گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ سعید همتی،
رفتارهای این روزهای مقامات ایالات متحده نمایانگر این مسئله است که مدیریت سیاست خارجه این کشور تلاش می کند تا با گفتارها و رفتارهای متنوع در عین آنکه روابط بین المللی خود را دچار تجدیدنظرطلبی می کند، از سلطه و چیرگی اقتصادی سابق خود بهره جسته و کشورها نسبت به فاصله گرفتن از آمریکا ترسانده و با اعمال تحریم های بین المللی، از ایجاد تغییرات بین المللی به سمت چین جلوگیری کند.
چرا ترامپ در زمین بازی پکن میبازد؟
در همین باره فرید زکریان می نویسد: دیدار ترامپ و شی جینپینگ در کره جنوبی در روز پنجشنبه نتیجهای ارزشمند داشت؛ آتشبس در جنگ تجاری. اما این با یک توافق صلح تفاوت دارد؛ یعنی چارچوبی بلندمدت برای مدیریت مهمترین رابطه در جهان. این توافق موقت، روند تشدید تنش را متوقف و برای هر دو طرف زمان خرید. پرسش کلیدی اکنون این است که آمریکا چگونه از این زمان استفاده خواهد کرد. مسئله آنجاست که واشنگتن، چه تحت رهبری دموکراتها و چه جمهوریخواهان، در سالهای اخیر عملاً بر اساس «قوانین چین» بازی کرده است. در دهه گذشته، واکنش آمریکا به چین شبیه تلاشی بوده برای شکست پکن از راه تبدیل شدن به خود پکن. محدود کردن تجارت، هدایت زنجیرههای تأمین، سیاسی کردن سرمایهگذاری و استفاده از تعرفهها بهعنوان ابزار ارادهٔ رئیسجمهور. بخشی از کاهش ریسک هدفمند منطقی است، اما اگر زیادهروی شود، این سیاستها بهجای تضعیف چین، در واقع به نقاط قوتش خدمت میکند و از قدرت آمریکا میکاهد.
وی ادامه می دهد : دونالد ترامپ از بازی با قوانین چینی لذت میبرد. به نظر میرسد او قدرت متمرکز، شخصی و خودسرانه شی جینپینگ را تحسین میکند. در دور دوم ریاستجمهوریاش تهدید به اعمال تعرفههای سراسری کرده، شخصاً در زنجیرهٔ تأمین نیمههادیها مداخله کرده، خواستار سهام دولتی در شرکت اینتل شده، برای فروش تراشههای Nvidia به چین مجوز ویژه صادر کرده (در حالیکه ۱۵٪ از سود را برای آمریکا برداشته)، و در فروش تیکتاک نقش «بانکدار» را ایفا کرده است. برای برخی، این شاید نشانهٔ مهارت در معاملهگری باشد؛ اما در واقع، نوعی سادهانگاری خطرناک است. سیستم چین دقیقاً برای مداخلهٔ دولتی طراحی شده است.
پیروزی امریکا در برابر چین بعید است
در ادامه این تحلیل می خوانیم: طبق تحلیلی در نشریه The Washington Quarterly، پکن نوعی «نظام فشار چند لایه و محکم» ایجاد کرده است: ترکیبی از کنترلهای رسمی صادرات و فهرستهای سیاه، همراه با فشارهای غیررسمی و مبهم، از جمله تأخیرهای عمدی گمرکی، ممنوعیتهای ایمنی، یا دستورهای شفاهی به شرکتها. تحریمهای چین عمداً مبهماند، بدون مسیر مشخص خروج، و میتوان شدتشان را هر زمان بالا یا پایین برد. پکن از ابهام بهعنوان سلاح استفاده میکند. این نظام برای قدرت سیاسی پایدار و نفوذ دولتی ساخته شده، نه برای شفافیت یا حاکمیت قانون. اگر رقابت به آزمونی از کنترل متمرکز و خودسرانه، با یارانهها، تهدیدها و تصمیمگیریهای شخصی تبدیل شود، چین برتری طبیعی دارد: نه از قانون اساسی میترسد، نه از بازار، نه از انتخابات.
اگر آمریکا این رقابت را به آزمونی از اقتدار متمرکز بدل کند، بعید است پیروز شود. چین میتواند درد را تحمل کند؛ میتواند صنعتش را با دستور بسیج کند؛ میتواند بدون محدودیت قانونی هزینه تحمیل کند. اما ایالات متحده نمیتواند و نباید به این شیوه حکومت کند. هیچ دموکراسیای با تقلید از یک حکومت خودکامه پیروز نمیشود. قدرت واقعی آمریکا در قانونمندی، پیشبینیپذیری و بازبودن نهفته است.
آمریکا زمانی پیروز میشود که بسازد، نه بکوبد. باید روابط خود را با اروپا و آسیا عمیقتر کند، اقتصادش را بیش از پیش با شرکای دموکراتیک در هم ادغام کند، در ظرفیت تولید نیمههادیها بهطور گسترده و نه فقط در چند شرکت خاص، سرمایهگذاری کند و نظامی باز را حفظ کند که درخشانترین ذهنهای جهان را جذب میکند. آمریکا باید نظام تجارت جهانی را بازآفرینی کند، نه محدود. اما اگر این رقابت را به آزمونی از پویایی، رقابت آزاد و اتحادهای داوطلبانه تبدیل کنیم، نتیجه از پیش روشن است. راه پیروزی، تبدیل شدن به چین نیست بلکه آمریکا ماندن است؛ حتی باید بیش از پیش بر همان اصولی تکیه کرد که همواره آمریکا را قدرتمند کردهاند.
صلح شکننده
موسسه شورای آتلانتیک نیز در گزارشی به نقل از کارشناسان خود نوشت: در حالی که به نظر می رسد دیدار چند روز قبل «دونالد ترامپ» و «شی جینپینگ» رئیسان جمهوری آمریکا و چین به توافقی مهم منجر شد اما بسیاری از تحلیلگران این توافق را آتشبس تعرفهای موقتی میدانند که در قبال توقف موقت برخی محدودیتهای چین بر صادرات عناصر نادر خاکی حاصل شده است. با این حال، هنوز موضوعاتی مثل تیکتاک، تایوان و سیاستهای ساختاری اقتصاد چین حل نشده باقی مانده اند. لذا هنوز تردیدهای جدی وجود دارد که آیا این توافق میتواند به کاهش پایدار تنشهای واشنگتن و پکن منجر شود.
شورای آتلانتیک دیدگاه کارشناسان خود را در چند محور درباره توافقات امضا شده، نگرانیهای موجود و گامهای بعد ارائه کرده است.
توافقهای پکن و واشنگتن
این گزارش در بخش توافقات اصلی حاصل شده در نشست کره جنوبی آورده است که نشست فوق «نتایج واقعی» به همراه داشت. «جاش لیپسکی» رئیس اقتصاد بینالملل در مرکز ژئواکونومیک و مشاور پیشین صندوق بینالمللی پول معتقد است که چین توانست کاهش تعرفهها را مشابه کشورهای آسیایی دیگر به دست آورد و در مقابل واردات سویا از آمریکا را از سر بگیرد. این اقدام موجب کاهش فشار کشاورزان آمریکایی بر دولت ترامپ می شود.
«رید بلکمور» مدیر پژوهش در مرکز انرژی جهانی تأکید دارد که ترامپ توانست توقفی یکساله در محدودیتهای چین بر عناصر نادر خاکی ایجاد کند که برای صنایع آمریکا حیاتی است؛ این گشایش موقت، فضای تنفس لازم برای صنایع را فراهم میکند.
«ملانی هارت» مدیر ارشد مرکز چین جهانی و کارشناس وزارت خارجه آمریکا میگوید این دیدار مطابق انتظار پیش رفت و اقدام چین در تشدید کنترل بر مواد اولیه فنتانیل و کاهش متقابل تعرفههای آمریکا را به همراه داشت. با این حال به نظر کارشناسان هنوز موضوعات مهم دیگری برای رسیدگی باقی مانده است. رید بلکمور هشدار میدهد این توافق «آرامشی کوتاهمدت ااست و نه راهحل نهایی»؛ چین ثابت کرد که میتواند از زنجیره تامین بهعنوان اهرم فشار استفاده کند و احتمال دارد دوباره از آن بهره ببرد.
وی خاطرنشان کرد که حتی در دوره این آتشبس، نقش مسلط چین در زنجیره تامین مواد خام و قطعات صنعتی همچنان خطرناک خواهد بود و شرایط اطمینانبخشی را برای بخش خصوصی ایجاد نمیکند.
مشاور پیشین صندوق بینالمللی پول نیز تأکید دارد که این توافق آمریکا را فقط به نقطه قبل از تشدید جنگ تجاری بازمیگرداند و چین همچنان با تعرفههایی بالاتر از اوایل دوره ترامپ مواجه است. ضمن آنکه بسیاری از مسائل ساختاری، مثل سیاستهای صنعتی چین، همچنان حلنشده باقی ماندهاند.
به گفته «مارکوس گارلاوسکاس» مقام پیشین شورای ملی اطلاعات، موضوع تایوان در جلسه مطرح نشد. اگرچه در تجارت نوعی آتشبس ایجاد شده، اما تنش بر سر آینده تایوان بدون تغییر ادامه دارد زیرا آمریکا همچنان متعهد به حمایت از وضعیت موجود در تایوان است.
کارشناسان به آینده روابط دوطرف نگاه چندان خوشبینانهای ندارند. جاش لیپسکی اشاره میکند که جهان منتظر حکم دیوان عالی آمریکا درباره اختیارات تعرفهای ترامپ است، اما هر نتیجهای حاصل شود ترامپ از ابزاری که آن را بهترین سلاح اقتصادی خود میداند، دست نخواهد کشید و این یعنی آتشبس تجاری شاید بهترین چیزی است که هر دو طرف در آینده نزدیک میتوانند به آن امید داشته باشند.
پیروزی بزرگ چین
بلکمور مدیر پژوهش در مرکز انرژی جهانی هم پیشبینی میکند واشنگتن همکاریهای زنجیره تأمین با متحدانش همچون ژاپن و استرالیا را تشدید میکند و گروه هفت نیز تلاش خواهد کرد هماهنگی بیشتری در این حوزه ایجاد کند. در غیر این صورت، امتیازگیری موردی از چین برای دستیابی به «وقفههای کوتاه» در زنجیره تامین به یک روال تبدیل خواهد شد.
ملانی دیدار اخیر را یک «پیروزی بزرگ» برای پکن دانست و افزود «بزرگترین نگرانی چین درباره ترامپ، غیرقابل پیشبینی بودن اوست»؛ چین این فرصت را دارد تا قبل دیدار بعدی دو رهبر در ماههای آینده برای گرفتن موج جدیدی از امتیازات فشار بیاورد.
این کارشناس سابق وزارت خارجه آمریکا میگوید که چین میداند چه میخواهد، اما هنوز نشانهای از استراتژی منسجم آمریکا برای مدیریت این روند دیده نمیشود.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟