به گزارش خبر ۲۴؛ ناصر کنعانی چافی طی یادداشتی نوشت:
آمریکا و اروپا در طول سالهای طولانی گذشته خاصه دو سال اخیر، حیثیت و اعتبار سیاسی خود را پای رژیم اسرائیل قربانی کردهاند. آنها با حمایت نامحدود از رژیم اسرائیل، عملا با ایستادن در کنار یک جنایتکار جنگی و رژیم متهم به نسلکُشی و کشتار دستهجمعی، در مقابل حقوق بینالملل، قواعد آمره و صلح و امنیت بینالمللی صفآرایی کردند! حمایت آمریکا و اروپا از رژیم اسرائیل علاوهبر حمایت از یک مجرم بینالمللی، شرطبندی بر اسب بازنده است. اسرائیل کِشتی در حال غرق شدن است و اگر آمریکا و اروپا از این کِشتی طوفانزده و شکسته پیاده نشوند، همراه آن غرق خواهند شد.
اسرائیل رژیمی اشغالگر است که بهدنبال حذف نیروهای ضداشغالگری، تضعیف کشورهای منطقه و حتی تجزیه آنها و نیز سلطه بر کل منطقه از طریق زور و اعمال نامشروع قدرت است. روند تحولات هشت دهه گذشته ثابت میکند که سرنوشت محتوم این راهبرد بهرغم تحمیل هزینههای هنگفت بر منطقه و جهان، شکست راهبردی است.
احمقانه است اگر رهبران رژیم اسرائیل از موفق بودن عملیاتهای تروریستی خود علیه رهبران سیاسی و فرماندهان ارشد نظامی جبهه مقاومت در فلسطین، لبنان، یمن، ایران یا عراق احساس پیروزی کنند.
راهبرد مقاومت و قدرت آن در منطقه نهتنها از بین نرفته و تضعیف نشده بلکه از حوزه نظامی به حوزه اعتقادی، اندیشه، فرهنگ و اجتماع در سطح منطقه و جهان تسری و تعمیم یافته است. فلسطین از مسألهای منطقهای به مسألهای بینالمللی و از مسألهای «بین دولتها» به مسألهای «بین ملتها» در سراسر جهان ارتقاء یافته است. در مقابل، انسجام سیاسی، اجتماعی، فکری و فرهنگی در سرزمینهای اشغالی (اسرائیل) به نازلترین سطح تنزل یافته و گسلهای داخلی آن دهان باز کرده است.
ارتش یک رژیم تا بنِ دندان مسلح و تحت حمایت تمامعیار غرب و ناتو، نتوانسته بر جنبش مقاومت در جغرافیای محدود غزه و نیز در لبنان فائق آید و در برابر ایران نیز بهرغم حمایتهای بینظیر آمریکا، برخی دول اروپایی و ناتو، ضربات سهمگین و خردکنندهای دریافت کرده است.
روشن است که خاورمیانه جدیدی در حال شکلگیری است، اما نه با مختصاتی که رژیم اسرائیل متوهمانه آرزوی آن را دارد. در خاورمیانه جدید رژیم اسرائیل دست برتر را نخواهد داشت بلکه منفور ملتها و مطرود دولتها خواهد بود. رژیم اسرائیل اکنون تهدید درجه اول صلح و امنیت منطقهای شناخته میشود و صلح با این رژیم واژهای عاری از مفهوم واقعی آن است. راهحل دو دولتی دیگر معنا و مفهوم خود را از دست داده و واژهای انتزاعی و غیرقابل تحقق بهشمار میرود. رژیم اسرائیل با دست خود این «به اصطلاح راهحل» را دفن کرده است.
رژیم اسرائیل راهکار برتری خود بر منطقه را در جنگ علیه کل منطقه و نه فقط علیه فلسطینیان جستوحو میکند، در حالیکه جنگ علیه غزه، لبنان و ایران، نشان داده که اولا اسرائیل در میدان نظامی دست برتر را ندارد و توانایی حفظ و تثبیت سرزمینهای اشغالی جدید حتی در غزه را نیز نخواهد داشت، ثانیا بیثباتی در منطقه و گسترش فضای جنگ و درگیری، پیش و بیش از دیگر دولتها و کشورها، رژیم اسرائیل را در معرض تهدید دائمی قرار خواهد داد.
حمایت از یک رژیم جنایتپیشه، عملا اعتبار حامیان آن را نزد جهانیان زیر سئوال میبرد. حمایت از اسرائیل که برخی سران درجه یک آن، به جرمِ ارتکاب جنایت جنگی و نسلکُشی، تحت پیگرد دیوان کیفری بینالمللی قرار دارند، متعارض با مفاد منشور ملل متحد بوده و با شعارهای دائمی دولتهای غربی و مسئولیتهای بینالمللی آنان، بهویژه تعهدات شان نسبت به احکام دیوان یادشده، همخوانی ندارد.
دولتهایی که رسما و کرارا اعلام میکنند که به امنیت اسرائیل در همه حال متعهد هستند و امنیت اسرائیل اولویت دائمی آنهاست، هیچ نسبتی با حقوق بشر، صلح و امنیت بینالمللی و حقوق بینالملل ندارند، چون رژیم صهیونیستی مصداق بارز تهدید ذاتی علیه همه این مفاهیم و ارزشهای متعالی است.
ادامه حمایت تمامعیار آمریکا و برخی دولتهای اروپایی از رژیم اسرائیل، بهمعنای مخالفت عملی با اصل مسلّم حقوق بینالملل در موضوع حق تعیین سرنوشت ملتهاست و این حقی است که ملت فلسطین نیز بهطور مشروع از آن برخوردار هستند.
منافع راهبردی آمریکا و اروپا -اگر استقلال سیاسی به معنای حقیقی آن را دارند و تحت سلطه سازمان جهانی صهیونیسم نیستند- ایجاب میکند که تا دیر نشده، رژیم اسرائیل را مهار و راهبرد خود در غرب آسیا را از راهبرد رژیم صهیونیستی جدا کنند و سرنوشت منافع خود در این منطقه را به منافع رژیم نامشروع و منفور اسرائیل گره نزنند.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟