادعاهایی مانند فروپاشی قریبالوقوع رژیم یا بازگشت پسر شاه وجود ندارد. آرزو نمیتواند جایگزین راهبرد باشد.»
۴. یوآو لیمور، تحلیلگر نظامی: این فقط پایان فصل اول است، نه پیروزی نهایی
یوآو لیمور، روزنامهنگار باسابقه و تحلیلگر نظامی اسرائیل، تحلیل مفصلی منتشر کرده و سه هدف اصلی عملیات را چنین برشمرده است:
۱. عقبانداختن برنامه هستهای ایران: اگرچه تأسیسات در نطنز، فردو، اصفهان و اراک آسیب دیدند، اما هنوز مشخص نیست آیا نابودی کامل رخ داده یا نه. ایران همچنان میتواند اورانیوم ۶۰درصدی خود را ارتقا دهد و این یک چالش اطلاعاتی باقی خواهد ماند.
۲. پرهزینه کردن برنامه موشکی ایران: لیمور گزارش میدهد که حدود ۱۰۰ پرتابگر موشک نابود شد، اما مسئله بازسازی این ظرفیتها و نبود امکان نظارت دائمی بر آنها، تردیدهایی درباره موفقیت نهایی ایجاد میکند.
۳. مهار راهبرد نیابتی ایران: اگرچه فرماندهان سپاه هدف قرار گرفتند، اما این بهتنهایی پروژههای ایران را متوقف نمیکند. ایران راهبرد خود را تغییر نمیدهد، فقط تاکتیکها را عوض میکند.
لیمور تأکید میکند: «اگر غرب همکاری نکند، شمارش معکوس برای دور بعدی باید آغاز شود. ایران در دور بعدی آمادهتر، و با انگیزه انتقام ظاهر خواهد شد.»
او در بخش دیگری از مقاله خود نوشت: ایران مسیر خود را تغییر نخواهد داد. فقط تاکتیکها را عوض خواهد کرد، ولی هدف نهایی باقی میماند.
این نبرد پایان داستان نبود، بلکه پایان فصل اول درگیری ایران–اسرائیل بود.
لیمور افزود: اگر غرب و آمریکا همکاری نکنند، باید شمارش معکوس برای دور بعدی را آغاز کرد؛ دوری که در آن ایران آمادهتر و با انگیزه انتقام ظاهر خواهد شد.
این تحلیلگر نظامی اسرائیلی سپس پیشنهاداتی را به مقامات این رژیم ارائه کرد و نوشت:
برای تثبیت دستاوردها:
۱. دیپلماسی هستهای (و موشکی–تروریستی) با ایران – از کنترل اسرائیل خارج است.
۲. بستن پرونده غزه و بازگرداندن ۵۰ اسیر – کاملاً در دست اسرائیل است و لازم است با توجه به بهای سنگین جنگ، انجام شود.
۳. گسترش توافقات ابراهیم به ائتلافهای سیاسی–امنیتی–اقتصادی – در کنترل نسبی اسرائیل است، و میتواند سد محکمی در برابر بازسازی محور شیعی به رهبری ایران باشد.
لیمور در بخش پایانی تحلیل خود نوشت:
سه حاشیه مهم:
خودستایی خطرناک: پس از آتشبس، وزیر دارایی اسموتریچ تهدید کرد «تهران خواهد لرزید» و وزیر جنگ کاتز گفت «دستور دادم ارتش در قلب تهران حمله کند»، اما ترامپ جلوی عملیات را گرفت و هواپیماها برگشتند. این حس بهوجود آمد که اسرائیل با کنترل از راه دور از واشنگتن اداره میشود.
ضعف در جبهه داخلی: در حالی که دستگاه امنیتی در سطحی بیسابقه عمل کرد، بسیاری از وزارتخانهها، بهویژه دارایی و حملونقل، در حمایت از شهروندان آسیبدیده شکست خوردند. دولت باید حالا اولویتبندی جدید و عادلانه ملی تعیین کند.
جنگ داخلی ادامه دارد: برخلاف اجماع کامل ملی پیرامون نبرد با ایران، جنگهای داخلی – علیه دادگاه عالی، رسانهها، و حتی تشدید روند تصویب «قانون معافیت از خدمت» – همچنان ادامه دارند. خلبانانی که دو سال پیش نماد اعتراض بودند، امروز نماد پیروزیاند. شاید وقت آن رسیده باشد اسرائیل نیز به عقلانیت بازگردد.
۵. آوی ایساخاروف، تحلیلگر یدیعوت آحارانوت: شادی زودهنگام ممنوع!
او هشدار میدهد: «اسرائیل در دور اول نبرد دستاوردهایی کسب کرد، اما شادی زودهنگام ممکن است اشتباه باشد و فقط رژیم ایران را برای انتقام تحریک کند.»
آوی ایساخاروف در ادامه نوشت: (آیتالله) خامنهای و رهبران ایران قصد ندارند پس از ۱۲ روز جنگ، از پروژهای که ۴۰ سال یا بیشتر برایش جنگیدهاند، چشم بپوشند. ممکن است بخشی از اورانیوم غنیشده سالم مانده باشد، بخش بزرگی از زرادخانه موشکی ایران هنوز در اختیارشان باشد و ایرانیها – که بهعنوان شطرنجبازهایی ماهر شناخته میشوند – تلاش خواهند کرد از این داراییها بهرهبرداری کنند.
او تأکید کرد: از دید رهبران شیعه در ایران، ۱۲ روز زمانی ناچیز است در نبردی که دههها – اگر نگوییم صدها سال – با اسرائیل و آمریکا ادامه داشته است. بنابراین، هرچند بخشی از سرمایهگذاریشان فعلاً از بین رفته، این بهمعنای بلند کردن پرچم سفید نیست.
به عقیده ایساخاروف، کلید واقعی موفقیت در دستان ترامپ است؛ اگر به توافقی برسد که به ایران اجازه غنیسازی در خاک خود بدهد، این یک شکست برای اسرائیل خواهد بود.
ایساخاروف نتیجه میگیرد که روند عادیسازی با کشورهای عربی ممکن است تسریع شود، اما برای تحقق «خاورمیانهای جدید»، اسرائیل باید گامهای سیاسی در غزه بردارد.
۶. کارشناس نظامی شبکه i24: فردو را فقط از درون میتوان نابود کرد
یک کارشناس نظامی در شبکه عبریزبان i24 ضمن انتقاد شدید از عدم حمله مؤثر به فردو گفت: «بیایید دست از توهم برداریم. فردو را فقط از درون یا با صدها بمب پیدرپی میتوان نابود کرد. اسرائیل برنامهای برای آن دارد، اما آن را اجرا نکرد. چرا؟ این پرسشی است که در آینده از ما خواهند پرسید.»
او افزود: «هدف ما این بود که برنامه هستهای ایران را نابود کنیم اما این اتفاق نیفتاد. تأسیسات کلیدی همچنان فعالاند. ایرانیها هنوز حرف آخرشان را نزدهاند. ترامپ با تصمیم ناگهانیاش، اشتباه بزرگی کرد که ممکن است برایمان هزینهساز شود.»
۷. دنیس سیترینوویچ: چالش اصلی از هماکنون آغاز شده
بهنقل از مقالهای در سایت Makorrishon، دنیس سیترینوویچ، رئیس سابق بخش ایران در اطلاعات ارتش اسرائیل گفته است: «در غیاب یک توافق سیاسی، ایران تلاش خواهد کرد برنامههای هستهای و موشکی خود را از سر بگیرد و هیچ سازوکاری برای مهار آنها وجود ندارد. اسرائیل ممکن است ناچار به ورود به یک جنگ فرسایشی شود.»
این تحلیل هشدار میدهد که ایران بهدنبال دور زدن نظارتها، خرید تسلیحات از روسیه و چین، و توسعه مجدد زیرساختهای خود خواهد رفت. موفقیت اسرائیل در این جنگ تنها در گرو نابودی تأسیسات نیست، بلکه به حفظ برتری دائمی و پیوسته نیز نیاز دارد.
۸. یدیعوت آحارانوت: پرسشهای بیپاسخ درباره دستاوردها
در گزارش تحلیلی این روزنامه، درباره ادعاهای نتانیاهو مبنی بر موفقیت عملیات، تردیدهای جدی ابراز شده است. یدیعوت میپرسد: «چه اتفاقی برای مواد غنیشده ایران افتاد؟ آیا واقعاً از بین رفتند؟ آیا فردو کاملاً نابود شد؟ و چه بخشی از موشکها و پرتابگرهای ایران هنوز فعالاند؟»
در پایان این گزارش آمده است: هنوز مشخص نیست که حمله اسرائیل واقعاً به نتایجی پایدار منجر شده باشد یا نه. و بنابراین، آنگونه که لیمور میگوید: «این فقط پایان فصل اول است، نه پایان داستان.»