گزارش اختصاصی خبر۲۴،امیرعباس رسولی.
حمله نیروهای واکنش سریع (RSF) به شهر الفاشر در سودان و کشتار مردم، بار دیگر تحولات این کشور را در مرکز توجهات قرار داده است. این حمله نه تنها نمادی از خشونت فزاینده در جنگ داخلی سودان است، بلکه نشاندهنده دخالتهای خارجی است که این بحران را تشدید کردهاند. یکی از موضوعاتی که به شدت در رسانهها به آن پرداخته میشود، حمایت گسترده مالی، تسلیحاتی و لجستیکی امارات متحده عربی از نیروهای واکنش سریع است. این حمایت، که اغلب تحت پوشش کمکهای بشردوستانه پنهان میشود، نقش کلیدی در تداوم جنگ و جنایات جنگی ایفا کرده و سودان را به یکی از بدترین بحرانهای انسانی جهان تبدیل کرده است.
اهداف امارات از حمایت از نیروهای واکنش سریع
امارات متحده عربی، به عنوان یکی از بازیگران اصلی در خاورمیانه و آفریقا، حمایت از RSF را نه از روی خیرخواهی، بلکه بر اساس محاسبات استراتژیک و اقتصادی پیش میبرد. این حمایت که از سال ۲۰۲۳ شدت گرفته، بخشی از سیاست خارجی تهاجمی امارات است که شامل دخالت در یمن، لیبی و اکنون سودان میشود. اهداف امارات را میتوان در چند لایه بررسی کرد، که هر کدام نشاندهنده منافع شخصی ابوظبی در برابر رنج مردم سودان است.
نخستین هدف، اقتصادی و استخراجی است. امارات به دنبال بهرهبرداری از منابع طبیعی سودان، به ویژه طلا و فلزات گرانبها، است RSF کنترل مناطق معدنی دارفور را در دست دارد و طلا را به صورت قاچاق به دبی صادر میکند. گزارشها نشان میدهد که امارات از این طلا سود هنگفتی میبرد و آن را در بازارهای جهانی تصفیه و عرضه میکند. این حمایت به امارات اجازه میدهد تا زنجیره تأمین طلا را کنترل کند، در حالی که RSF از درآمد آن برای خرید سلاح استفاده میکند. علاوه بر طلا، امارات علاقهمند به محصولات کشاورزی سودان است که میتواند نیازهای غذایی خود را تأمین کند. این هدف، سودان را به یک مستعمره اقتصادی تبدیل کرده، جایی که جنگ داخلی وسیلهای برای غارت منابع است.
دومین هدف، ژئوپلیتیکی و کنترل بر دریای سرخ است. امارات به دنبال گسترش نفوذ خود در شاخ آفریقا است و سودان را به عنوان دروازهای به این منطقه میبیند. کنترل بنادر سودان، مانند پورت سودان، به امارات اجازه میدهد تا مسیرهای تجاری و نظامی خود را تقویت کند و با رقبایی مانند ترکیه و قطر رقابت کند. این حمایت همچنین بخشی از تلاش برای کاهش نفوذ مصر و ایران است، که از ارتش سودان حمایت میکنند. امارات با حمایت از RSF، به دنبال ایجاد یک دولت دستنشانده است که منافع ابوظبی را اولویت دهد، از جمله اجازه ساخت پایگاههای نظامی یا اقتصادی در سواحل دریای سرخ.
سومین هدف، امنیتی و ایدئولوژیکی است. امارات، که خود را مخالف جنبشهای اسلامی میبیند، RSF را به عنوان ابزاری برای مقابله با اسلامگرایان در سودان میبیند. RSF که ریشه در شبهنظامیان جنجاوید دارد، با حمایت امارات، جنایات قومی در دارفور را ادامه میدهد تا نفوذ گروههای اسلامی وابسته به دولت مرکزی را کاهش دهد. این هدف با سیاست خارجی امارات همخوانی دارد، که شامل سرکوب اخوانالمسلمین در مصر و لیبی است. احتمالاً امارات میخواهد با تضعیف ارتش سودان، که روابط نزدیکی با مصر دارد، توازن قدرت در منطقه را به نفع خود تغییر دهد.
علاوه بر این،اهداف احتمالی دیگری نیز وجود دارد. امارات ممکن است به دنبال استفاده از RSF برای کنترل جریان مهاجران و پناهجویان به اروپا باشد که میتواند اهرمی در مذاکرات با اتحادیه اروپا ایجاد کند. همچنین، حمایت از RSF میتواند بخشی از رقابت با عربستان سعودی باشد، که روابط پیچیدهای با سودان دارد. در سطح گستردهتر، امارات با این دخالت، خود را به عنوان یک قدرت منطقهای تثبیت میکند و از سودان به عنوان آزمایشگاهی برای سیاستهای جنگ نیابتی استفاده میکند، مشابه آنچه در یمن انجام داد.
یک هدف احتمالی دیگر، اقتصادی-سیاسی است: امارات با سرمایهگذاری در اقتصاد سودان، به دنبال ایجاد وابستگی است. گزارشها نشان میدهد که امارات به RSF کمک میکند تا کنترل مناطق کشاورزی را به دست گیرد، که میتواند به تأمین غذا برای امارات کمک کند، در حالی که سودان با قحطی روبرو است. همچنین، احتمال دارد امارات به دنبال منافع در آب نیل باشد، با توجه به رقابت با مصر بر سر منابع آبی.
در نهایت، این اهداف نشاندهنده یک سیاست استعماری نوین است. امارات، با ثروت نفتی خود، جنگ را به عنوان ابزاری برای غارت استفاده میکند، در حالی که جهان را با کمکهای بشردوستانه فریب میدهد. این حمایت نه تنها جنایات RSF را ممکن میسازد، بلکه مسئولیت مستقیم امارات در نسلکشی دارفور را برجسته میکند.
راههای انتقال سلاح و تجهیزات به نیروهای واکنش سریع
انتقال سلاح و تجهیزات از امارات به RSF، یک عملیات پیچیده و پنهان است که نقض تحریمهای بینالمللی سازمان ملل را شامل میشود. این مسیرها اغلب تحت پوشش کمکهای بشردوستانه یا تجاری پنهان میشوند و شامل شبکهای از کشورهای واسطه است. بررسی این راهها نشان میدهد که امارات چگونه جنگ را تغذیه میکند.
یکی از اصلیترین مسیرها، از طریق چاد است. گزارشها نشان میدهد که دهها پرواز باربری از امارات به یک فرودگاه کوچک در چاد فرود آمدهاند، جایی که تجهیزات به RSF منتقل میشود. این پروازها که اغلب به عنوان کمکهای بشردوستانه اعلام میشوند، شامل سلاحهای پیشرفته چینی مانند پهپادهای Rainbow و توپخانه AH-4 است. چاد، با مرز مشترک با سودان، به عنوان پایگاه عقبی برای RSF عمل میکند و مزدوران از آنجا وارد میشوند.
مسیر دیگری از طریق لیبی و اوگاندا است. امارات از شبکههای سایه در لیبی، جایی که با خلیفه حفتر همکاری دارد، برای انتقال سلاح استفاده میکند. این سلاحها سپس از طریق مرزهای چاد یا مستقیماً به دارفور میرسند. اوگاندا نیز به عنوان مسیری برای انتقال پهپادها و تجهیزات لجستیکی عمل میکند، که اغلب با کمک شرکتهای پوششی در امارات انجام میشود.
انتقال سلاحهای پیشرفته، مانند پهپادهای چینی CH-95 و موشکهای آمریکایی Javelin، از طریق شرکتهای اماراتی انجام میشود. این سلاحها ابتدا به امارات صادر میشوند و سپس به RSF منتقل میگردند. خودروهای زرهی از شرکت Streit Group (کانادایی اما مستقر در امارات) نیز به RSF رسیدهاند، که شامل فناوری فرانسوی است.
علاوه بر این، امارات از شبکههای مالی برای تأمین RSF استفاده میکند. بانک First Abu Dhabi برای انتقال میلیونها درهم به شرکتهای پوششی استفاده میشود، که این وجوه برای خرید سلاح صرف میگردد. مزدوران کلمبیایی نیز با حمایت امارات آموزش میبینند و به RSF میپیوندند.
این مسیرها نه تنها غیرقانونی هستند، بلکه مستقیماً به جنایات جنگی کمک میکنند. امارات با انکار این حمایتها، جهان را فریب میدهد، در حالی که گزارشهای سازمان ملل و رسانهها خلاف آن را ثابت میکنند.
در نتیجه، حمایت امارات از RSF نه تنها بحران سودان را طولانی کرده، بلکه مسئولیت اخلاقی و قانونی ابوظبی را در نسلکشی برجسته میکند
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟