گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ سعید همتی،
رویکردی که اتفاقاً مطلوب مقامات غربی است چرا که یکی از اهداف آنها برای استانداردسازی رفتار ایران آن است که گروهی از سیاستمداران کشور با انبوهی از رسانه ها کارکردی ۲ گانه داشته باشند از یکسو مردم را از آینده کشور مضطرب و ناامید کرده و از سوی دیگر ابزار فشار حاکمیت برای اعمال فشار غرب و امتیازدهی به آمریکا باشد.
شاید به همین دلیل بود که رهبر انقلاب در سخنرانی شهریورماه خود از ضرورت «غلبه فضای کار و تلاش و امید» بر «حالت نه جنگ نه صلح» سخن گفتند و تقویت تولید، پیگیری تصمیمات تا حصول نتایج، استفاده از فرصت موجود اجماعسازی برای انجام کارهای مهم را مورد تاکید قرار دادند و مهمتر اینکه از لزوم توجه مسئولان و اصحاب قلم و بیان به تبیین نقاط قوت حقیقی و امیدآفرین کشور و جامعه نیز سخن گفتند.
اصرار معنادار یک جریان برای بردن کشور زیر سایه جنگ!
حدود ۵ ماه پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و ایالات متحده امریکا علیه کشورمان برخی از منابع خارجی از احتمال وقوع جنگی دوباره سخن به میان می آورند و به تبع آن برخی از جریان های سیاسی و رسانه های داخلی نیز تلاش می کنند تمام هم و غم خود را بر این گزاره قرار داده اند که نتانیاهو -ترامپ حمله مجدد به تمامیت ارضی کشورمان را به عنوان یک گزینه قطعی می دانند و گریزی از آن وجود ندارد!
پیش بینی آغاز یک نبرد مجدد میان اسرائیل- آمریکا و ایران معلول عوامل مختلفی است و نمی توان به سادگی حکمی در این باره صادر کرد، با اینحال برخی از جریانات سیاسی داخلی و رسانه های وابسته به آنها در کنار شبکه های بیگانه فارسی زبان تمایل دارند، با ایجاد هراس و رعب در جامعه ضمن آنکه کشور را در زیر سایه جنگ قرار می دهند تمام فعالیت های کشور در تمام اقتصادی، تجاری و سیاسی و امثالهم را به بن بست بکشانند. آنهم با مستمسک قرار دادن تهدیدات مقامات غربی و از جمله نتانیاهو که هر از چندگاهی از تغییرات قریب الوقوع در خاورمیانه سخن به میان می آورد. انچه رسانه های وابسته به یک جریان سیاسی در داخل کشور به همراه رسانه هایی مانند اینترنشنال و بی بی سی فارسی به شدت از آن ذوق زده شده اند، نامه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به اسحاق هرتزوگ است که طی آن رئیس اسرائیل مدعی شد در ماههای آتی خاورمیانه شاهد اتفاقات غیر عادی خواهد بود و همین مسأله نیز آمادگیهای فراوان و تلاشهای دیپلماتیک و امنیت شبانه روزی را میطلبد.
نامه نتانیاهو بهانه جدید ایجاد التهاب در جامعه
نتانیاهو در بخشی از نامه خود مدعی شده است: «در مواجهه با چالشهای امنیتی و دیپلماتیکی که این روزها اسرائیل از سوی کشورهای متخاصم با آن روبروست، من متعهد هستم تمام تلاش خود را کرده تا شهروندان و سربازان ربوده شده را بازگردانده و و یکپارچگی و تقویت اعتماد متقابل میان نهادهای دولتی را بازگردانم.»
او همچنین با بیان اینکه ماههای آینده خاورمیانه شاهد رویدادهای خارق العادهای خواهد بود، گفت: ما این روزها شاهد بخشی از آنها هستیم. تفاهماتی که میان ایالات متحده و اسرائیل و کشورهای عربی و سایر کشورها در جریان است، مستلزم آمادگیهای عظیم و تلاشهای دیپلماتیک و امنیتی شبانه روزی است.
اینکه طی ۵ ماه اخیر با هر موضع گیری نتانیاهو و ترامپ رسانه های مورد اشاره در کنار سیاستمداران نشانه دار با جهت گری خاص تلاش کرده اند افکار عمومی را نسبت به آینده کشور نگران کنند در حالی است که سهم ویژه ای از ناکارامدی های موجود و مشکلاتی که امروز جامعه ایرانی با آن دست و پنجه نرم می کند محصول رویکردها و نگرش های این جریان به عالم سیاست بوده است به طوری که رهبران این طیف دست کم طی ۲ دهه اخیر تلاش کرده اند پیشرفت و توسعه در تمام امور کشور در حوزه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی را مشروط و منوط به مذاکره و توافق با غرب و در راس آن آمریکا کنند، سیاستی که کشور را امروز درگیر جنگ مستقیم با غرب کرده است و سطحی از نارضایتی را در بین اقشار جامعه بوجود آورده است و امروز همین جریان در تلاش است با فرافکنی و بدون پذیرش آنکه کمترین مسئولیتی را بپذیرد، به عنوان بازوی روانی غرب در داخل کشور عمل می کند و دائما از ضرورت پذیرش شروط ترامپ برای آغاز گفتگوهای مستقیم سخن به میان می آورد.
پالس به اسرائیل برای آغاز یک رویارویی تمام عیار!
اگر چه پیش بینی چنین مسئله ای سخت و در عین حال معلول عوامل مختلف سیاسی، نظامی و اقتصادی و حتی روانی است و عملاً نمی توان با قطعیت در مورد رویارویی مجدد سخن گفت با اینحال بر اساس تجربه و معیار عقل برخی از رفتارها و رویکردها می تواند پیام ضعف و زبونی به دشمن باشد و اتفاقاً حمله مجدد غرب به ایران را تقویت و در آستانه وقوع قرار دهد. بدین معنا که جماعتی از سیاستمداران کشور در کنار نحله ها و جریانات وابسته به خود و رسانه های تحت نظر، «دائم از نقاط ضعف کشور سخن به میان آورده»، «دو قطبی سازی در جامعه را دامن زده»، « جامعه را نسبت به توان نظامی و دفاعی کشور دلسرد می کنند» و «با طرح مسائلی مانند «ضرورت مذاکره بدون پیش شرط از سوی ایران حتی در حوزه موشکی و منطقه ای» حاکمیت را تحت فشار جهت امتیازدهی های بدون پشتوانه عقلی قرار می دهند»، و چنین رفتارهای قویاً دستگاههای محاسبه سنجش آمریکا – اسرائیل را برای آغاز یک جنگ تمام عیار ترغیب خواهد کرد.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟