اختصاصی خبر۲۴، ابوالفضل متقی |
ناوهای هواپیمابر آمریکا که نماد برتری و سیطره نیروی دریایی این کشور در آبهای بینالمللی به شمار میرفتند، اکنون در برابر تهدیدهای موشکی مافوق صوت، پهپادهای ارزانقیمت و تاکتیکهای نامتقارن یمنیها آسیبپذیر شدهاند.
تحول تاکتیکی یمنیها و تأثیر آن بر ناوگان آمریکایی
از نوامبر ۲۰۲۳، یمنیها با بهرهگیری از موشکهای ساحلی، پهپادهای انتحاری و قایقهای مسلح کوچک، حملات هدفمندی را علیه کشتیهای مرتبط با اسرائیل و ناوهای آمریکایی آغاز کردند. این عملیاتها که شامل استفاده گسترده از فناوریهای کمهزینه اما مؤثر بود، توانستهاند حتی پیشرفتهترین ناوهای هواپیمابر مانند یواساس هری ترومن را به عقبنشینی وادارند.
این روند، نشاندهنده تغییر عمیق در مفهوم جنگ دریایی است؛ جایی که هزینههای هنگفت ساخت و نگهداری ناوهای چند میلیارد دلاری با فناوریهای نوین ارزانقیمت اما مؤثر، به چالش کشیده شده است. وزیر دفاع آمریکا نیز در اظهاراتی هشدار داده است که تعداد اندکی موشک مافوق صوت قادرند ناوهای هواپیمابر را ظرف چند دقیقه غرق کنند.
شکاف راهبردی آمریکا در مقابل تهدیدات نوین
علاوه بر فشار نظامی، این حملات بار مالی و لجستیکی سنگینی بر پنتاگون تحمیل کرده و باعث ایجاد نگرانیهای جدی در کنگره و محافل نظامی شده است. ناوهای هواپیمابر، که همواره نقطه اتکا در سیاست خارجی و امنیتی آمریکا بودند، اکنون با ضعف در سامانههای دفاعی در برابر تسلیحات سریع و پراکنده مواجهاند. این موضوع، علاوه بر پیامدهای نظامی، اعتبار جهانی آمریکا را نیز در منطقه تضعیف کرده است.
پیامدهای منطقهای و جهانی
حملات یمنیها به ناوگان آمریکایی نه تنها امنیت خطوط کشتیرانی حیاتی در دریای سرخ را تحتالشعاع قرار داده، بلکه منجر به کاهش چشمگیر حجم تجارت جهانی شده است. همچنین، این تحولات قدرت نظامی منطقهای را به سمت افزایش نقش بازیگران محلی با منابع محدود اما تاکتیکهای نوین سوق داده است.
با توجه به تشدید این تهدیدات، آمریکا ناگزیر به بازنگری راهبردی در سیاستهای نظامی و دفاعی خود شده است؛ روندی که میتواند به کاهش سرمایهگذاری در ناوگان هواپیمابر و تمرکز بر فناوریهای نوینتر منجر شود.
در مجموع باید گفت، حملات یمنیها به ناوهای هواپیمابر آمریکا در دریای سرخ، نقطه عطفی در جنگهای دریایی مدرن است که نشان میدهد دوران تسلط بیچونوچرای شناورهای عظیم چند میلیارد دلاری پایان یافته است. این تحولات، ضمن برهم زدن موازنه قدرت در منطقه، واشنگتن را وادار به بازاندیشی جدی در راهبردهای امنیتی و نظامی خود ساخته است.