-
اندازه متن
+
به گزارش خبر۲۴،اگر سلطنتطلبها کمی تاریخ بخوانند و صرفا به نظرات پیشوایان و بزرگان خود مراجعه کنند، حقیقت را راحتتر از آنچه فکر میکنند پیدا خواهند کرد. (هرچند بسیاری از آنها با وجود روشن شدن حقیقت نیز، باز بر نظرات باطل خود ثابت قدم خواهند بود.)در این رابطه، نظرات و خاطرات بسیاری از درباریان و نزدیکان شاه وجود دارد که بهعلت طولانی شدن گزارش حاضر، به برخی از آنها میپردازیم.
این وضعیت به انقلاب میرسد
اسدالله علم، وزیر محبوب دربار شاه و یار محرم او، سه سال قبل از سال ۵۷، وقوع وضعیت انقلابی را درک کرده بود. وی در یادداشتهای سوم بهمن ۱۳۵۴ چنین توضیح میدهد:«مطلبی که مرا بیشتر تحت تأثیر داشت مذاکراتی بود که دیشب با عبدالمجید مجیدی رئیس سازمان برنامه و بودجه داشتم، چون چندتا پروژه مورد علاقه شاهنشاه را باید با او مذاکره میکردم. دیشب به منزل من آمده بود و به صورت وحشتناکی از کمی پول و هدر داده شدن پول در گذشته سخن میگفت که بینهایت ناراحتم کرد. یعنی وضع به طوری است که قاعدتاً باید به انقلاب بیانجامد».
البته، وزیر دربار، علائم اولیه نارضایتی مردم را زودتر از اینها نیز مشاهده نموده بود و مقصر را، دولت هویدا میدانست، همان دولتی که ایدهآل سلطنتطلبهای امروزی است و حتی ادعا میکنند که تورم در آن دولت وجود نداشته. علم در تاریخ ۲۶ مرداد ۵۲، دو روز قبل از برگزاری جشنهای سالگرد کودتای ۲۸ مرداد! مینویسد: «از اخبار داخلی باید همان ترقی اجناس را، بهخصوص ترقی قیمت شکر که در دست دولت است، نام ببریم. یا للعجب که نیکسون و هیت و پمپیدو و تمام مسئولین دولتهای جهان همّ و غم خود را مبارزه با آنفلاسیون گذاشتهاند و دولت ما نرخ اجناس را به شورای اصناف سپرده و خود را برکنار داشته است و این شورا چه میکند؟ همان کاری که گربه با دنبه بکند، اگر به او سپرده شود! قندی که باید کیلویی ۲۲ ریال فروخته شود، به پنجاه ریال در بازار سیاه گیر میآید و قیمت سایر اجناس نیز به همین نسبت بالا رفته است. دولت بالاخره معامله ششصد هزار تُن گندم را با آمریکا کردند. قبل از محصول میگفتند بیش از دویست هزار تُن کسر نداریم. حالا میبینند ششصد هزار تُن هم کم است. باید یک میلیون تُن خرید. قیمت گندم از آن تاریخ تا حالا صددرصد بالا رفته و ملت ایران هفتاد میلیون دلار غرامت این ندانمکاری را میدهد. باری، زیاد ننویسم. در این گیرودار جشن ۲۸ مرداد برپا میکنیم و همین مردم را به سان و رژه میبریم یا از شاهنشاه استقبال یک میلیون نفری میکنیم. برای چه؟ من وضع را قابل انفجار میبینم و بسیار نگرانم».
مردم ناراضی و در حد انفجار هستند
علاوه بر علم، میتوان به نظرات شریف امامی، رئیس مجلس سنا و نخست وزیر شاه در سال ۵۷ مراجعه کرد. در یکی از اسناد برجای مانده از ساواک به تاریخ ۱۷/۱۰/۱۳۵۴ آماده است:«شخص مطلع و برجستهای میگفت، دو روز قبل در جلسهای با شرکت شریفامامی رئیس مجلس سنا بودیم و جلسه خیلی خصوصی بود.رئیس سنا میگفت من اوضاع را خیلی بد میبینم، تمام مردم ناراضی در حد انفجار هستند، من که همه چیز دارم، میبینم وضع به نحوی است که شخص وقتی به خود میاندیشد، عدم رضایت در باطن او مشاهده میشود و اضافه میکرد خیلی احساس وضع غیرعادی و آیندهای مبهم میکنم.در مورد نفت هم شریفامامی میگفت وضع را روشن نمیبینم و فایدهای هم ندارد که ۲۴ میلیارد دلار به ما پول دادند، ۲۰ میلیارد آن را که پس دادیم و حتی به انگلستان وام دادیم و ۴ میلیارد بقیه هم به دست عوامل اجرایی از بین میرود و میخورند. اگر پولی نمیدادند بهتر بود، لااقل دلمان نمیسوخت و میگفتیم یک روز بالاخره پول وصول میشود، یعنی نفت به فروش میرسد و میتوانیم با پول آن کاری برای مردم و مملکت انجام دهیم».
مردم از ما خسته شدهاند
فرد دیگری که پیش از انقلاب متوجه سردی مردم نسبت به حکومت پهلوی شده بود، فرح پهلوی است. اسدالله علم در ۳۱ خرداد ۱۳۵۵ راجع به ابراز نظر فرح در حضور شاه چنین توضیح میدهد: «قبل از حرکت در باغ کاخ مرمر رامسر بودیم که ساعت ۱۱ شاهنشاه به هتل تشریف ببرند و آنها را بردارند. علیا حضرت شهبانو غفلتا فرمودند که به نظر من مردم از ما خسته شدهاند و دیگر احساس نمیکنم که با حرارت و عشق دست میزنند. خیلی باعث تعجب شد. شاهنشاه فرمودند: من که چنین احساسی نمیکنم… من دیدم شاهنشاه خیلی ناراحت شدند.»
شاه نیز با واقعیت روبهرو میشود
هرچند حدود دو سال بعد، خود شاه نیز به صورت کامل نارضایتی و خشم مردم را احساس کرد، اما دیگر دیر شده بود. او در نطق تلویزیونی و مشهور خود راجع به موافقت خود با انقلاب مردم میگوید: «شما ملت ایران علیه ظلم و فساد بپا خواستید. انقلاب ملت ایران نمیتواند مورد تأیید من به عنوان پادشاه ایران و بعنوان یک فرد ایرانی نباشد… من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم…».
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟