به گزارش خبر۲۴،در روزهای اخیر، تحولات سیاسی و نظامی در جنوب یمن، به ویژه در مناطق تحت کنترل شورای انتقالی جنوبی، موجب شکلگیری یک معادله جدید ژئوپولتیکی در منطقه شده است. با حمایتها و منابع مالی امارات متحده عربی، شورای انتقالی در حال گسترش نفوذ خود در استان حضرموت و سایر مناطق شرقی کشور است.این تغییرات باعث شده که عدن که به مدت یک دهه مقر رسمی دولت یمن بود، عملاً از کنترل دولت مرکزی خارج شود. این فرایند پس از ترک بیشتر مقامهای سیاسی و نظامی از جمله رئیسجمهور و رئیس شورای رهبری و با توجه به خلا سیاسی که در پی آن ایجاد شد، زمینهای برای سلطه تقریباً کامل شورای انتقالی بر جنوب یمن فراهم کرده است.تغییرات فعلی نه تنها وضعیت سیاسی بلکه اقتصاد این منطقه را نیز تحت تاثیر قرار داده و موجب نگرانیهایی در زمینه امنیت اقتصادی و تجاری در منطقه شده است.
-
اندازه متن
+
بابالمندب که اتصالدهنده دریای سرخ و اقیانوس هند است، به عنوان یکی از حساسترین و پررفتوآمدترین گذرگاههای دریایی جهان شناخته میشود. بیش از یک پنجم تجارت جهانی از این منطقه عبور میکند و به همین دلیل، هر گونه تغییر در وضعیت سیاسی و نظامی در این منطقه، میتواند تبعات جدی بر اقتصاد جهانی و همچنین اقتصاد کشورهای منطقه داشته باشد.اسرائیل بهویژه از این مسیر حساس برای تجارت دریایی خود استفاده میکند و تهدیدات ناشی از بیثباتی در جنوب یمن و تحرکات گروههای شبهنظامی مانند حوثیها، برای تلآویو به یک مسئله امنیتی و اقتصادی تبدیل شده است. اسرائیل در تلاش است تا با تقویت حضور خود در جنوب یمن و بهویژه در کنار امارات، موقعیت خود را در برابر آنچه تهدیدهای ایران و انصار الله است، در این منطقه مستحکم کند.
با وجود اینکه شورای انتقالی جنوبی یمن بهطور غیررسمی در حال تقویت روابط خود با اسرائیل است، هدف نهایی این تلاشها، کسب حمایت اقتصادی و نظامی بیشتر برای پروژه انفصال و ایجاد یک دولت مستقل در جنوب یمن است. این وضعیت میتواند به نفع اسرائیل باشد؛ چرا که در صورت تحقق پروژه انفصال و تأسیس یک دولت مستقل در جنوب یمن، تلآویو از این فرصت بهرهبرداری اقتصادی میکند و نقش خود را در تجارت بینالمللی و امنیت دریایی این منطقه تقویت مینماید.در این میان، اسرائیل قادر خواهد بود که در آینده روابط اقتصادی جدیدی با دولت جنوب یمن برقرار کند و از آن به عنوان یک کانون اقتصادی استراتژیک برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه استفاده کند. چنین تحولی میتواند به تسهیل فعالیتهای اقتصادی تلآویو در منطقه و تقویت منافع آن در حوزه انرژی، حملونقل و تجارت دریایی منجر شود.
با توجه به این که جنوب یمن منابع طبیعی فراوانی دارد و بهویژه در بخشهای نفتی و گازی از پتانسیلهای بالایی برخوردار است، در صورت تحقق سیاستهای جداییطلبانه، سرمایهگذاریهای خارجی و بهویژه اسرائیل میتواند نقش مهمی در توسعه زیرساختهای این منطقه ایفا کند. برای اسرائیل، سرمایهگذاری در بخشهای انرژی و انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه در زمینه منابع طبیعی یمن، فرصتی استراتژیک برای گسترش نفوذ اقتصادی خود در مناطق حیاتی خواهد بود.در عین حال، تحقق پروژه انفصال به نفع برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس، از جمله امارات، نیز خواهد بود که با حمایت مالی از شورای انتقالی، به دنبال بازاریابی و بهرهبرداری از منابع طبیعی یمن هستند. این معادله باعث تقویت موقعیت اسرائیل در بازارهای انرژی و در نهایت در تسلط بر اقتصاد منطقه خواهد شد.
اما برای کشورهای عربی منطقه، به ویژه عربستان سعودی و مصر، تحولات اخیر در یمن و تمایل به جداییطلبی در جنوب این کشور، تهدیدات اقتصادی و امنیتی به دنبال دارد. عربستان سعودی که همواره بر وحدت یمن و مقابله با گروههای شبهنظامی و حوثیها تأکید داشته است، اکنون با شرایطی مواجه است که میتواند هزینههای سنگینی در حوزه اقتصادی و سیاسی به بار آورد.همچنین، از آنجا که بابالمندب یکی از مهمترین گذرگاههای دریایی برای مصر است، هرگونه تغییر در وضعیت سیاسی و نظامی یمن و بهویژه حضور اسرائیل در این منطقه، تهدیدی جدی برای امنیت اقتصادی مصر به شمار میآید. در این راستا، مصر نگرانیهای زیادی درباره نفوذ اسرائیل در مناطق نزدیک به سواحل خود دارد که ممکن است بر مسیرهای تجاری و امنیت ملی آن تأثیر منفی بگذارد.
سیاست اقتصادی ایران و پیامدهای آن در صورت انفصال یمناز سوی دیگر، ایران که در حال حاضر از دولت یمن در صنعاء حمایت میکند، هرگونه تغییر در نقشه جغرافیایی یمن را تهدیدی برای منافع اقتصادی و استراتژیک خود میبیند. ایران با هدف جلوگیری از نفوذ اسرائیل و امارات در جنوب یمن از دولت صنعاء حمایت میکند؛ اما این وضعیت همچنین میتواند به اقتصاد ایران فشار وارد کرده و به چالشهای بیشتری در مسیر تجاری و اقتصادی این کشور منجر شود.
نگرانیهای اقتصادی در آینده منطقهبنابراین تحولات اخیر در جنوب یمن و تمایل به جداییطلبی، نه تنها به عنوان یک بحران سیاسی و نظامی در منطقه مطرح است، بلکه تبعات عمیقی برای اقتصاد کشورهای منطقه به دنبال خواهد داشت. در حالی که اسرائیل و امارات تلاش میکنند تا با بهرهبرداری از منابع طبیعی و موقعیت استراتژیک یمن به منافع اقتصادی خود دست یابند، کشورهای عربی و ایران باید برای مقابله با این تهدیدات، به بازنگری در استراتژیهای خود بپردازند.بحران کنونی در جنوب یمن میتواند در آینده به تغییرات جدی در وضعیت اقتصادی و تجاری منطقه منجر شود و در صورتی که تهدیدات امنیتی از سوی گروههای شبهنظامی و اسرائیل تشدید شود، آثار آن بر تجارت بینالمللی و امنیت اقتصادی جهانی نیز محسوس خواهد بود.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟