رسانه تصویری خبر۲۴

اروپا؛ یا خون یا پول

اروپا؛ یا خون یا پول

به گزارش خبر ۲۴ رضا رحمتی طی یادداشتی نوشت:  در جریان نشست سران اتحادیه اروپایی در بروکسل در ۱۸ دسامبر ۲۰۲۵ (۲۷ آذر ۱۴۰۴) دونالد توسک، نخست‌وزیر لهستان درباره بحران اوکراین و حمایت مالی از این کشور در برابر روسیه گفته است «یا امروز پول می‌دهیم یا فردا خون»! سخنانی…

- اندازه متن +

به گزارش خبر ۲۴ رضا رحمتی طی یادداشتی نوشت:

 در جریان نشست سران اتحادیه اروپایی در بروکسل در ۱۸ دسامبر ۲۰۲۵ (۲۷ آذر ۱۴۰۴) دونالد توسک، نخست‌وزیر لهستان درباره بحران اوکراین و حمایت مالی از این کشور در برابر روسیه گفته است «یا امروز پول می‌دهیم یا فردا خون»! سخنانی که به وضعیت بلاتکلیفی اروپا بیشتر دامن می‌زند. اروپا دوباره به لحظه‌ای رسیده که تاریخ با صدای بلند در گوشش زمزمه می‌کند؛ لحظه‌ای که بی‌تصمیمی دیگر یک گزینه خنثی نیست، بلکه خود به انتخابی پرهزینه تبدیل می‌شود. جنگ اوکراین، برخلاف تصور اولیه، نه یک بحران مقطعی در حاشیه قاره، بلکه آیینه‌ای است که ضعف‌ها، تردیدها و دوگانگی‌های اتحادیه اروپایی را بی‌رحمانه بازتاب می‌دهد. جمله کوتاه اما تکان‌دهنده دونالد توسک – «یا امروز پول می‌دهیم، یا فردا خون» – بیش از آنکه یک شعار سیاسی باشد، فشرده‌ای از واقعیتی تلخ است: اروپا میان پرداخت هزینه مالی یا مواجهه با هزینه انسانی سرگردان مانده است. این سرگردانی، نه فقط حاصل فشار روسیه، بلکه نتیجه سال‌ها عادت به امنیت ارزان، اتکای راهبردی به آمریکا و فقدان نقشه راهی روشن برای مواجهه با جنگ در قرن بیست‌ویکم است. متن پیش رو تلاشی است برای واکاوی این دوگانه خطرناک؛ دوگانه‌ای که هر انتخابش، بهایی سنگین دارد.
* اروپا بر سر دوراهی
نشست اخیر بروکسل در لحظه‌ای برگزار شد که اروپا بیش از هر زمان دیگری با تناقض‌های راهبردی خود روبه‌رو است؛ تناقض میان ارزش‌ها و منافع، میان مسؤولیت اخلاقی و هزینه سیاسی و میان فوریت جنگ و کندی تصمیم‌سازی. جمله دونالد توسک، نخست‌وزیر لهستان – «یا امروز پول می‌دهیم، یا فردا خون» – نه صرفاً یک هشدار سیاسی، بلکه خلاصه‌ای از استیصال‌ اروپاست؛ وضعیتی که در آن هیچ گزینه‌ای بدون هزینه نیست و هر انتخابی، شکست انتخاب دیگر را در دل خود دارد. اروپا اکنون بر سر دوراهی ایستاده است: استفاده از ده‌ها میلیارد یورو دارایی‌های مسدودشده روسیه برای تضمین وام‌هایی که قرار است هزینه‌های نظامی و مالی اوکراین را در ۲ سال آینده پوشش دهد. این تصمیم در ظاهر فنی و مالی است اما در باطن، تصمیمی ژئوپلیتیک، حقوقی و حتی هویتی است. پرسش اصلی این نیست که آیا اروپا توان پرداخت دارد یا نه، بلکه پرسش این است: آیا اروپا آماده پذیرش پیامدهای تصمیمی است که قواعدی را می‌شکند که خود، دهه‌ها از آنها پاسداری کرده است؟ تعبیر «یا پول یا خون» بر یک منطق بازدارندگی استوار است: اگر امروز با پول جلوی پیشروی روسیه گرفته نشود، فردا باید با جان شهروندان اروپایی هزینه داد.
این منطق، بویژه برای کشورهای شرق اروپا که خاطره تاریخی نزدیکی به روسیه را با خود دارند، قانع‌کننده است. برای لهستان، کشورهای بالتیک و برخی دیگر، جنگ اوکراین نه یک بحران دوردست، بلکه پیش‌درآمد تهدیدی مستقیم است. از این منظر، کمک مالی به اوکراین سرمایه‌گذاری در امنیت اروپاست.
اما این روایت، همه اروپا را یکدست نمی‌کند. در غرب و جنوب قاره، تردیدها عمیق‌تر است. استفاده از دارایی‌های مسدودشده یک کشور، خط قرمزی است که عبور از آن می‌تواند پیامدهای بلندمدت داشته باشد. اروپا سال‌ها خود را مدافع نظم حقوقی بین‌المللی و امنیت سرمایه معرفی کرده است. اگر امروز دارایی‌های روسیه به ‌عنوان پشتوانه وام مصادره یا مصرف شود، چه تضمینی وجود دارد که فردا سرمایه‌گذاران خارجی اروپا را محلی امن برای دارایی‌های خود بدانند؟ آیا این تصمیم، به اعتبار نظام مالی اروپا لطمه نمی‌زند؟
* ترس از واکنش روسیه
ترس از واکنش روسیه نیز سایه سنگینی بر این تصمیم انداخته است. مسکو بارها هشدار داده مصادره دارایی‌هایش را «دزدی» تلقی خواهد کرد و بی‌پاسخ نخواهد گذاشت. این پاسخ می‌تواند از اقدامات حقوقی و اقتصادی تا تشدید تنش‌های سیاسی و حتی امنیتی گسترده باشد. اروپا که هم‌اکنون نیز با بحران انرژی، تورم و شکاف‌های سیاسی داخلی دست‌وپنجه نرم می‌کند، بخوبی می‌داند ظرفیت تحمل شوک‌های جدید محدود است. در این میان، غیبت یا دست‌کم تردید آمریکا، وضعیت را پیچیده‌تر کرده است. اروپا در ۲ سال گذشته به حمایت سیاسی، نظامی و مالی واشنگتن تکیه کرده بود اما با نزدیک شدن به انتخابات آمریکا و افزایش نشانه‌های انزواگرایی در سیاست داخلی این کشور، اروپایی‌ها با این واقعیت روبه‌رو شده‌اند که شاید دیگر نتوانند روی پشتیبانی بی‌قید و شرط آمریکا حساب کنند. در چنین شرایطی، اروپا یا باید مسؤولیت بیشتری بر عهده بگیرد، یا بپذیرد نفوذ و امنیتش کاهش خواهد یافت.
* اروپا نه آماده پول، نه آماده خون
مساله اینجاست که اروپا نه برای «خون» آماده است و نه برای «پول». افکار عمومی در بسیاری از کشورهای اروپایی نسبت به ادامه هزینه‌کرد برای جنگ اوکراین خسته و بدبین شده است. احزاب پوپولیست و راست افراطی، از ایتالیا تا آلمان و فرانسه، این نارضایتی را به سرمایه سیاسی تبدیل کرده‌اند و هر تصمیم پرهزینه‌ای را به چالش می‌کشند. از سوی دیگر، هیچ رهبر اروپایی نمی‌خواهد نخستین کسی باشد که صراحتاً از احتمال درگیری مستقیم و «خون» سخن بگوید. بنابراین جمله توسک اگرچه ساده به نظر می‌رسد اما بیش از آنکه یک انتخاب روشن ارائه دهد، عمق بن‌بست را آشکار می‌کند. «پول» در این معادله، نه فقط یوروهای مسدودشده روسیه، بلکه هزینه‌های سیاسی، حقوقی و اعتباری است. «خون» نیز نه صرفاً جان سربازان، بلکه فروپاشی توهم امنیتی است که اروپا پس از جنگ سرد برای خود ساخته بود؛ این باور که جنگ، مساله‌ای حل‌شده در قاره سبز است. تصمیم درباره دارایی‌های روسیه در واقع آزمونی برای بلوغ راهبردی اتحادیه اروپایی است. آیا این اتحادیه می‌تواند از یک بازیگر اقتصادی به یک بازیگر ژئوپلیتیک تمام‌عیار تبدیل شود یا همچنان در چارچوب قواعدی باقی می‌ماند که برای دوران صلح طراحی شده‌اند، نه برای عصر بازگشت جنگ‌های بزرگ؟ اگر اروپا امروز از ترس واکنش روسیه عقب‌نشینی کند، چه پیامی به مسکو و دیگر بازیگران خواهد داد؟ اگر پیش برود، آیا ابزار و اراده مدیریت تبعات آن را دارد؟ از منظر اوکراین، این بحث‌ها اغلب تجملی و دور از واقعیت میدانی به نظر می‌رسد. برای کی‌یف، مساله بقاست: مهمات، حقوق کارمندان و بازسازی زیرساخت‌ها. تأخیر در تصمیم‌گیری بروکسل، به‌ طور مستقیم به خط مقدم منتقل می‌شود. هر روز تعلل، هزینه انسانی دارد؛ هزینه‌ای که توسک آن را «خون» نامیده است. اما اروپا نمی‌تواند صرفاً با عینک اوکراین به مساله نگاه کند، زیرا پیامدهای تصمیم، محدود به این کشور نخواهد ماند. در نهایت، شاید مشکل اصلی این باشد که اروپا هنوز از خود نپرسیده است: هدف نهایی چیست؟ آیا هدف، پیروزی کامل اوکراین است یا مهار روسیه یا صرفاً جلوگیری از شکست اوکراین تا زمانی نامعلوم؟ بدون پاسخ روشن به این پرسش، هر تصمیم مالی یا نظامی، موقتی و واکنشی خواهد بود. استفاده از دارایی‌های روسیه می‌تواند زمان بخرد اما راهبرد نمی‌سازد. «یا خون یا پول» بیش از آنکه یک انتخاب باشد، یک هشدار است؛ هشداری درباره هزینه تعلیق. اروپا سال‌ها با اتکا به آمریکا و نظم بین‌المللی لیبرال، از مواجهه با چنین انتخاب‌هایی گریخته بود. امروز آن سپرها ترک برداشته‌اند. شاید مساله واقعی این نباشد که اروپا کدام را انتخاب می‌کند، بلکه این است که آیا می‌تواند بپذیرد عصر انتخاب‌های بدون هزینه به پایان رسیده است؟

ارسال دیدگاه
0 دیدگاه

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *