گزارش اختصاصی خبر ۲۴؛ رژیمی که سالها با القای «تهدید تمدنی مسلمانان» در غرب توانسته بود اشغالگری و جنگافروزی خود را توجیه کند، اکنون با جدیترین بحران مشروعیت در برابر افکار عمومی جهان، بهویژه در غرب، روبهروست.
گفتوگوی اخیر تاکر کارلسون و پیرس مورگان، دو چهره پرسابقه و تأثیرگذار رسانهای غرب، نقطه عطف دیگری در فروپاشی این پروژه بود. هر دو، که زمانی از مدافعان سرسخت سیاستهای آمریکا و اسرائیل بودند، امروز آشکارا از مهندسی ادراکی «نفرت از مسلمانان» سخن میگویند؛ اعترافی دیرهنگام اما تعیینکننده که تأیید میکند عملیات روانی علیه اسلام نه خودجوش، بلکه کاملاً هدایتشده بوده است.
ریشه این مهندسی، همانطور که جامعهشناسانی چون دیوید میلر توضیح دادهاند، به دهه ۱۹۸۰ بازمیگردد؛ زمانی که اصطلاح «تروریسم اسلامی» در واشنگتن و با حمایت مستقیم محافل صهیونیستی ساخته شد تا راه برای مداخلهگری و جنگهای بیپایان در جهان اسلام هموار گردد. همین دستگاه رسانهای طی دهههای بعدی، با تغذیه مداوم از اتاقهای فکر وابسته به اسرائیل، زمینه روانی تداوم اشغال فلسطین و جنگهای عراق، افغانستان و سوریه را فراهم کرد.
اما آنچه این سازه تبلیغاتی را بهطور کامل فرو ریخت، نه اعترافات رسانهای، بلکه واقعیت میدانی غزه بود. جنگ بیش از دو سالهای که بیش از ۷۰ هزار شهید بر جای گذاشت و با هزاران حمله به لبنان، سوریه، یمن و ایران همراه بود، افکار عمومی غرب را به شکلی بیسابقه نسبت به اسرائیل بیاعتماد کرد. اسرائیل گمان میکرد با تکیه بر ادبیات اسلامهراسی میتواند نسلکشی را مشروعیت بخشد، اما طولانی شدن جنگ، حجم خشونت و تصاویر غیرقابل دفاع، این ابزار را از کار انداخت.
نخستین شکاف بزرگ در دانشگاههای آمریکا پدیدار شد؛ جایی که جنبشهای دانشجویی گسترده، روایت رسمی واشنگتن و تلآویو را عملاً کنار زدند. از آن هنگام، فاصله میان جوامع غربی و سیاستگذارانشان روزبهروز عمیقتر شد و پروژهای که قرار بود ترس از مسلمانان را به سلاح اشغالگری بدل کند، به ضد خودش تبدیل گردید.
تازهترین پژوهش مرکز Pew نیز این چرخش را تأیید میکند: بیش از ۶۲ درصد مردم در ۲۴ کشور جهان اکنون دیدگاهی منفی به اسرائیل دارند؛ رقمی که با ادامه تجاوزات همچنان رو به افزایش است.
مجموعه این تحولات نشان میدهد رژیم صهیونیستی در یکی از حیاتیترین پایههای قدرت نرم خود شکست راهبردی خورده است. محور مقاومت نهتنها در میدان ایستادگی کرد، بلکه توانست روایت مسلط غربی را به چالش بکشد و شکاف اخلاقی میان ملتها و حکومتهایشان را آشکار سازد. در فضای جدید، دیگر اسلام نیست که تهدید تلقی میشود، بلکه رفتار اسرائیل است که بهعنوان خطر اصلی شناخته میشود. این جابهجایی ادراکی، آغاز یک عصر تازه در معادلات جهانی به شمار میرود.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟