رسانه تصویری خبر۲۴

وقتی اختلال، سیاست می‌سازد/ روان‌کاوی تصمیم ترامپ برای جنگ با ایران

وقتی اختلال، سیاست می‌سازد/ روان‌کاوی تصمیم ترامپ برای جنگ با ایران

به گزارش خبر۲۴،درک چرایی رفتار دونالد ترامپ در قبال ایران، بدون عبور از لایه‌های روانی شخصیت او ممکن نیست. در این گزارش، با اتکا بر نظریه‌های روان‌شناسی سیاسی و تحلیل گفتمان، به بازخوانی نقش اختلالات شخصیتی ترامپ در تصمیم به حمله علیه ایران می‌پردازیم. هدف این تحلیل، نه صرفاً فهم…

- اندازه متن +

به گزارش خبر۲۴،درک چرایی رفتار دونالد ترامپ در قبال ایران، بدون عبور از لایه‌های روانی شخصیت او ممکن نیست. در این گزارش، با اتکا بر نظریه‌های روان‌شناسی سیاسی و تحلیل گفتمان، به بازخوانی نقش اختلالات شخصیتی ترامپ در تصمیم به حمله علیه ایران می‌پردازیم. هدف این تحلیل، نه صرفاً فهم یک رفتار سیاسی، بلکه کشف پیوند تاریک بین روان یک رهبر و شعله‌ور شدن یک بحران بین‌المللی است.

۱. خودشیفتگی سیاسی؛ بنیاد انحراف تصمیم‌گیری

تحلیل‌گران روان‌شناسی سیاسی، رفتار ترامپ را مصداق بارز اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) می‌دانند. نیاز افراطی به تحسین، فقدان همدلی و حساسیت شدید به انتقاد، سه شاخص اصلی در این اختلال است که در تمامی تصمیمات ترامپ، از خروج از برجام تا حمله به تأسیسات ایران، قابل ردگیری است.

۲. تحریف واقعیت برای حفظ تصویر قدرت

ترامپ برخلاف تحلیل‌گران حرفه‌ای، واقعیت را نه می‌پذیرد و نه تحلیل می‌کند؛ بلکه آن را بازسازی می‌کند. او حتی گزارش‌های نهادهای اطلاعاتی آمریکا را در صورتی که با تصویر ذهنی‌اش از «اقتدار» هم‌خوانی نداشته باشد، انکار می‌کند. همین مکانیسم تحریف روانی، او را از دیپلماسی عقلانی به تصمیمات ماجراجویانه سوق می‌دهد.

۳. زبان به‌مثابه ابزار سلطه؛ از «نابودی ایران» تا «توافق بزرگ»

ترامپ زبان را نه برای انتقال حقیقت، بلکه برای اعمال قدرت به کار می‌گیرد. از تهدید به نابودی ایران در ژوئن ۲۰۲۵ تا پیشنهاد مذاکره بدون پیش‌شرط، فقط چند روز فاصله بود. این نوسانِ زبانی، محصول ذهنی است که روایت را ابزار نمایش قدرت می‌بیند، نه آینه‌ای از واقعیت.

۴. سیاست خارجی ترامپ؛ تئاتری برای تحسین درونی

مطالعات نشان داده‌اند که رهبران دارای اختلال خودشیفتگی، تصمیمات سیاست خارجی را برای برانگیختن تحسین می‌گیرند، نه بر مبنای منافع ملی. ترامپ نیز در حالی به تأسیسات ایران حمله کرد که پیش‌تر خواستار مذاکره بود؛ این تغییر مسیر، بیش از آن‌که راهبردی باشد، یک اقدام روانی برای بازسازی تصویر «رئیس‌جمهور مقتدر» در مقابل پایگاه هواداران بود.

۵. پیوند خطرناک با پایگاه افراطی

تحلیل روان‌شناختی نشان می‌دهد بین ترامپ و پایگاه افراطی او نوعی «هم‌زیستی خودشیفته» شکل گرفته است؛ نوعی بازخورد دوطرفه که در آن، او با اظهارات اغراق‌آمیز آن‌ها را تحریک می‌کند و در عوض، تحسین آنان را سوخت روانی تصمیم‌های بزرگش قرار می‌دهد.

۶. جنون روایت‌سازی؛ از ادعای نابودی تأسیسات تا عقب‌نشینی نرم

در حالی‌که گزارش‌های آمریکایی آسیب حمله به ایران را محدود دانسته‌اند، ترامپ با ادعای نابودی کامل تأسیسات، روایت خود را شکل داد. این روایت وقتی با فشارهای بین‌المللی روبه‌رو شد، به‌سرعت به «دعوت به صلح» تغییر یافت؛ نشان‌دهنده ذهنی که سیاست را با نمایش‌نامه‌ای دراماتیک اشتباه گرفته است.

۷. آسیب‌های ژئوپلیتیک؛ از تل‌آویو تا خلیج فارس

تناقضات ترامپ در قبال ایران نه‌تنها اعتبار آمریکا را مخدوش کرده، بلکه به بی‌ثباتی منطقه‌ای دامن زده است. حمایت مطلق او از اسرائیل، همراه با زبان تهدید و زبان مذاکره، منطقه را در لبه یک تقابل گسترده قرار داده و بازیگران غیردولتی مانند انصارالله را نیز به میدان کشانده است.

۸. رئیس‌جمهوری با ذهنیت خطرناک

ترامپ، بیش از آن‌که یک تصمیم‌گیر باشد، یک بازیگرِ صحنه‌ای روان‌پریش است که تصمیمات بزرگ را برای نمایش قدرت، تحسین هواداران و حفظ توهم اقتدار می‌گیرد. تحلیل روان‌شناسی سیاسی نشان می‌دهد خطر ترامپ نه فقط در سیاست‌هایش، بلکه در روان‌آزاری ساختاری‌اش نهفته است؛ روانی که می‌تواند بار دیگر آمریکا را به سمت جنگی ویرانگر سوق دهد.

ارسال دیدگاه
0 دیدگاه

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *