به گزارش خبر۲۴،گزارش خبری ـ تحلیلی از فاجعه بیصدای انسانیت در نوار غزه
در شرایطی که ادعاهایی از سوی برخی رسانهها و مقامات درباره احتمال توافق آتشبس در نوار غزه مطرح میشود، واقعیت میدانی چیز دیگری را روایت میکند: مرگ بیوقفه، بمباران بیرحمانه و فاجعهای انسانی که در سکوت شرمآور جهانیان تداوم یافته است.
در تازهترین ابعاد این فاجعه، منابع فلسطینی از پایان ظرفیت گورستانهای غزه خبر دادهاند. جایی برای تدفین شهدا باقی نمانده و حتی سردخانهها تابلو نصب کردهاند که «قبر نداریم».
۱. دفن مرگ در سکوت جهان
همزمان با تشدید حملات رژیم صهیونیستی، تنها در ۴۸ ساعت گذشته دستکم ۳۰۰ غیرنظامی به شهادت رسیدهاند. با این حال، جامعه بینالمللی در برابر این نسلکشی آشکار، ساکت است؛ گویی مرگ انسانهای بیپناه در اولویت خبری یا حقوق بشری آنان نیست.
۲. بحران بیسابقه تدفین؛ فاجعهای فراتر از مرگ
پزشکی قانونی در بیمارستان ناصرِ خان یونس اعلام کرده است که حتی یک قبر خالی برای دفن شهدا باقی نمانده و آخرین قطعه زمین هم پر شده است. آفتاب حالا بر پیکرهایی میتابد که در کنار دیوارهای گورستان رها شدهاند؛ بیهیچ کفن، بیهیچ مراسم، و بیهیچ خاکی برای آرام گرفتن.
۳. مرگ بیحرمت؛ وقتی قبور هم امن نیستند
بر اساس گزارشهای رسمی، ارتش رژیم صهیونیستی تاکنون بیش از ۴۰ گورستان را تخریب و دستکم ۲۰۰۰ قبر را نبش کرده و بیش از ۳۰۰ پیکر شهدا را ربوده است. تخریب عمدی قبرستانها، استفاده از بولدوزر برای بیرون کشیدن اجساد و ممانعت از ورود کفن و مصالح تدفین، همه نشانگر راهبردی برای نابودی نشانههای بقا، هویت و کرامت ملت فلسطین است.
۴. جای قبر نیست؛ مدرسهها و بیمارستانها گورستان شدند
وزارت اوقاف غزه اعلام کرده که حتی در گورستانهایی که در زمان جنگ بهطور اضطراری ایجاد شدهاند، ظرفیت تکمیل شده است. حالا مردم غزه مجبورند عزیزان خود را در محوطه مدارس، بیمارستانها و حتی چادرهای آوارگان دفن کنند؛ چارهای نیست جز تبدیل فضاهای زنده به محل مرگ.
۵. تحلیلی راهبردی: از نابودی فیزیکی تا جنگ نمادها
عملیات منظم ارتش صهیونیستی برای تخریب گورستانها، ربودن اجساد و جلوگیری از دفن، صرفاً اقدامی نظامی یا لجستیکی نیست، بلکه بخشی از یک پروژهی بزرگ برای محو نمادهای مقاومت، قطع پیوند نسلی، تحقیر عزت انسانی و تخریب نمادهای هویتی فلسطینیان است. این جنگ، جنگی علیه جسم نیست؛ جنگی علیه خاطره، گذشته، آینده و موجودیت یک ملت است.
نتیجهگیری: مرگی که پایان نیست
آنچه در غزه میگذرد، تنها بحران قبر نیست، بلکه فروپاشی مرزهای انسانی است. مردمی که در سرزمین خود ماندهاند تا بجنگند و بمیرند، حالا حتی حقی برای دفن هم ندارند. غزه در این روزها فقط جغرافیای مرگ نیست؛ خاطرهای است از انسانی که مرده و جهانی که از انسانیت تهی شده است.