به گزارش خبر۲۴، ایران امروز با یکی از عمیقترین بحرانهای آبی تاریخ معاصر خود روبهروست؛ بحرانی که نهتنها نتیجه خشکسالی و تغییرات اقلیمی، بلکه حاصل سالها مدیریت نادرست منابع آب در بخشهای کشاورزی، صنعتی و سیاستگذاری کلان بوده است.
بررسی وضعیت منابع آبی کشور نشان میدهد تصویر امروز، تصویری نگرانکننده و کمسابقه است؛ سدها با کاهش شدید ذخایر روبهرو هستند، برف قابل اتکا در ارتفاعات باقی نمانده است، سفرههای آب زیرزمینی در بسیاری از دشتها به مرحله فرونشست رسیدهاند و تالابها و دریاچههای کشور یا خشک شدهاند یا در آستانه مرگ قرار دارند. مجموعه این عوامل، ایران را به نقطهای رسانده است که حتی تأمین پایدار آب شرب در برخی مناطق نیز به چالش تبدیل شده است.
در چنین شرایطی، طرح موضوع «واردات آب» از سوی وزیر نیرو، بیش از آنکه نشانه تدبیر باشد، اعترافی ناخواسته به بنبست سیاستهای آبی کشور است.
عباس علیآبادی، وزیر نیرو، بهتازگی از قرار گرفتن واردات آب در دستور کار سخن گفته است؛ مسیری که اگرچه ممکن است در ظاهر راهحل بهنظر برسد، اما در واقع میتواند وابستگی ساختاری خطرناکی برای کشوری ایجاد کند که امنیت ملیاش به منابع حیاتی داخلی گره خورده است.
واردات آب، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت مسکّن باشد، در بلندمدت میتواند وابستگی ساختاری خطرناکی برای کشور ایجاد کند؛ وابستگیای که مستقیماً با امنیت ملی، امنیت غذایی و حتی دیپلماسی منطقهای ایران گره میخورد. تأمین آب از خارج از مرزها، آن هم در منطقهای که اغلب کشورهای همسایه خود با تنش آبی مواجهاند، نه راهحل پایدار، بلکه انتقال بحران به سطحی پیچیدهتر است.
این نگرانیها در حالی مطرح میشود که ایران همزمان سالهاست حجم قابلتوجهی از منابع آبی خود را بهصورت «آب مجازی» صادر میکند؛ مفهومی که به آبی اشاره دارد که در فرآیند تولید محصولات کشاورزی و غذایی مصرف میشود و در قالب صادرات آن محصولات، عملاً از کشور خارج میشود.
بررسی آمارهای صادراتی نشان میدهد تنها سه قلم محصول لبنیات فرآوریشده، سیب تازه و هندوانه، سهم قابلتوجهی در صادرات آب مجازی ایران دارند:
لبنیات فرآوریشده با حجمی در حدود ۵۸۷ هزار تن در سال صادر میشود. با در نظر گرفتن آببری متوسط حدود ۱۰۰۰ لیتر آب برای هر کیلو محصول لبنی، تولید این میزان صادرات به مصرف تقریبی ۵۸۷ میلیون مترمکعب آب نیاز داشته است.
سیب تازه با صادرات سالانه حدود ۷۵۰ هزار تن، یکی دیگر از اقلام مهم صادراتی است. آببری متوسط سیب حدود ۷۰۰ لیتر برای هر کیلوگرم برآورد میشود؛ به این معنا که صادرات سیب ایران سالانه چیزی نزدیک به ۵۲۵ میلیون مترمکعب آب را بهصورت مجازی از کشور خارج میکند.
هندوانه نیز با صادراتی در حدود ۷۰۰ هزار تن در سال با آببری حدود ۳۰۰ لیتر برای هر کیلوگرم بهدلیل حجم بالای صادرات، مجموعاً به مصرف حدود ۲۱۰ میلیون مترمکعب آب منجر میشود،
بر این اساس، تنها صادرات این سه محصول، سالانه حدود یک میلیارد و ۳۲۲ میلیون مترمکعب آب مجازی را از کشور خارج میکند؛ رقمی معادل مصرف آب شرب سالانه میلیونها نفر، ۱۰ برابر حقابه سالانه گاوخونی، نزدیک به کل حجم مفید ذخیره سد کرج (امیرکبیر) در شرایط نرمال، بهبیان دیگر، آبی که فقط با صادرات سه محصول از کشور خارج میشود، میتوانست نفس دوبارهای به تالابهای در حال مرگ بدهد یا فشار از روی سدهای بحرانی را کاهش دهد.
این اعداد زمانی معنادارتر میشوند که کنار بحث واردات آب قرار بگیرند؛ چگونه میتوان از یکسو سخن از واردات آب با هزینههای گزاف و پیامدهای امنیتی گفت و از سوی دیگر، بدون ملاحظات آبی، به صادرات گسترده محصولات آببَر ادامه داد؟ پرسشی که هنوز پاسخ روشنی از سوی سیاستگذاران دریافت نکرده است.
اگر مدیریت صادرات آب مجازی بهدرستی اصلاح شود، بخش قابلتوجهی از فشار بر منابع آبی کشور کاهش خواهد یافت و اساساً نیازی به واردات آب آن هم با هزینههای اقتصادی و سیاسی بالا وجود نخواهد داشت. بازنگری در الگوی کشت، محدودسازی صادرات محصولات آببَر، و اولویتدادن به امنیت آبی بهعنوان بخشی از امنیت ملی، میتواند راهکاری پایدارتر از انتقال بحران به بیرون از مرزها باشد.
در غیر این صورت، واردات آب نهتنها بحران را حل نخواهد کرد، بلکه کشور را از صادرکننده خاموش آب، به واردکنندهای وابسته تبدیل میکند؛ مسیری پرهزینه که تبعات آن تنها به محیط زیست محدود نخواهد ماند.
صادرات آب مجازی تنها محدود به همین ۳ محصول نیست و اگر همه محصولات آببری را که صادر میشوند کنار هم قرار دهیم به عددی حدودی خواهیم رسید، عددی که برابر با پرداخت حقابه سالانه بسیاری از تالابها و دریاچههایی خواهد بود که خشکی آنها سبب نابودی معیشت مردم، نابودی تنوع زیستی، طوفانهای گردوغبار و ازهمه مهمتر مهاجرتهای اقلیمی شده است.
درست است که ارزآوری از محل صادرات برای هر کشوری اهمیت دارد اما نه زمانی که پهنههای آبی کشور تشنه همان آبی هستند که در قالب محصول آببر صادر میشود و سپس برای جبران این کمآبی مجبور به واردات آب باشیم که شاید چندین برابر ارزی که از محل صادرات محصولات کشاورزی نصیب کشور شده میشود، ارزبری داشته باشد.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟