گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ رضا دهقانی،
آغاز ماه ربیع الاول همواره برای مسلمانان اقصی نقاط جهان پیام آور شادی و سرور می باشد اما برای مردم سوریه و بویژه شیعیان این کشور که برای نخستین سال نتوانستند ماه محرم و صفر را با شعائر دینی و مراسم مذهبی و عزاداری سپری کنند، حاوی بغضی است که پایان آن ناپیداست.
برای نخستینبار در چند دهه گذشته، شبهای محرم و صفر و به تبع آن ایام اربعین حسینی در دمشق پایتخت سوریه، بدون صدای منبرها، بدون دستهجات عزاداری و برپایی موکبها و بدون مجالس خانگی برگزار میشود. آنچه زمانی یکی از ارکان ثابت زندگی دینی جامعه شیعه سوریه به شمار میرفت، اکنون در سکوت فرو رفته است؛ نتیجه ترس فزایندهای که از تغییرات سیاسی خطرناک پس از به قدرت رسیدن احمد الشرع (جولانی) شکل گرفته است؛ فردی که با حمایت ائتلافی از گروههای تندرو، بهویژه جبهه النصره سابق، به ریاست کشور رسیده است. این تحول سیاسی و امنیتی که با تغییر حکومت همراه بود، واقعیتی تازه به وجود آورده که مسلمانان شیعه را در سوریه، با وجود وعدهها، تضمینها و دیدارهای نمایشی، با تهدیدی جدی روبهرو کرده است.
هویت دینی در محاصره
نشانهها حاکی از آن است که جامعه شیعه در وضعیت «سکوت اجباری» بهسر میبرد. مجالس عزاداری که هرساله در مناطق دارای اکثریت شیعهنشین مانند اطراف حرم حضرت زینب (س)، خیابان الامین و برخی محلههای حلب و حمص برگزار میشد، امسال بهطور کامل تعطیل شده بودند؛ آن هم در فضایی آکنده از ترس عمومی از پیگرد یا جلب توجه نهادهای امنیتی وابسته به نظام جدید.
طبق اعلام منابع محلی، مأموران امنیتی سوری در دهه اول محرم از برگزاری دستهجات حسینی جلوگیری کرده و حتی درهای حرم را به روی آنها بستند.
در ایام اربعین حسینی (ع) نیز بر خلاف سالهای گذشته نه خبری از موکبها بود و نه حتی عزاداری در داخل حرم، دمشقی که هر ساله همزمان با پیادهروی اربعین حسینی در عراق، شاهد برپایی موکبها از حرم حضرت زینب (س) تا حضرت رقیه (س) بود، امسال در سکوت ظالمانه فرو رفته بود. به گفته یکی از خدام حرم «فقط توانستیم در سکوت زیارت کنیم.» او به روزنامه الاخبار لبنان گفت: «شب قبل از اربعین مأموران حکومتی به ما گفتند که دربهای حرم را زودتر ببندیم».
بنابراین طی دو ماه گذشته فعالیت مذهبی امسال تنها به زیارتهای پراکنده و کمرمق حرم حضرت زینب (س) محدود شد، آن هم بدون هیچگونه تجمع یا مراسم جمعی و حتی همین زیارتها نیز با نگرانیهای امنیتی همراه بودهاند، چرا که نیروهای امنیتی جدید در اطراف حرم حضور پررنگی دارند.
دلایل این وضعیت ترس و احتیاط عبارتاند از:
نظام جدید عملاً به تنوع مذهبی اعتقادی ندارد
حکومت تحت رهبری احمد الشرع نهتنها ریشه در دیدگاهی ملی و فراگیر ندارد، بلکه برخاسته از یک محیط تروریستی و وابسته به جبهه النصره است؛ گروهی که شیعیان را تکفیر کرده و آنها را با بمبگذاری در مساجد و حسینیهها هدف قرار میداد. با وجود تلاشهایی برای بزک کردن چهره رئیسجمهور موقت و لحن او، هنوز هیچ تضمینی وجود ندارد که شیعیان بتوانند آزادانه مناسک خود را برگزار کنند. بنابراین، احساس ترس از بازداشت، یورش شبانه یا حتی قتل، امری طبیعی است.
خاطرات جمعی شیعیان از کشتارها و فجایع فراموشنشدنی است
شیعیان سوریه، بهویژه در حلب و اطراف دمشق، خود شاهد نسلکشی، آوارگی و آزار و اذیت مستقیم از سوی همین گروههایی بودهاند که امروز در قدرت هستند. برای بسیاری از خانوادهها، هرگونه شعائر مذهبی ممکن است بهانهای برای انتقامگیری شود.
در این میان تحریک فرقهای هنوز وجود دارد، فقط شکلش عوض شده است؛ ممکن است حکومت جدید دیگر مانند گذشته بهطور علنی سخنان تکفیری بیان نکند، اما در باطن، همان تفکر هنوز بر جولانی و تیمش حاکم است.
اهداف چندگانه برای سرکوب
از منظر دیگری، گمانهزنیها درباره احتمال عادیسازی روابط سوریه با رژیم صهیونیستی، شیعیان سوریه را با خطری چندلایه مواجه کرده است. شیعیان این کشور، بهعنوان بخشی از جریان فکری مقاومت، با تفکری ضد عادیسازی گره خوردهاند و باور دارند که مسأله فلسطین، نه یک موضعگیری سیاسی، بلکه بخشی از عقیده آنهاست. از اینرو، ورود سوریه به روند عادیسازی، بهطور طبیعی مستلزم ساکت کردن صداهای مخالف است که در صدر آنها، جامعه شیعه قرار دارد. چنین روندی میتواند به سرکوب بیشتر این اقلیت مذهبی منجر شود.
شباهت وضعیت شیعیان سوریه و بحرین
امروز وضعیت شیعیان سوریه از جنبههای متعددی به وضعیت شیعیان بحرین شباهت دارد:
بهحاشیهراندن ساختاری در سیاست
در بحرین، با وجود اکثریت جمعیتی شیعه، آنها از مشارکت واقعی در قدرت محروماند و نظامی فرقهای بر کشور حاکم است. در سوریه نیز، هرچند شیعیان در اقلیتاند، ولی بهطور کامل حذف شدهاند و حتی حق برگزاری شعائر عاشورایی از آنان سلب شده است.
نظارت امنیتی شدید بر شعائر مذهبی
در بحرین، دستههای عزاداری عاشورا ممنوعاند، خطبهها زیر نظرند، روحانیون شیعه به بازجویی فراخوانده میشوند و بسیاری از آنان زندانی و شکنجه میشوند. در سوریه، اکنون فضا سرشار از ترس و انتظار است و غیبت دستههای عزادارای ناشی از احساس واقعی خطر در سایه حکومتی غیرقابل اطمینان است.
اتهام به وابستگی خارجی
در بحرین، شیعیان به داشتن وابستگی به ایران متهم میشوند و این اتهام بهانهای برای سرکوب آنان است. در سوریه نیز، زمزمههایی مشابه شنیده میشود و تلاش میشود شیعیان بهعنوان «ابزارهای محور مقاومت» معرفی شوند؛ موضوعی که در رسانههای جدید وابسته به رژیم نیز دیده میشود.
قطع ارتباط با فلسطین و مقاومت
بحرین از نخستین کشورهایی بود که روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادی کرد و صدای شیعیانی که با این تصمیم مخالف بودند، سرکوب شد. در سوریه نیز به نظر میرسد روند مشابهی در پیش است؛ بهگونهای که شیعیان یا باید در برابر آن سکوت کنند یا بهدلیل وفاداریشان به مسأله فلسطین، با فشار و محدودیت مواجه شوند.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟