به گزارش خبر۲۴،
به گزارش خبر۲۴،در پی حمله موشکی ایران به پایگاه‌های آمریکایی در منطقه، نشانه‌هایی از «تغییر پارادایم امنیتی آمریکا در غرب آسیا» آشکار شده است. گزارش اخیر مؤسسه یهودی امنیت ملی آمریکا (JINSA)، یکی از اندیشکده‌های تأثیرگذار در طراحی دکترین امنیتی ایالات متحده، بر وجود «وحشت نظامی واقعی» از «قابلیت‌های موشکی ایران» تأکید دارد. این گزارش با استناد به آسیب‌پذیری پایگاه «العدید قطر»، خواستار انتقال فوری زیرساخت‌های نظامی آمریکا از خلیج فارس به مناطق دورتر شده است.
تأسیس راهبردی JINSA؛ بازوی تئوریک ارتش ـ صهیونیسم
مؤسسه JINSA که در سال ۱۹۷۶ تأسیس شد، امروزه به یکی از مهم‌ترین بازوهای تحلیلی و لابی‌گر در حوزه امنیت ملی آمریکا و روابط با اسرائیل تبدیل شده است. شمار زیادی از ژنرال‌ها و مسئولان پیشین پنتاگون و ارتش آمریکا، عضو فعال یا مشاور این نهاد هستند. از این منظر، ارزیابی این مؤسسه نه صرفاً بازتاب تحلیل نخبگان، بلکه بخشی از جهت‌گیری‌های آینده سیاست امنیتی آمریکا تلقی می‌شود.
روایت JINSA از پایان امنیت در العدید
در متن گزارش، چند نکته کلیدی و نشانه‌شناسانه به چشم می‌خورد:
۱. تبدیل یک “نگرانی تئوریک” به “تهدید واقعی”:
حمله موفق موشکی ایران، نظریه‌ای که قبلاً در حد هشدار ماندگار بود (نظیر هشدار ژنرال فرانک مکنزی)، را به یک واقعیت ملموس بدل کرده است.
۲. مرگ ژئوپلیتیکی یک پایگاه استراتژیک:
العدید، پایگاهی که نماد حضور پیشدستانه آمریکا در خلیج فارس بود، اکنون در «خطر مستقیم و بی‌واسطه» قرار دارد.
۳. F-35 بی‌پناه روی باند:
گزارش تأکید می‌کند که حتی فناوری پیچیده‌ای مانند F-35 نیز در برابر حملات غافلگیرکننده ایران، در زمان استقرار روی زمین، **بی‌اثر و آسیب‌پذیر است.
۴. پیشنهادهای اضطراری برای جابه‌جایی:
JINSA پیشنهاد داده که گزینه‌های جایگزین از جمله **انتقال به اسرائیل یا غرب عربستان سعودیبررسی شود، هرچند این جابه‌جایی‌ها به‌خودی‌خود نیز هزینه‌زا و ناکارآمدند.
زوال ژرف امنیت پیشدستانه
تحلیل راهبردی این تحول نشان می‌دهد که آمریکا در حال «بازتعریف عمق استراتژیک خود در برابر ایران» است. معنای عمیق‌تر این جابه‌جایی به شرح زیر قابل فهم است:
-افول بازدارندگی آمریکا: وقتی پنتاگون نتواند پایگاه‌هایش را در شعاع ضربت ایران حفظ کند، به معنای فروپاشی نسبی بازدارندگی ایالات متحده در برابر ایران است.
-موفقیت بازدارندگی فعال ایران: تئوری “تکیه بر تهدید عینی” و پاسخ‌گویی مستقیم ایران، از حالت شعار خارج و به عملیاتی مؤثر در مهار پیشروی آمریکا تبدیل شده است.
-بحران اعتماد به محیط عملیاتی آمریکا: اگر آمریکا در غرب آسیا احساس ناامنی کند، متحدانش نیز دچار تردید می‌شوند؛ از قطر گرفته تا امارات و حتی بحرین.
-هزینه‌زایی برای اسرائیل: انتقال توان نظامی به اسرائیل، این رژیم را در خط مقدم حملات تلافی‌جویانه قرار خواهد داد، که برخلاف سیاست سنتی «عمل از دور» واشنگتن است.
در مجموع باید گفت که در صورت اجرایی شدن طرح خروج تدریجی از العدید، باید این تحول را یکی از مهم‌ترین دستاوردهای بازدارندگی ایران در دهه اخیر دانست. این جابه‌جایی نه‌فقط از ترس حمله، بلکه از یأس راهبردی نسبت به امکان حفظ پایگاه‌ها در مقابل ایران نشأت گرفته است.
نشانه‌شناسی این تحول حاکی از آن است که برای نخستین‌بار، آمریکا ناچار به تنظیم رفتار دفاعی در برابر ایران شده، نه‌تنها در میدان جنگ، بلکه در جغرافیای استقرار نیرو.
اگرچه گزینه‌های جایگزین همچون اسرائیل یا غرب عربستان مطرح‌اند، اما هیچ‌کدام جایگاه روانی، لجستیکی و نمادین العدید را ندارند؛ و همین خلأ، موجب خلل در نظم عملیاتی آمریکا در منطقه خواهد شد.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟