گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ اداییها و بحران مسئولیت اجتماعی پدیدهای که در گفتوگوهای اخیر فریبا نادری و علی ضیاء رخ داد، صرفاً خطای فردی نیست؛ بلکه نشانه یک الگوی رفتاری تازه در میان بخشی از سلبریتیهای رسانهای است. این گروه، از «پرسش و پاسخ» عبور کرده و وارد مرحلهای از «خودافشایی نمایشی» شدهاند؛ جایی که مرز میان صراحت و بیادبی، میان طنز و تحقیر اجتماعی از میان رفته است. گفتوگو، به صحنهای برای «ادعا» و «ادایی» تبدیل شده و افکار عمومی، بهای این سطحینگری را میپردازد.
شوخی طبقاتی؛ کد نمادین شکاف اجتماعی اظهار نظر فریبا نادری درباره «زعفرانیه و ونک» صرفاً یک جمله نبود، بلکه رمزگشایی از ذهنیت طبقاتی و نشانهای از «نوکیسگی فرهنگی» بود؛ بازتاب همان بحرانی که جامعه ایرانی در لایههای نابرابری اقتصادی تجربه میکند. در جامعهای خسته از فشار معیشتی، هر شوخی طبقاتی به نماد تحقیر تبدیل میشود و هر لبخندِ بیمحابا، زخم تازهای بر حافظه جمعی است.
علی ضیاء؛ فرار از تلویزیون، سقوط در شبکه علی ضیاء مصداق مجریانی است که از «انضباط رسانه ملی» به امید صراحت بیشتر به فضای اینترنت پناه بردهاند، اما در غیاب معیار و پژوهش، به کاراکترهای واکنشی بدل شدهاند. او از مجری به کنشگر هیجانی تغییر ماهیت داده است. در اینجا مسئله فقط تغییر بستر نیست، بلکه فروپاشی «هویت حرفهای» است؛ رسانه بدون ساختار، انسان بدون مرز میسازد.
تلویزیون؛ هنوز آخرین کلاس گفتوگو در میان همه ضعفهای رسانه ملی، تلویزیون هنوز «نظام گفتوگو» دارد. برنامههایی چون دورهمی، خندوانه یا گفتوگوهای مستند برمودا، نشان دادند که ادب، پژوهش و مدیریت لحظهای هنوز در تلویزیون زنده است. در حالیکه فضای یوتیوبی، بینظم و واکنشی است، تلویزیون هنوز میتواند معیار گفتوگوی حرفهای و اخلاقمحور باشد.
از پژوهش تا فهم مخاطب؛ ضرورت بازسازی مهارت رسانهای بحران امروز در گفتوگوهای اینترنتی نه از کمبود امکانات، بلکه از فقدان پژوهش و سواد رسانهای ناشی میشود. مجری بدون مطالعه، تبدیل به محرک افکار عمومی میشود؛ نه تحلیلگر آن. پژوهش، شناخت روانشناسی اجتماعی و تسلط بر چارچوب فرهنگی مهمان، شرط بقا در عصر وایرال است.
بازگشت به گفتوگو بهمثابه تفکر ایران در حال تجربه گذار از «رسانههای رسمی» به «رسانههای بیقاعده» است؛ و اگر بازتعریف حرفهای گفتوگو صورت نگیرد، افکار عمومی به میدان آزمایش شهرتسازیهای بیپژوهش بدل خواهد شد. باید گفتوگو را از سطح سرگرمی به سطح تفکر بازگرداند و رسانه را از هیجان نجات داد. آینده سواد رسانهای ایران، به همین بازسازی اخلاقی و معرفتی گره خورده است.
-
اندازه متن
+
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟