گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ گزارشی که مخاطب اصلیاش رهبران کاخ سفید، برخی پایتختهای اروپایی و شماری از کشورهای منطقه است، در عمل فهرستی از دغدغهها، دلنگرانیها و توصیههایی را بازتاب میدهد که نشان میدهد گزینههای قاطع نظامی و سیاسی علیه ایران دیگر آن کارآیی گذشته را ندارند.
JINSA؛ سندِ نگرانیِ تلآویو در لباس «توصیهنامه»
متن ۲۱ صفحهای موسسه JINSA (که چهرههای شناختهشدهای چون اریک اولمن و الیوت ابرامز در تدوین آن نقش داشتهاند) تلاش دارد برای تصمیمسازان غربی «نسخهای پساتحریمی-پساتهاجمی» ارائه دهد. اما مطالعه دقیق نشان میدهد اغلب گزارهها نه دستورِ عملِ جدید، که انعکاس خواستهها و هراسهای اسرائیل است؛ هراسی از نفتالیسم منطقهای، از تداوم روابط اقتصادی ایران با چین و روسیه و از کاهش تمایل متحدان منطقهای به پیوستن به پروژههای ضدایرانی.
واقعیت اول: عملیات خرداد مؤثر اما ناکافی؛ تهران بازیابی میکند
JINSA با بزرگنمایی برخی اثرات حملات اخیر علیه تاسیسات ایران، در عین حال اذعان میکند که آن اقدامات نتایج راهبردی و پایدار پدید نیاوردهاند. متن صریحاً میگوید ایران از «زمان» برای بازیابی و مهندسی مجدد ظرفیتها استفاده میکند و همچنان اهرمهایی برای محدود کردن آزادی عمل تلآویو و واشنگتن در اختیار دارد.
واقعیت دوم: متحدان بینالمللی و منطقهای دیگر همراه نیستند
نویسندگان گزارش بارها به «بیانگیزگی شرکای منطقهای» اشاره کردهاند؛ آنها اذعان دارند که کشورهای عرب خلیجفارس و برخی دولتهای آسیای شرقی با احتیاط از همراهی کامل با کمپین ضدایرانی امتناع میکنند. همزمان، توسعه همکاریهای راهبردی ایران با چین و روسیه، کارآیی تحریمها و فشارهای یکجانبه را کاهش داده است.
واقعیت سوم: کاستیهای فنی ـ لجستیکی ارتشهای متحد
یکی از نقاط قابلتوجه در گزارش، اشاره به ضعفهای تدارکاتی و تجهیزاتی است: نیاز فوری به تانکرهای سوختگیری هوایی، مهمات دقیق هدایتشونده، و سامانههای رهگیر بیشتر. در عمل تأکید JINSA بر این نکته نشان میدهد که حتی حلقههای نزدیک به اسرائیل نیز کارآیی تجهیزات و پوشش حمایتی آمریکا را برای رویارویی بلندمدت زیر سوال میبرند.
واقعیت چهارم: ایران «نه میخواهد و نه مجبور است» زود مذاکره کند
گزارش بارها تکرار میکند که تهران امروز تمایل چندانی به بازگشت به میز مذاکره یا پذیرفتن شروط یکطرفه ندارد؛ زیرا تجربه پیشین نشان داده تضمینِ مطمئنی وجود ندارد. ایران از قدرتِ زمان، اهرمهای منطقهای و روابط اقتصادی سود میبرد و این ترکیب، مقاومت تهران را تقویت کرده است.
از فرافکنی تا بنبست عملیاتی
پیام روشن JINSA — و در پس آن حلقههای فشار اسرائیل — این است: ابزارهای سابق فشار دیگر کارآیی لازم را ندارند و واشنگتن برای «رهبر» بودن در پروژه مهار ایران نیازمندِ اقداماتی است که لااقل در کوتاهمدت محقق نمیشود. گزارش در نهایت بهجای ارائه ابتکار عمل نو، بر نسخههای تکراری تأکید میکند: مذاکره توأم با فشار، همراهسازی شرکا و افزایش پشتیبانی تدارکاتی. اما خود متن اعتراف میکند که این ترکیب نه جدید است و نه تضمینکننده موفقیت.
آنچه این سند نشان میدهد، فرصتی راهبردی برای ایران است: حفظ سیاست مقاومت توأم با توسعه روابط چندجانبه و اقتصادی، افزایش ظرفیتهای دفاعی و استفاده از زمان برای تقویت جایگاه منطقهای. از منظر راهبردی، افشاگری JINSA بیش از آنکه خط حمله باشد، نقشهای از نقطهضعفهای دشمن را فاش کرده است. نقطهضعفهایی که میتوانند بهصورت حسابشده و راهبردی به فرصت تبدیل شوند.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟