به گزارش خبر ۲۴ فعال شدن مکانیسم ماشه بار دیگر توجهها را به تحریمهای شورای امنیت جلب کرده است. در حالی که این سازوکار میتواند فشارهای اقتصادی و سیاسی علیه ایران اعمال کند، نقش دیپلماسی فعال و همراهی کشورهای کلیدی بریکس میتواند اثرگذاری تحریمها را کاهش دهد و روند اجرای آنها را با چالش مواجه کند. در این باره با «سید رضا صدرالحسینی» کارشناس مسائل سیاست خارجی درباره تبعات این مکانیسم و ظرفیتهای دیپلماسی برای بهره گیری از ظرفیت کشورهای عضو بریکس گفتگو کردیم.
فعال شدن مکانیسم ماشه در عمل چه تبعاتی می تواند داشته باشد؟ آیا صرفاً ابزار فشار سیاسی و اقتصادی است یا مقدمه ای برای تشدید تنشها و حتی درگیری نظامی است؟
ابتدا باید عرض کنم که جمهوری اسلامی ایران در طول سالهای متمادی و اخیر بر «جدیت و حسن نیت و مسئولیتپذیری در مذاکره» و «تلاش برای یافتن راه حل دیپلماتیک راجع به موضوع هستهای» تمرکز داشته است، مانند اظهارات رئیس جمهور، سخنرانی وزیر خارجه در شورای امنیت، نامه وزیر امور خارجه به دبیرکل، نامه وزیر امور خارجه به همتایان، بیانیه وزارت امور خارجه، پیامهای وزیر امور خارجه و سخنگوی وزارت امور خارجه. معمولاً طراحی طرف مقابل در این شرایط به شکلی است که تلاش میکند با به راه انداختن نوعی بازی سرزنش (Blame Game) جمهوری اسلامی ایران را مقصر شکست معرفی کند حال آنکه عدم اجرای تعهدات و قصور طرفهای غربی برجام باعث شکست این ابتکار مبتنی بر چند جانبه گرایی گردید و راههای برونرفت نیز با تجربیات فراوان ایران در خنثیسازی و دورزدن تحریمها وجود دارد.
پس از فراز و نشیبهای فراوان پیرامون احتمال فعالسازی مکانیسم ماشه در چارچوب توافق هستهای موسوم به برجام، برخی کشورهای اروپایی به همراه ژاپن اعلام کردند که این مکانیسم علیه جمهوری اسلامی ایران اجرایی شده است؛ موضوعی که پیش از این، برخی از تنظیمکنندگان توافق برجام آن را امری غیرقابل اجرا یا فاقد مبنای حقوقی در متن توافق میدانستند. باید به طور دقیق بیان شود که مکانیسم ماشه چه اقدامی را تاکنون انجام داده بود و چرا و به چه دلیل تلاش های مقامات مسئول در جمهوری اسلامی برای توقف و یا تداوم آن دارای اهمیت است.
ابتکارات و تدابیر هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با اقدام غیرقانونی سه کشور اروپایی و کاهش اثرات منفی این اقدام در عرصههای داخلی و بینالمللی قابل تقدیر و تحسین است. با این حال، زیادهخواهی و بدعهدی مکرر طرفهای اروپایی، که تحت هدایت مستقیم آمریکا صورت گرفت، مانع از تحقق نتایج مثبت این تلاشها شد و در نهایت، اقدام ناموجه و غیرقانونی این سه کشور در تبعیت کامل از سیاستهای آمریکا به مرحله اجرا درآمد.
باید گفت که ۶ قطعنامه علیه ایران قبل از سال ۲۰۱۵ مصوب شده بود که توافق برجام انها را متوقف کرد. باید توجه داشت که متن آن قطعنامه ها بیشتر موضوعاتی است که به مسئله اصلی یعنی هسته ای و موشکی در جمهوری اسلامی تاکید دارد؛ البته بعضی از تحلیلگران که اکثریت آنها در خارج از کشور هستند و مطالب آنها به صورت ترجمه و یا تاثیرگذاری برروی بیان تحلیلگران قابل دریافت است این موضوع را به شدت بزرگ نموده و به سمت موضوع نظامی گری علیه ایران تلقی میکنند. اما درواقع هیچیک از ۶ قطعنامه مصوب شورای امنیت سازمان ملل موضوع اصل ۴۲ منشور سازمان ملل و فصل هفت را تاکید ندارد. البته باید توجه داشت که همه آنچه که تاکنون در دو موضوع ذکر شده (هسته ای و موشکی) در طول یک دهه گذشته متوقف شده بود توسط تحریم های چندلایه که تعداد آنها بیش از ۴ هزار و ۸۰۰ تحریم می باشد، اجرایی شده است و ملت ایران توانسته اند به شیوه های مختلف بخش عمده ای از این تحریم ها را خنثی نموده و یا دور بزنند.
مسئله ماشه بیش از آنکه به طور مستقیم بر روی اقتصاد روزمره مردم و یا امنیت ملی ایران تاثیر داشته باشد، کارکرد روانی و فشار بر افکار عمومی ملت ایران خواهد داشت.
ایران چگونه می تواند از ظرفیت های کشورهای عضو بریکس برای کاهش اثرگذاری تحریم ها بهره ببرد؟
باید توجه داشت که ظرفیت های بوجود آمده در طول یک دهه گذشته که تلاش مقامات و دولت های مختلف را دارد امروز جمهوری اسلامی ایران را از تنش های شدید اقتصادی که ممکن است بر اساس تحلیل غیر منطقی و غیر اصولی مکانیسم ماشه اعلام شود مبرا کرده است که یکی از آنها عضویت ایران در بریکس است که بخش عمده ای از تجارت جهانی به همراه پوشش جمعیتی جهان را در اختیار دارد. درواقع می توانیم بگوییم بخشی از کشورهای عضو بریکس که در تعاملات اقتصادی خویش تلاش می نمایند اهرم دلار را از معادلات خارج نموده و به صورت تهاتر کالا و یا پول مورد قبول کشورهای عضو معاملات و تعاملات اقتصادی خود را تنظیم نمایند جمهوری اسلامی ایران از این ظرفیت می تواند به خوبی بهره ببرد.
با توجه به شرایطی که وجود دارد، دیپلماسی ایران باید بر چه اولویت هایی متمرکز باشد تا ظرفیت های ساختاری سازمان ملل را به نفع خودتغییر دهد؟
بنظر می رسد با توجه به اتفاقاتی که در طول سالهای اخیر و عدم کارایی شورای امنیت سازمان ملل بوجود آمده و از حق وتو در موارد غیر منصفانه و غیر عادلانه توسط کشورهای غربی به مراتب نسبت به دهه های گذشته استفاده شده موضوع تغییرات اساسی در چارچوب اداره جهان توسط سازمان ملل متحد، توافقات قابل توجهی میان کشورهای مستقل در شرق و غرب و آمریکای لاتین بوجود آمده است که نمونه شاخص آن مخالفت ۱۴۲ کشور در مجمع عمومی به یکجانبه گرایی امریکا در حمایت از رژیم صهیونیستی در جنایات مستمر آن در فلسطین و غزه می باشد. بنابراین بنظر می رسد موقعیت کنونی بوجود آمده در سازمان ملل نزدیکی کشورهایی که به موضوع مهم استقلال و مخالفت با دخالت کشورهای بزرگ همچون امریکا در مسائل داخلی و منطقهای آنها ظهور و بروز بهتری پیدا کرده کاملاً آشکار شده لذا از این موقعیت می توان در راستای تغییراتی که عمده کشورهای جهان برای اداره جهان توسط یک نهاد بین المللی بوجود آمده استفاده کامل را برد.
جمهوری اسلامی ایران در طول حیات خود به اثبات رسانده با پشتوانه مردمی همیشه با کمترین هزینه از همه ابزار قدرت سیاسی، دیپلماسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی خود برای عبور از چالشها استفاده نموده و این مورد نیز از موارد قبلی مستثنی نخواهد بود.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟