به گزارش خبر۲۴،سودان امروز فراتر از یک جغرافیای درگیر جنگ داخلی، درحال تبدیلشدن به یک «فرصت استراتژیک» برای سازمانهای تروریستی فراملی، بهویژه داعش است. این گروه که تجربه قابلتوجهی در تبدیل هرجومرج به سازوکارهای جایگزین حکمرانی دارد، به سودان نه بهعنوان یک هدف نمادین، بلکه بهمثابه یک «ریه اقتصادی» جدید مینگرد. درحالیکه تمرکز نهادهای بینالمللی عمدتاً بر ابعاد انسانی بحران معطوف شده، لایههای پنهانتری از یک «اقتصاد سایه» درحال شکلگیری است؛ اقتصادی که میتواند نفوذ و پایداری داعش در قاره آفریقا را برای دهههای آینده تضمینکند.
-
اندازه متن
+
شکستهای راهبردی داعش در عراق و سوریه، منطق عملیاتی این سازمان را بهطور بنیادین دگرگون کردهاست. در سودان، داعش بهدنبال برافراشتن پرچم بر فراز مراکز قدرت سیاسی نیست؛ هدف اصلی، کنترل و مدیریت جریانهای نقدینگی، سلاح و منابع در بستر خلأ حاکمیتی است. سودان، با مرزهای نفوذپذیر و حاکمیت مرکزی تضعیفشده، نمونهای ایدهآل از «حکمرانی در حاشیه» بهشمار میرود. در این الگو، داعش بهجای تقابل مستقیم با ارتش یا نیروهای پشتیبانی سریع، در لایههای زیرین اقتصاد غیررسمی نفوذ میکند و با ارائه خدمات امنیتی به شبکههای قاچاق، بخشی از سود آنها را در قالب «مالیات تروریستی» جذبمیکند.
اقتصاد سیاسی جنگ در سودان بر سه رکن اصلی استوار است؛ ارکانی که داعش برای هر یک از آنها برنامهای هدفمند و عملیاتی طراحی کردهاست:طلا؛ ارز پایدار تروریسمسودان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان طلا در قاره آفریقاست. پراکندگی معادن سنتی و کوچکمقیاس، بهویژه در دارفور و مناطق شمالی، عملاً نظارت مؤثر دولتی را ناممکن کردهاست. داعش میتواند، با نفوذ تدریجی در زنجیرهتأمین ـاز استخراج تا قاچاق و صادرات غیرقانونیـ طلا را به ابزاری مطمئن برای دور زدن تحریمهایمالی و انتقال ثروت به شبکههای جهانی خود تبدیلیکند.نفت و بازارهای خاکستری انرژیخروج شرکتهای بزرگ بینالمللی، از میادین نفتی سودان بهدلیل ناامنی، زیرساختهای انرژی این کشور را به طعمهای برای گروههای مسلح بدل کردهاست. داعش با اتکا به تجربه پیشین خود در مناطق نفتخیز سوریه، میتواند از طریق اجبار یا تطمیع متخصصان محلی، تولید محدود اما سودآوری را برای عرضه در بازارهای سیاه منطقهای سازماندهیکند.ترانزیت و قاچاق انسانجایگاه ژئوپلیتیک سودان بهعنوان پل ارتباطی میان ساحلآفریقا و شاخآفریقا، این کشور را به یکی از کریدورهای اصلی مهاجرت غیرقانونی بدل کردهاست. کنترل و مدیریت این مسیرها نهتنها منبع درآمدی قابلتوجه از طریق اخاذی ایجاد میکند، بلکه امکان جابهجایی امن عناصر تروریستی را نیز فراهم میآورد.
در نقشه نوین داعش، سودان یک نقطه جدا یا حاشیهای نیست، بلکه «حلقه مفقوده» اتصال میان ولایت غرب آفریقا (ISWAP) و هستههای نوظهور در سومالی و موزامبیک است. داعش با ایجاد یک «کمربند بیثباتی» تلاشمیکند منابعمالی غرب قاره ـاز تجارت دام و چوبـ را به منابع شرق آفریقا، بهویژه طلا و نفت، متصلکند.این پیوند وظیفهای و شبکهای به سازمان اجازهمیدهد تا در صورت فشار نظامی بر یک شاخه، شاخههای دیگر بار مالی کل شبکه را بر دوش بکشند.
یکی از پیچیدگیهای بنیادین بحران سودان، تداخل و تقاطع منافع بازیگران منطقهای و فرامنطقهای است. رقابت قدرتهای خاورمیانه و آفریقا بر سر نفوذ در دریایسرخ، فضایی ایجاد کرده که در آن کنترل مؤثر مرزها قربانی منازعات سیاسی میشود. در این میان، برخی شبکههای مالی در کشورهای همسایه، از جمله امارات به ایستگاههای شستوشوی پول برای طلای قاچاق سودان تبدیلشدهاند. ضعف هماهنگی امنیتی میان سودان، چاد، لیبی و اتیوپی نیز موجبشده «مثلثهای مرزی» به پناهگاههایی امن برای مبادله سلاح با نقدینگی بدل شوند.
داعش در سودان صرفاً به سازوکارهای سنتی متکی نیست. شواهد نشانمیدهد این گروه بهطور فزاینده از ارزهای دیجیتال و بسترهای اینترنت تاریک (Dark Web) برای انتقال منابع مالی خود استفادهمیکند. این شکل از «تروریسم دیجیتال» به داعش امکان میدهد کمکهای مالی هوادارانش را بدونعبور از نظامبانکی تحت نظارت بینالمللی، مستقیماً به کانونهای درگیری در سودان منتقلکند.
بر پایه تحلیل روندهای موجود، میتوان سه سناریوی اصلی را برای آینده حضور داعش در اقتصاد سودان ترسیم کرد:سناریوی اول؛ «امارت اقتصادی»داعش موفق میشود کنترل کامل برخی معادن طلا در مناطق دورافتاده را بهدست گیرد و با ارائه حداقلی از خدمات رفاهی به قبایل محلی، یک حاشیه امن و پایدار برای خود ایجاد کند.سناریوی دوم؛ «شبکه شبح»بدونتصرف سرزمینی آشکار، داعش بهعنوان یک کارگزار پنهان میان بازیگران مختلف درگیر عملمیکند؛ تأمین سلاح در برابر سهمگیری از تجارتهای غیرقانونی. این سناریو بهدلیل هزینه پایین و ریسک امنیتی کمتر، محتملترین گزینه است.سناریوی سوم؛ «سرایت منطقهای»تداوم بحران سودان به بیثباتی گسترده در چاد و جنوب لیبی منجر شده و داعش از این آشوب برای شکلدهی به یک قلمرو فرامرزی استفادهمیکند؛ قلمرویی که عملاً مرزهای رسمی را بیاعتبار میسازد.مقابله با «داعشِ اقتصادی» در سودان، صرفاً با ابزار نظامی به بنبست خواهد رسید. راهبرد مؤثر باید بر محورهای زیر متمرکز شود:شفافسازی زنجیره ارزش طلا: اعمال فشار بینالمللی بر پالایشگاهها و بازارهای واسطه برای رهگیری منشأ شمشهای طلا.حمایت از معیشتهای جایگزین: تا زمانی که پیوستن به شبکههای تروریستی تنها راه بقا برای جوانان سودانی باشد، فرآیند عضوگیری متوقف نخواهد شد.دیپلماسی مرزی مؤثر: ایجاد سازوکارهای مشترک امنیتی میان کشورهای همسایه برای نظارت بر ترانزیت کالا، سوخت و انسان، فارغ از تنشهای سیاسی دوجانبه.
سودان در حال تبدیل شدن به آزمایشگاهی است که داعش در آن مدل «بقای بدوندولت» را تجربهمیکند. اگر جامعه جهانی و بازیگران منطقهای بهسرعت برای پر کردن خلأ قدرت و ساماندهی اقتصاد ویرانشده سودان اقدامنکنند، احتمال ظهور ثروتمندترین و انعطافپذیرترین نسخه یک سازمان تروریستی بیشاز پیش تقویت خواهد شد؛ سازمانی که ریشههایش نه صرفاً در ایدئولوژی، بلکه در شمشهای طلا و بشکههای نفت فرو رفته است.سودان امروز، نه یک بحران داخلی، بلکه یکی از خطوط مقدم امنیت جمعی در قرن بیستویکم است.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟