گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ چندین بار بعد از جنگ ۱۲ روزه واضعان برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام از ضرورت آغاز مذاکرات مجدد میان ایران و آمریکا آنهم در قالب یک سند «جامع» سخن گفته اند و چنین ایده ای را پایان بخش مشکلات کشور در عرصه های مختلف عنوان می کنند.
در همین باره محمدجواد ظریف، وزیر خارجه اخیراً گفته است: «دیگر اینکه مشکل هستهای را با هستهای حل کنیم نشدنی است/ ناگزیریم برای بحثهای دیگر طراحی داشته باشیم؛ این تسلیم نیست»!
اصرار بر تکرار یک اشتباه تاریخی
رسانه های جریان غربزده نیز بر اساس همین رویکرد تلاش می کنند، بعد از نامه موسوم به «تغییر پارادیم» که جمعی از سیاستمداران جریان غربزده آن را خطاب به رهبری نوشته اند نیز از لزوم آغاز دور جدیدی از مذاکرات میان ایران و امریکا سخن به میان آورده اند. به عنوان نمونه ، روزنامه اصلاح طلب اعتماد متعلق به رئیس شورای اطلاع رسانی دولت به بهانه آتشبس در غزه از قول حقشناس در صفحه نخست تیتر می زند: «توافق بزرگ ایران و آمریکا دور از دسترس نخواهد بود» و در ادامه از قول وی می نویسد: «اگر زبان مذاکره با امریکای مدل ترامپ را شناخته و در راستای آن عمل کنیم، دستیابی به یک توافق بزرگ میان ایران و امریکا دور از دسترس نخواهد بود. امریکا به خوبی میداند که تنازع با ایران منطقه را از ثبات و آرامش دور میکند و برای دههها مشکل ایجاد میکند».
یا روزنامه اعتماد در شماره دیگری از قول محسن هاشمی تاکید می کند که توافق با آژانس و اروپا کافی نیست و باید با آمریکا مذاکرات جامع و بده بستان داشته باشیم!
از این دست نمونه ها در طول هفته های اخیر کم نیستند که طی آن وابستگان به این جریان از ضرورت مذاکرات جدید سخن به میان می آورند، آنهم بدون اشاره نسبت به آوارهای سنگینی که برجام برای امنیت، اقتصاد و سیاست به همراه داشت.
اشتباهات بُنیان بَزکن آقای وزیر
نگرش رهبران و شخصیت های این جریان به مذاکره هم کمترین تغییری نسبت به گذشته نداشته است و مدل امتیازدهی یک جانبه به آمریکا به زعم این جریان باید تکرار شود تا کشور روی آرامش را به خود بگیرد، در شرایطی که همین رویه در گذشته تکرار شد و ضربات آن بر پیکر کشور زخم های عمیقی از حماقت به جای گذاشته است.
لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در موضع گیری که امروز در سطح رسانه های داخلی و بین المللی بازتاب فراوانی داشته است تنها یکی از این حماقت ها را بیان می کند؛ وی در این باره می گوید : «تصمیم نهایی در مورد برجام، مستقیماً توسط آقای ظریف و جان کری، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده، گرفته شد و سایر شرکت کنندگان در واقع نقش “ناظر” داشتند».
لاوروف با متهم کردن غرب به برپایی یک «نمایش غیرقانونی» در استفاده از مکانیسم ماشه، این مکانیسم را در تصمیمات شورای امنیت «منحصربهفرد» توصیف کرد، چرا که «به هر یک از طرفهای برجام اجازه میدهد تا بهصورت یکجانبه، تحریمها را دوباره فعال کند و هیچکس نتواند آن را متوقف سازد».
وزیر خارجه روسیه در ادامه گفت: «راستش را بخواهید، ما از این موضوع (توافق ظریف و کری بر سر مکانیسم ماشه) شگفتزده شدیم. لاوروف افزود: وقتی شرکای ایرانی ما این فرمولبندی را که یک “تله حقوقی” محسوب میشد، پذیرفتند، ما هم دلیلی برای اعتراض نداشتیم.»
از نظر اسرائیل، برجام یک نقطه عطف استراتژیک برای مهار ایران بود
اظهارات وزیر خارجه روسیه در حالی است که در کتاب «صلح ترامپ، توافقات ابراهیم » نوشته باراک راوید آمده است: «گادی آیزنکوت، رئیس سابق ستاد کل ارتش به من گفت،: برجام یک نقطه عطف استراتژیک است زیرا به اسرائیل اجازه می دهد منابع خود را به سمت مقابله با تهدیدات دیگری مانند استقرار ایران در سوریه و خنثی کردن برنامه های ایران و حزب الله برای فتح الجلیل هدایت کند.»در ادامه اشاره می شود: « پس از توافق هستهای، ما همچنین توانستیم به جای تمرکز تمامی تلاشهایمان بر طراحی برنامههای حمله نظامی، به ماموریت خود یعنی ترور هدفمند و مخفیانه عناصر مرتبط با برنامه هستهای ایران، بپردازیم.»
نکته جالب توجه آنکه «راوید» نویسنده این کتاب در سال ۲۰۲۴، جایزه آلدو بکمن را از انجمن خبرنگاران کاخ سفید، برای پوشش تصمیمگیریهای کاخ سفید و روابط آمریکا-اسرائیل، دریافت کرد و جالب تر آنکه عمده اخبار خاص و محرمانه مذاکرات ایران و آمریکا و موضوع هستهای ایران نیز توسط «باراک راوید» برای سایت آکسیوس مخابره شده است.
در حالی همه داده ها عقلی اثبات می کند که نباید یکبار دیگر کشور را در آستانه یک اشتباه تاریخی و بنیان برکن شبیه برجام قرار دهیم اما اصرار بلاجهت و معنادار یک جریان سیاسی این هشدار را مطرح می کند که نباید همانند گذشته چشم ها را روی اشتباهات این جریان و شخصیت های نشانه دار آن بست و اجازه داد بار دیگر با شعارهای پوپولیستی کشور را در مسیر یک بحران مشابه قرار دهند.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟