-
اندازه متن
+
به گزارش خبر۲۴،توصیه آیتالله سیستانی در پاسخ به استفتائی درباره اقامه نماز جماعت پشت سر ائمه جماعاتی که حقوق دولتی میگیرند، در فضای مجازی و رسانههای فارسیزبان بازتاب گستردهای داشت.
آیتالله سیستانی در پاسخ استفتاء «در برخی کشورهای اسلامی، دولت برای امامان جماعت در مساجد حقوق ماهانه تعیین میکند و بخشی از آنان از روحانیون شیعه هستند. نظر شریف شما در این باره چیست؟» توصیه به نخواندن نماز جماعت پشت سر ائمه جماعاتی که حقوق دولتی دریافت میکنند، کردند اما این تمام ماجرا نیست.
رسانههای فارسیزبان از جمله بیبیسی و اینترنشنال با کوتاهکردن تیتر «پشت سر امامان جماعتی که حقوق دولتی دریافت میکنند نماز نخوانید» توصیه آیتالله سیستانی را تحریف کردند.
در وهله اول اینطور به نظر میرسد که سؤال صرفاً مربوط به کشور ایران است و ایشان قصد خدشه واردکردن به جایگاه ائمه جماعاتی که حقوق دولتی دریافت میکنند، دارند؛ درحالیکه بررسی پرسشوپاسخ کامل این استفتاء نشان میدهد واقعیت چیز دیگری است.
نکته اول این است که در سؤال استفتاء آمده «بخشی از آنان از روحانیون شیعه هستند» که این فرض بیشتر به کشورهای عربی مرتبط است چرا که در ایران اسلامی با مذهب رسمی تشیع اکثریت قریب بهاتفاق ائمه جماعات شیعه هستند.
از سوی دیگر، آیتالله سیستانی در پاسخ نوشتهاند «به مؤمنان (أعزّهم الله تعالی) توصیه میکنیم پشت سر کسی که حقوق دولتی دریافت میکند نماز نخوانند. این نه از باب خدشه واردکردن به او یا طعن در عدالت وی است، بلکه برای آن است که این جایگاهها و صاحبانشان کاملاً از هرگونه دخالت احتمالی دولت ــ حتی در آینده ــ مصون بمانند.»
ایشان در این پاسخ، صراحتاً اشاره میکنند قصد «طعن یا خدشه واردکردن به عدالت ائمه جماعات» را ندارند و این توصیه به جهت «جلوگیری از دخالت احتمالی دولتها در جایگاه و امور ائمه جماعات» مطرح شده است.علاوه بر این، دفتر آیتالله سید علی سیستانی در مشهد از آیتالله سید محمدرضا سیستانی (فرزند ایشان) صحت این سؤالوجواب را جویا شد که متن آن بدین شرح است: «علیکم السلام، بله صحیح است. ولى ناظر به ایران نیست و توصیه غیرالزامی است.»
در سالهای اخیر با گسترش نقش دولتها در مدیریت مساجد در کشورهای اسلامی، پدیده «روحانیت حقوقبگیر» به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل شده و منتقدان آن را عامل کاهش استقلال نهاد دین و محدودشدن آزادی نقد قدرت توسط روحانیون وابسته به دولتها میدانند.
زیرا این شائبه وجود دارد که وابستگی مالی روحانیون به حکومت آنان را در برابر دوگانه «گفتن حقیقت» یا «حفظ موقعیت» قرار میدهد و این امر به سکوت اجباری و کاهش اعتماد عمومی نسبت به منبر منجر میشود.
توصیه آیتالله سیستانی نیز که با ملاحظه این نکته و برای پاسداری از شأن و استقلال دین تفسیر میشود، تأکیدی بر این است که مسجد باید تریبون مردم بماند. بااینوجود گویا برخی به دنبال آن هستند که حتی وجود احتمالی یک اختلافنظر فقهی را دستمایهای برای تفرقهافکنی در میان شیعیان قرار بدهند.
البته این اولین باری نیست که رسانههای معاند سعی در تفرقهافکنی میان ملت ایران و عراق و وانمودکردن وجود اختلاف میان آیتالله سیستانی و آیتالله خامنهای بهعنوان دو تن از عالی ترین شخصیت های جهان تشییع میکنند.
سوءاستفاده از این استفتاء و پاسخ آن در حالی است که آیتالله سیستانی در جنگ دوازده روزه در بیانیهای قاطع از ایران اسلامی حمایت کرده و همچنین پس از تهدید آیتالله خامنهای توسط آمریکا و اسرائیل در جنگ اخیر در بیانیهی صریح دیگری نوشتند: «مرجعیت عالی دینی در نجف اشرف بار دیگر ادامه تجاوز نظامی به جمهوری اسلامی ایران و هرگونه تهدید سوءقصد به رهبری عالی دینی و سیاسی این کشور را بهشدت محکوم میکند و قاطعانه هشدار میدهد که هر اقدام مجرمانهای از اینگونه – افزون بر زیر پا گذاشتن آشکار موازین دینی و اخلاقی و نقض صریح عرف و قوانین بینالمللی – پیامدهای بسیار وخیمی برای سراسر منطقه در بر خواهد داشت و چهبسا منجر به خروج کامل اوضاع از کنترل و بروز هرجومرج گستردهای شود.»
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟