رسانه تصویری خبر۲۴

تزویر جدید غرب به نام به رسمیت شناختن فلسطین!

تزویر جدید غرب به نام به رسمیت شناختن فلسطین!

گزارش اختصاصی خبر۲۴،رضادهقانی. در تاریخ ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۵، جهان شاهد یک تحول دیپلماتیک ظاهراً مهم بود: چندین کشور غربی، از جمله انگلیس، فرانسه، کانادا، استرالیا و پرتغال، اعلام کردند که کشور فلسطین را به رسمیت می‌شناسند. این تصمیم در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسمیت یافت و به عنوان…

- اندازه متن +

گزارش اختصاصی خبر۲۴،رضادهقانی.

در تاریخ ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۵، جهان شاهد یک تحول دیپلماتیک ظاهراً مهم بود: چندین کشور غربی، از جمله انگلیس، فرانسه، کانادا، استرالیا و پرتغال، اعلام کردند که کشور فلسطین را به رسمیت می‌شناسند. این تصمیم در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسمیت یافت و به عنوان گامی در جهت حمایت از راه‌حل دو دولتی توصیف شد. با این حال، در این مقاله به بررسی علمی و توصیفی این اقدام پرداخته و استدلال می‌کنیم که چنین به رسمیت شناختنی نه تنها دردی از رنج‌های فلسطینیان دوا نمی‌کند، بلکه بیشتر یک ژست نمادین است که تحت فشار افکار عمومی جهانی شکل گرفته است. علاوه بر این، این اقدام را می‌توان به عنوان تلاشی برای تضعیف مقاومت فلسطینی، به ویژه حماس، تفسیر کرد، زیرا همه این کشورها در بیانیه‌های خود حماس را محکوم کرده و به دنبال ایجاد یک دولت فلسطینی مطیع غرب و آمریکا هستند. در این مقاله با بررسی اسناد دیپلماتیک، بیانیه‌های رسمی و زمینه تاریخی نتیجه گرفته می‌شود که بدون تغییرات ساختاری در سیاست‌های اشغالگرانه رژیم صهیونیستی، چنین اقداماتی تنها پوششی برای ادامه وضعیت موجود فراهم می‌کنند.

زمینه تاریخی به رسمیت شناختن فلسطین

مسئله فلسطین یکی از پیچیده‌ترین مناقشات قرن بیستم و بیست‌ویکم است که ریشه در اشغال سرزمین‌های فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی دارد. از سال ۱۹۴۸، زمانی که رژیم صهیونیستی تأسیس شد، فلسطینیان با آوارگی، اشغال و نقض حقوق بشر روبرو بوده‌اند. سازمان ملل متحد در قطعنامه ۱۸۱ (۱۹۴۷) پیشنهاد تقسیم فلسطین را داد، اما این طرح هرگز به طور کامل اجرا نشد و منجر به جنگ‌های متعدد شد.

تا سال ۲۰۲۵، بیش از ۱۵۰ کشور فلسطین را به رسمیت شناخته‌اند، عمدتاً کشورهای آفریقایی، آسیایی و آمریکای لاتین. با این حال، کشورهای غربی، به ویژه اعضای دائمی شورای امنیت مانند آمریکا، انگلیس و فرانسه، تا اخیراً از این اقدام خودداری کرده‌اند. دلیل اصلی این تأخیر، اتحاد استراتژیک با رژیم صهیونیستی بوده که شامل حمایت نظامی، اقتصادی و سیاسی است. برای مثال، آمریکا سالانه میلیاردها دلار کمک به رژیم صهیونیستی می‌کند و وتوهای متعددی در شورای امنیت برای محکوم کردن اقدامات این رژیم اعمال کرده است.

در سال‌های اخیر، به ویژه پس از عملیات طوفان الاقصی در اکتبر ۲۰۲۳ و آغاز جنگ غزه که منجر به شهادت ده‌ها هزار فلسطینی شد، فشارهای بین‌المللی افزایش یافت. گزارش‌های سازمان ملل و کمیسیون‌های تحقیق نشان می‌دهد که اقدامات رژیم صهیونیستی در غزه می‌تواند به عنوان نسل‌کشی طبقه‌بندی شود. این زمینه، افکار عمومی جهانی را علیه رژیم صهیونیستی بسیج کرد و منجر به اعتراضات گسترده در کشورهای غربی شد. در نتیجه، کشورهایی مانند اسپانیا، ایرلند و نروژ پیشتر فلسطین را به رسمیت شناختند و حالا نوبت به انگلیس، فرانسه و دیگران رسیده است.

تحلیل اقدام اخیر کشورهای غربی

در ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۵، انگلیس، کانادا، استرالیا و پرتغال اعلام کردند که فلسطین را به رسمیت می‌شناسند. روز بعد، فرانسه به همراه بلژیک، لوکزامبورگ، مالت، موناکو و آندورا به این جمع پیوست. امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، در سخنرانی خود گفت: «زمان صلح فرا رسیده است و هیچ چیز جنگ جاری در غزه را توجیه نمی‌کند.» کی‌یر استارمر، نخست‌وزیر انگلیس، اظهار داشت: «امروز، برای احیای امید به صلح برای فلسطینیان و رژیم صهیونیستی، و راه‌حل دو دولتی، بریتانیا رسماً کشور فلسطین را به رسمیت می‌شناسد.» مارک کارنی، نخست‌وزیر کانادا، گفت: «کانادا کشور فلسطین را به رسمیت می‌شناسد و شراکت خود را برای ساخت آینده‌ای صلح‌آمیز برای هر دو کشور پیشنهاد می‌کند.» آنتونی آلبانیز، نخست‌وزیر استرالیا، این اقدام را به عنوان به رسمیت شناختن آرزوهای مشروع مردم فلسطین توصیف کرد.

این بیانیه‌ها ظاهراً حمایتی به نظر می‌رسند، اما بررسی دقیق‌تر نشان می‌دهد که آن‌ها فاقد تعهدات عملی هستند. هیچ‌کدام از این کشورها تحریم‌های اقتصادی علیه رژیم صهیونیستی اعمال نکرده‌اند یا کمک‌های نظامی به آن را قطع نکرده‌اند. در عوض، تمرکز بر «راه‌حل دو دولتی» است که سال‌هاست به عنوان یک شعار توخالی تکرار می‌شود، در حالی که شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیستی در کرانه باختری ادامه دارد و غزه تحت محاصره است.

نمادین بودن اقدام و فشار افکار عمومی

این به رسمیت شناختن بیشتر نمادین است و نمی‌تواند به رنج فلسطینیان پایان دهد. نمادین بودن به معنای عدم تأثیر عملی بر وضعیت میدانی است. برای مثال، علی‌رغم به رسمیت شناختن توسط بیش از ۱۵۰ کشور، فلسطین هنوز عضو کامل سازمان ملل نیست و مرزهای آن توسط رژیم صهیونیستی کنترل می‌شود. کارشناسان معتقدند که این اقدام تنها یک تغییر دیپلماتیک است که موقعیت فلسطینیان را در مجامع بین‌المللی تقویت می‌کند، اما بدون فشار واقعی بر رژیم صهیونیستی، تغییری ایجاد نمی‌کند.

این تصمیم تحت فشار افکار عمومی شکل گرفته است. پس از بیش از دو سال جنگ در غزه، که منجر به مرگ بیش از ۶۵ هزار نفر و آوارگی میلیون‌ها نفر شده، اعتراضات جهانی افزایش یافته است. در کشورهای غربی، نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که حمایت از فلسطین در میان جوانان و اقلیت‌ها رشد کرده است. برای مثال، در انگلیس و فرانسه، تظاهرات گسترده‌ای علیه سیاست‌های رژیم صهیونیستی برگزار شده که دولت‌ها را وادار به واکنش کرده است. کریس گانز، سخنگوی سابق اونروا، این اقدام را «نمادین» توصیف کرده و گفته: «چگونه می‌توان از به رسمیت شناختن صحبت کرد وقتی نسل‌کشی علیه ۲.۳ میلیون نفر در غزه در حال انجام است؟»

علاوه بر این، این کشورها از اعمال تحریم‌های واقعی خودداری کرده‌اند. فرانسه اعلام کرده که سفارتخانه‌ای در فلسطین باز نخواهد کرد تا زمانی که گروگان‌ها آزاد شوند و آتش‌بس برقرار شود، که این شرطی است که عملاً اجرای آن را به تعویق می‌اندازد. این نشان می‌دهد که اقدام بیشتر برای آرام کردن افکار عمومی است تا تغییر واقعی.

هدف تضعیف مقاومت فلسطینی

یکی از جنبه‌های کلیدی این اقدام، محکومیت حماس و تلاش برای ایجاد یک دولت فلسطینی مطیع غرب است. همه کشورهای مذکور در بیانیه‌های خود حماس را محکوم کرده‌اند. برای مثال، فرانسه خواستار اداره موقت توسط تشکیلات خودگردان فلسطینی شده که شامل انحلال حماس باشد. کانادا گفته: «این به هیچ وجه تروریسم را مشروعیت نمی‌بخشد و پاداشی برای آن نیست.» کارشناسان تأکید می‌کنند که این کشورها تصریح کرده‌اند حماس نباید نقشی در دولت آینده داشته باشد.

این رویکرد نشان‌دهنده تلاش برای از بین بردن مقاومت مسلحانه فلسطینی است. حماس به عنوان نماد مقاومت در برابر اشغالگری، از سوی غرب به عنوان «تروریستی» طبقه‌بندی شده، در حالی که اقدامات رژیم صهیونیستی اغلب نادیده گرفته می‌شود. هدف نهایی، ایجاد یک دولت فلسطینی است که با منافع غرب و آمریکا همخوانی داشته باشد، یعنی دولتی که مقاومت را کنار بگذارد و به مذاکرات بی‌پایان تن دهد. این مشابه رویکرد آمریکا است که به رسمیت شناختن را «پاداش به حماس» می‌داند.

از دیدگاه علمی، این اقدام را می‌توان در چارچوب نظریه‌های استعمار نوین تحلیل کرد، جایی که قدرت‌های غربی با ابزارهای دیپلماتیک، مقاومت‌های محلی را تضعیف می‌کنند. گزارش‌های سازمان ملل نشان می‌دهد که بدون پایان اشغال، چنین دولت‌هایی تنها یک دولت اسمی خواهند بود، وابسته به کمک‌های غربی و فاقد استقلال واقعی.

نتیجه‌گیری

در نهایت، به رسمیت شناختن فلسطین توسط کشورهای غربی اقدامی نمادین است که تحت فشار افکار عمومی شکل گرفته و نمی‌تواند به رنج فلسطینیان پایان دهد. این اقدام بیشتر برای تضعیف مقاومت، به ویژه حماس، طراحی شده و به دنبال ایجاد دولتی مطیع است. برای تغییر واقعی، نیاز به تحریم‌های اقتصادی، پایان کمک‌های نظامی به رژیم صهیونیستی و اجرای قطعنامه‌های سازمان ملل است. بدون این‌ها، چنین ژست‌هایی تنها وضعیت موجود را تداوم می‌بخشند و امید واقعی به صلح را از بین می‌برند.

ارسال دیدگاه
0 دیدگاه

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *